امیرحسین عبرت بین: گفتوگو با سامان محمدی نیا رتبه 4 منطقه 3 کنکور تجربی99 با میانگین تراز 7558 از شهر مرودشت
حضور در کانون، آزمونهای برنامهای و برنامهی راهبردی
من دوران ابتدایی را در مدرسه آزادگان و دوران متوسطه را در دبیرستان شهید دستغیب گذراندم.
توصیهی اطرافیان و مشاهده نتایج کانونی ها در کنکور سبب شد در کانون ثبت نام کنم.
بصورت پیوسته از تابستان پیش از شروع یازدهم.آزمون های کانون حکم ایستگاه سنجش علمی برای دو هفته درس خواندن را داشت و به آن نیازمند بودم.
فک کنم از تراز6300شروع کردم.رساندن این عدد تا 7000برای من با بالا بردن میزان ساعت مطالعه وافزایش تعداد تست ها محقق شد و رساندن آن به بالای7000به کمک افزایش اعتماد به نفس و شخصی سازی روش های مطالعه میسر شد.همچنین سعی میکردم هرروز کنار برنامه ی خواندنم ساعت مطالعه را یادداشت کنم که کمک زیادی به ثبات روانی و آرامش میشد.
مهم ترین حسن آزمونهای برنامهای کانون منظم بودن است اینکه به برنامه راهبردی اعتماد کرده و مرتب با آن پیش برویم.یکی از عمده مشکلات کنکوری ها ،سردرگمی در هدف و برنامه ریزی است که با اتکا به برنامه راهبردی رفع میشود.با آزمون دادن در حقیقت شکل و شمایل کنکور دادن آموخته میشد.اینکه نیازبه بهم ریختن ترتیب درس های دفترچه هست یانه و مواردی که صرفا با آزمون دادن قابل فهم بود.آزمون های کانون سطح علمی بالایی داشت که در کنکور99 به کار آمد.این در آزمون ها چند سوال به نکات جزئی اختصاص داده میشد،از قصر در رفتن نکات جلو گیری میکرد.
در هیچ آزمونی غیبت نکردم زیرا دلیلی برای غیبت نمی دیدم.تمامی آزمون های حضوری را شرکت کردم فقط درآخرین آزمون جمع بندی غایب بودم.نیمی از تسلط به یک مبحث با خواندن و نیمی دیگر با آزمون برای من فراهم میشد.تحلیل آزمون و یافتن مشکلات نقش مهمی در فهم مطالب داشت.
در مدرسه معلمان مدرسه تلاش میکردند تا از برنامه عقب تر نباشند و با این حال ناهماهنگی هایی پیش آمد.پیش از شروع سال تحصیلی دوازدهم به این موضوع فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که سعی به حفظ تعادل داشته باشم ولی درناهماهنگی ها برنامه راهبردی را اولویت قراردهم.
بعد ار هر آزمون برنامه دو هفته ای برای آزمون بعدی را به طور کامل مینوشتم و باقی روز را استراحت میکردم.برنامه ریزی های من میانگین 3ساعت طول میکشید.سعی میکردم مباحث را تا سه شنبه قبل از آزمون تکمیل کنم،روز چهارشنبه تست های مارک دار را حل میکردم و روز پنج شنبه آزمون پارسال و درس های حفظی را مرور میکردم.
کلکسیون روش مطالعه
نقطات قوت سامان
فیزیک: برای این درس مطالب پایه ای را در کلاس درس یادمیگرفتم.همان روز در خانه درسنامه کتاب کمک درسی را مطالعه میکردم و حدود 10 تست آموزشی میزدم.با وفقه ای دو روزه تست های آن مبحث را بصورت(میانگین) 50 تایی دسته بندی میکردم.چند روز تست زدن یک ساعته را به یک بار تست زدن طولانی ترجیح می دادم.برای مرور این درس صرفا نگاهی به فرمول ها می انداختم و تست های مارک دار یا زوج و فرد میزدم.
دینی: دینی را میتوان با عادی خواندن کتاب درسی درصد معقولی زد اما یادگرفتن شیوه خواندن مثل به خاطر سپردن ارتباط آیه و ابیات باعث میشود با انرژی کمتر به درصد بالاتری رسید.ابتدا مبحث را میخواندم و عباراتی که بنظرم مهم بودند را مشخص و حفظ میکردم.سپس همان موقع تست های کنکور آن بخش را میزدم تا متوجه نکات تست خیز آن شوم.در نهایت با فاصله یک روزه تست های تایفی آن را میزدم و دیگر برای آن مبحث تستی در نظر نمیگرفت.برای مرور کتاب را میبستم و سعی میکردم متن را از حفظ بگویم.
دروس چالشی
ادبیات: ابتدا بصورت درس به درس میخواندم که نیجه مطلوبی نداشت.سپس مباحث واژه و آرایه و قرابت را جدا کردم هرکدام را یک روز در میان مطالعه کردم.ثبات زیادی به دست نیاوردم ولی معمولا از درصدم به نسبت سختی آزمون ها راضی بودم.
زیست: ابتدا تکیه زیادی به تست زنی داشتم که تا درصد 75 پیش میرفتم.برای بالا بردن درصد بیشتر به متن کتاب درسی روی آوردم و چند ماه آخر تست تالیفی جز در آزمون ها نزدم.همچنین برای این درس علاقه زیادی به تست طرح کردن داشتم و این کمک کرد تا خودم بتوانم نکات و ارتباطات جدیدی بیابم و اگر سرجلسه به نکته جدیدی برخوردم بتوانم آن را از معلوماتم استخراج کنم.
منابع مطالعاتی
از کتابهای آبی پیمانهای شیمی و زیست استفاده میکردم.کتاب آبی شیمی به نظرم از بقیه کتاب های آبی بهتر بود؛ بخاطر داشتن تست های کنکور و تست های تالیفی که تمام قسمت های حفظی را در برمیگرفت.
از کتابهای سه سطحی فیزیک و ریاضی استفاده میکردم. مهمترین ویژگیهای کتابهای سهسطحی از نظر من این بود که.سطح بندی آن کمک میکرد با توجه به تسلط به مبحث سراغ تست ها بروم و در ابتدای خوانش یک متن به تست های سختبرخورد نکنم و در عوض در جمع بندی ها از تست های دشوارتر بهره ببرم.
اطلاعرسانی (سایت کانون، مجلهی سرای دانش و ...) و جعبه ابزار کارنامه
من تقریبا هر روز به سایت کانون مراجعه میکردم. سال های پایه بعد از آزمون ها در مورد سطح سوالات کامنت هایی در سایت کانون گذاشتم.بیشتر از همه قسمت های سایت کانون؛ مصاحبه با رتبه های برتر که به هموارتر کردن مسیر کمک میکرد. با دانستن تجربه آن ها مخصوصا اشتباهات و موفقیت هاشون تمییز راه درست و غلط آسان تر میشد.بعد از آزمون ها نیز نظر بچه های هم پایه در مورد سطح سوالات را در صفحه مقطع میخواندم.
من بعد از آزمون ها کارنامه اشتباهات را چاپ میکردم تا در دوران جمع بندی حل کنم.کارنامه اصلی آزمون که شروع تحلیل آزمون ها بود.با استفاده از کارنامه 5 درس سعی میکردم به دروس ضغیف تر ساعت بیشتری اختصاص دهم.
بخش گفتگو با نفرات برتر و اولیای آن ها بخش مورد علاقه من در مجله سرای دانش بود.
خانواده
پدر و مادر من دیپلمه هستند و پدرم حسابدار و مادرم خانه دارند.
یک برادر هم دارم.ازسوم دبیرستان در کانون شرکت کرد و با رتبه10000 منطقه در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی یاسوج قبول شد.
تقریبا تمامی دانش آموزان مدرسه ما در ازمونهای کانون شرکت میکردند.
سامان درباره نقش پدر و مادرش در موفیقت هایش گفت:
ابتدایی ترین نیاز کنکوری ها حمایت پدر و مادر و نزدیکانش هست.از طرفی کسب رتبه یا تراز خوب در آزمون ها که رضایت آن هارا به همراه دارد،بالاترین پاداش تلاش فرد محسوب میشود.در طول سال تحصیلی میزان رفت وآمد ها به حداقل رسید و معمولا تلوزیون خاموش بود.برنامه خواندن من در روز های تعطیل طی سه سال تقریبا ثابت بود و مادرم تمام این مدت ساعت12 ظهر ناهار و ساعت8 شب شام را حاضر کرد.اکثر صبح ها نیز پدر و مادرم بیدار میشدند تا همراه من صبحانه بخورند.برادرم طی این مدت پرستار بود وبعد آزمون ها تماس میگرفت و نسبت به ادامه مسیر دلگرمی میداد.
در صورت افت در آزمون ها این جمله را بیشتر میشندم که تو تمام تلاشت را کردی پس با هر نتیجه ای کسی سرزنشت نمیکند.همچنین سعی میکردن دید و تمرکز من را به جبران در آزمون بعدی منتقل کنند.
یک خاطرهی آموزشی از آزمونهای برنامهای کانون !!!!
سال یازدهم، روز تولدم بهترین رتبه کشوری خودم در سال تحصیلی را گرفتم که انرژی دوباره ای برای ادامه مسیر به من داد.
مهمترین ویژگی شخصیت آموزشی من این است که؛آدمی هستم که سخت آرامشم را از دست میدهم.چون از نظرم درس و تلاش کردن برای موفقیت باید مزه شیرینی به جان آدم دهد نه اینکه استرس و تخریبگر روح وروان باشد.برای کنکور هم تنها روز قبل کنکور استرس کوچکی به سراغم اومد که سریع رفع شد.
روز کنکور و سایر موارد
در محل آزمون دادن چندین بار برق قطع شد و باعث گرمی محل آزمون شد ولی من چنان از سختی کنکور تعجب کرده بودم که به گرما توجه نکردم.
معمولا سرعت تست زنی خوبی داشتم و از روش خاصی استفاده نکردم و این به من ضربه زد چون سختی سوالات مانع این شد که کامل به سوالات نزده وشک دار برگردم.من در جلسه کنکور از استراتژی بازگشت استفاده کردم.
*** جهت مشاهده مطالب تخصصی رشته تجربی می توانید به طور روزانه به صفحه اینستاگرام رتبه های برتر رشته تجربی و کانال تخصصی کنکور تجربی در تلگرام مراجعه کنید ***