گفتوگو با امین دوست احدی رتبه 2 ایثارگر(5درصد) کنکور تجربی99 با میانگین تراز 7630 از شهر مراغه
حضور در کانون، آزمونهای برنامهای و برنامهی راهبردی
دوران ابتدایی را در مدرسه مقداد شاهد بودم و متوسطه دوره اول و دوم را در مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی بودم.به نظرم مهمترین نکته مثبت کانون این بود که به درس خواندن نظم می داد به این معنی که میتوانستم با استفاده از برنامه راهبردی تصمیم بگیرم که چه زمانهای چه درسهایی را خواهم خواند و هم این که میتوانستم از وضعیت تحصیلی خودم آگاه شوم همچنین به دلیل اینکه جامعه آماری زیادی دارد این آگاهی از وضعیت تحصیلی یک آگاهی واقعی بوده و می توانستم خودم را در مقایسه با دیگر دوستانم بسنجم و یک فضای رقابتی را هم در بین دوستان به وجود آورده بود که باعث انگیزه بیشتر برای درس خواندن می شد.کلاس ششم و کلاسهای دهم تا دوازدهم به مدت سه سال به صورت پیوسته در کانون بودم دلیل حضور پیوسته ام این بود که میخواستم در درس خواندن نظم داشته باشم و یک نقشه راه جامع و کامل در ذهن داشته باشم و حضور در کانون به این مورد خیلی کمک میکرد.
سال دهم که به کانون آمدم ابتدا ترازم حدود ۶۸۰۰ بود و توانستم با بیشتر کردن تلاش و ساعت مطالعه همچنین استفاده از مطالب مشاوره ای و روش های درس خواندن که قبل از آن به آنها توجه زیادی نداشتم آرام آرام تراز خود را بالاتر ببرم.به نظر من مهمترین ویژگی این آزمون ها خودآگاهی است وقتی هر دو هفته یک بار آزمون میدادم و از سطح علمی خود آگاه میشدم میتوانستم برای آینده ام برنامه بریزم و بدانم که در کدام درس ها قوی هستم و کدام درس نقطه ضعف من است آن وقت می توانستم روی مباحثی که ضعیف هستم بیشتر تمرکز کنم و وقت بیشتری را به آن اختصاص دهم و در آنها پیشرفت کنم و نقاط قوت خود را هم حفظ کنم به نظر من این ویژگی آزمون های کانون در هیچ آزمون یا منبع دیگری یافت نمی شود زیرا خودآگاهی که این منابع به من میدادند ناقص بود و کاملترین خودآگاهی را آزمون های کانون می دهد.من تنها یک بار در سال یازدهم به دلیل حضور در المپیاد غیبت داشتم در سالهای دهم تا دوازدهم فکر میکنم حدود دو سه بار به دلیل بیماری غیبت داشتم در خود سال دوازدهم یک غیبت داشتم که دلیل آن مبتلا شدنم به آنفولانزا بود.
هماهنگ شدن بین برنامهکانون و برنامه مدرسه وقتی که این دوتا باهم تناقض دارند مشکلی است که خیلی از بچهها با آن دست و پنجه نرم میکنند من خودم برنامهکانون را اولویت قرار می دادم ولی از برنامه مدرسه هم کاملاً غافل نبودم به این معنی که سعی میکردم طوری برنامه بریزم که در مدرسه هم بتوانم عملکرد خوبی داشته باشم البته به نظرم عمل کردن به برنامه مدرسه زیاد کار سختی نیست من خودم حدود ۱۰ درصد وقت خود را وقتی که این دو برنامه با هم تناقض داشتند صرف عمل کردن به برنامه های مدرسه می کردم و می توانستم با همین وقت کم انتظارات مدرسه را برآورده کنم ولی اکثریت وقتم را صرف برنامه کانون می میکردم در مورد برنامه راهبردی کانون من سعی میکردم که در هفته اول بیشتر یادگیری کنم یعنی مباحث جدید را بخوانم و در هفته دوم سعی کردم که این مباحث را که در هفته اول خواندم تمرین و تثبیت کنم و بیشتر تست حل کنم ولی در هفته اول بیشتر مطالعه میکردم و درسنامه میخواندم.
کلکسیون روش مطالعه
نقاط قوت
درس های عربی و فیزیک نقطه قوت من بودند در مورد درس فیزیک سعی می کردم ابتدا درسنامه بخوانم و سوال هایی که داخل درسنامه به عنوان تمرین داده شده را ابتدا خودم حل کنم و بعد به پاسخ ها نگاه کنم درسنامه حدود ۱۰ درصد وقت من را میگرفت و بیشتر وقت من صرف حل تمرین می شد به نظر من در مورد درس فیزیک استفاده از یک کتاب کافی است و نیازی به استفاده از چند منبع است از نظر من در مورد این درس بهتر است یک کتاب را چند بار بخوانید تا اینکه چند کتاب را یکبار بخوانید خودم زمانی که تست حل میکردم سوال های سخت و سوالهایی که آنها را بلد نبودم یا غلط زده بودم را نشاندار میکردم و زمانی که میخواستم مباحث را مرور کنم این سوالات را مرور میکردم و سراغ منبع جدیدی نمیرفتم در مورد درس عربی به نظر من نکته مهمی که خیلی از بچه ها از آن غافل هستند مراجعه به قواعد نظام قدیم است از این قواعد سوال مستقیم در نظام جدید طرح نمیشود ولی میتواند خیلی وقت ها برای بچهها کارگشا باشد مباحثی که در نظام قدیم مطرح می شد مخصوصاً در سوالات نقش کلمات خیلی به درد میخورد من برای این درس ابتدا حدود نصف وقتی را که به این درس اختصاص داده بودم درسنامه می خواندم و نصف دیگر آن را تست می زدن همچنین هر شب یک درک مطلب عربی حل میکردم.
درس های چالشی
در درس ادبیات چون در ابتدا درس به درس میخواندم درصد های پایینی که کسب می کردم ولی بعد با استفاده از مطالب مشاوره ای فهمیدم که باید موضوعی بخوانم و بعد از آن آرام آرام رشد تراز خود را مشاهده کردم همچنین در درس دین و زندگی ابتدا توجه زیادی به جزئیات متن نداشتم و فقط مطالب کلی درس ها را مورد توجه قرار میدادم ولی بعدها خیلی ریزبینانه به متن کتاب درسی توجه کردم و توانستم درصد خود را زیادتر کنم.
منابع مطالعاتی
در مورد کتابهای آبی از کتابهای شیمی یازدهم ریاضی پایه فیزیک دهم و ریاضی دوازدهم استفاده میکردند به نظرم بهترین کتاب های آبی کتابهای ریاضی هستند چون توجه زیادی به تمارین خود کتاب درسی دارند مطلبی که در بیشتر کتابها از آن غفلت شده است.از کتاب فیزیک پایه سه سطحی استفاده می کردم به نظر من بهترین ویژگی آن سوالهای دشوارتر آن بود که من را به چالش می کشید و من را با تیپ های جدید سوال آشنا می کرد.
اطلاعرسانی (سایت کانون، مجلهی سرای دانش و ...) و جعبه ابزار کارنامه
من از سایت کانون و مجله سرای دانش استفاده میکردم.معمولاً هر دو هفته یک بار بعد از آزمونکانون که موقع استراحتم بود به سایت کانون مراجعه میکردم.مطالب مشاوره ای مثل صحبتهای آقای قلم چی یا مصاحبه با رتبه های برتر یا بخش کلکسیون روش های مطالعه برایم از همه مفید تر بود چون در شهر ما مشاور خوبی وجود ندارد و برای بچه هایی که در شهرهای کوچکی زندگی میکنند مثل من به نظرم این مطالب بسیار ضروری هستند.از کارنامه اصلی آزمون کارنامه ۵ نوع درس و کارنامه بازیابی سوال محور استفاده میکردم از همه بیشتر از کارنامه اصلی آزمون استفاده میکردم چون به من کمک می کرد که یک برنامه دو هفته ای برای آزمون بعد بریزم.
از مجله ی سرای دانش بیشتر مقالات آقای قلمچی را می خواندم چون معمولاً حاوی مطالب جدیدی بود که تا حالا با آنها روبه رو نشده بودم و از آن اطلاعی نداشتم.یک بار در یکی از مصاحبه ها خواندم که یکی از رتبه های برتر توصیه کرده بود که ادبیات را درس به درس نخوانیم بلکه موضوعی بخوانیم و هر شب تست کار کنیم. این مصاحبه باعث شد تا من روش خواندن ادبیات را تغییر دهم و بتوانم پیشرفت کنم.
خانواده
پدر من لیسانس دارند و مهندس عمران هستند. مادرم هم لیسانس دارند و مدیر مدرسه اند.
یک برادر دارم که به مدت 3 سال کانونی بود و در رشته ریاضی فیزیک رتبه ۲۰۸ را بدست آورد و در دانشگاه امیرکبیر مهندسی مکانیک میخواند.در مدرسه ما همه دانشآموزان به جز چند مورد استثنا در آزمون های کانون شرکت می کردند که در بین آنها هم دانش آموزان درس خوان وجود داشتند و هم دانشآموزانی که به دست توجهی نداشتند.
امین درباره نقش پدر و مادرش در موفقیت هایش گفت:
پدر و مادرم سعی می کردند برای درس خواندن من محیط مناسبی را به وجود آورد یعنی سعی می کردند محیط ساکتی را برای من فراهم کنندتا بتوانم با تمرکز کافی درس بخوانم همچنین من پدر و مادرم را زیاد در جریان وضعیت تحصیلی ام قرار نمیدادم و آنها نیز در اطلاع یافتن از وضعیت تحصیلی من اصرار نداشتند بنابراین چه آزمونهایی که نتیجه خوبی می گرفتم و چه در آزمون هایی که نتیجه خوبی کسب نمی کردم پدر و مادرم در جریان قرار نمیگرفتند.
در شهر ما تقریباً همه بچه های کنکوری در آزمون های کانون شرکت می کنند .چند سال پیش یکی از نزدیکان رتبه ۶۹ را در رشته علوم تجربی به دست آورد و هم اکنون در دانشگاه شهید بهشتی پزشکی می خواند.
مهمترین ویژگی شخصیت آموزشی امین
در جمع دوستان معمولاً مرا نداشتن استرس می شناسند من در دوران تحصیل سعی می کردم همیشه از فضاهای استرس زا دوری کنم و در میان معلمان درباره خودم انتظاراتی را به وجود نیاورم که بعداً بخواهم برای برآورده کردن آن انتظارات دچار استرس شوم و برخلاف خیلی از دانشآموزان اضطراب کمی را تجربه کردم و سال کنکور را با آرامش گذراندم.
در سال دوم ابتدایی در رشته حفظ قرآن مقام دوم شهر را کسب کردم در سال ششم ابتدایی در رشته تنیس روی میز مقام دوم شهر را کسب کردم در سال دهم در رشته معارف قرآنی رتبه اول استان را کسب کردم و در سال یازدهم توانستم در مرحله اول المپیاد فیزیک پذیرفته شوم.
روز کنکور و سایر موارد
روز کنکور مطابق انتظارم روز پر اضطرابی بود البته پیشبینی میکردم که سوال های کنکور سخت باشد چون روز پنجشنبه همان هفته سوالات رشته ریاضی سخت بود همچنین در روز کنکور گلویم به دلیل اضطراب تند تند خشک می شد و به همین دلیل آب زیادی نوشیدم همین موضوع باعث شده در اواخر آزمون مجبور شوم بروم دست به آب و زمانی را برای پیدا کردن دستشویی تلف کردم.از روش ضربدر و منها استفاده میکردم این روش برای مفید بود چون کمک می کرد که بتوانم سوال هایی را که سخت هستند بدون اینکه فکر مرا به خود مشغول کنند به راحتی رد کنم.از روش زمان های نقصانی استفاده نمیکردم و هر درس را در زمان خودش پاسخ میدادم.
