امیرحسین عبرت بین گفتوگو با علی ربانی زاده رتبه 8 منطقه 2 کنکورانسانی 99 از شهر سبزوار
* گروه برترهای کانون *
پدرم دیپلم دارد وکارمند زیرساخت مخابراتی است.
تحصیلات مادرم تا مقطع ابتدایی است و خانه دار است.
من دو خواهر دارم که یکی از آنها از من بزرگتر است و خواهر کوچکترم هم کلاس سوم ابتدایی است.
من ابتدایی را در مدرسه بابک دادفر، متوسطه اول را در دبیرستان نمونه سربداران، متوسطه دوم را در دبیرستان نمونه باقرالعلوم (ع) درس خواندم. در مدرسه ای که من درس میخواندم افراد زیادی در پایۀ خودم یا پایه های بالاتر در آزمون های کانون شرکت میکردند و من از طریق این افراد با کانون آشنا شدم. در کل اکثر افرادی که در آزمون های کانون شرکت میکردند درس خوان و کوشا بودند.
اهمیت کانون و برنامهی راهبردی
عوامل مختلفی در ثبت نام من در کانون دخیل بود. علاقه خودم بر رقابت از یک طرف و تعریف هایی که از آزمون های کانون از اطرافیان و سال بالایی ها میشنیدم هم یکطرف ماجرا بود. برای شناختن خودم در سایر شهرها وارد آزمون شدم. من از اواسط سال یازدهم وارد آزمون های کانون شدم و به طور پیوسته و بدون غیبت در همۀ آزمون های کانون از آغاز تا کنکور شرکت کردم و انگیزه زیاد در رقابت و کیفیت بالای آزمون ها از جهات مختلف منجر به این تداوم شد. ترازم در اولین آزمونی که در سال یازدهم شرکت کردم 7300 شد. خیلی شگفت زده شدم که چنین تراز بالایی گرفتم و از همان ابتدا رقابت را با ترازهای بالا آغاز کردم و با تلاشی که خودم داشتم و برنامه های بسیار عالی کانون توانستم هم تراز و هم رتبه خودم را بهبود ببخشم.کیفیت سوالات و جامعه آماری بالا ویژگی منحصر به فرد آزمون های کانون بود که رقابتی سالم را برای همه دانش آموزان فراهم میکرد. من همیشه تلاش میکردم بین برنامه آزمون ها و مدرسه هماهنگی ایجاد کنم تا به دروس و امتحانات مدرسه لطمه وارد نشود و از آزمون ها هم عقب نمانم. معمولا آخر هفته و روزهایی که فردایش درس سبکی داشتم به مباحثی که از درسمان جلوتر بود میپرداختم تا با آزمون ها هماهنگ شوم.
کلکسیون روش مطالعه
ریاضی نقطه قوت من بود. در این درس بیشتر از کتاب آبی استفاده میکردم و جدا از این که درسنامه هر درس را میخواندم ، تست ها را میزدم تا مسلط شوم. بعد 2 یا 3 تیپ تست را که در کنکور میآمد مینوشتم تا وقتی زمان نباشد فقط آنها مرور کنم.
نقطه قوت دیگرم عربی بود. در عربی هم از کتاب آبی استفاده میکردم و درسنامه ها را دقیق میخواندم و نکته برداری میکردم، بعد آنقدر تست میزدم تا کاملا در آن درس مسلط بشوم.
دروس فنون، فلسفه و منطق همیشه برام چالشی بودند و همیشه درصد آنها نسبت به بقیه دروس خیلی پایین بود. من اول این دروس را سطحی میخواندم وتست های کلی میزدم اما با دیدن کم بودن درصد این دروس ، روش خود را عوض کردم و آنها را به طور دقیق و همراه با تست فراوان مطالعه کردم.
منابع مطالعاتی
دفتر برنامه ریزی هم عامل مهم دیگری در موفقیت آزمون ها و درس هایم بود چون واقعا بدون برنامه ریزی هیچ کاری به خوبی انجام نمیشود. این کتاب به من امکان برنامه ریزی منظم روزانه ، هفتگی و ماهانه را میداد.
اکثر کتاب های آبی را داشتم ولی دو کتابی که واقعا عالی بودند و از آنها لذت میبردم عربی و ریاضی بودند که هم درسنامۀ حرفه ای و هم تست های فوق العاده ای داشتند.
از کتاب های سه سطحی علوم و فنون ، ریاضی و عربی استفاده میکردم . این کتاب ها چون سه سطح دارند کتاب های خوبی برای همه دانش آموزان هستند و سوالات بخش دشوار ان برای من که دنبال سوالات چالشی آزمون ها بودم، کتاب منحصر به فردی بود.
ابزارهای کانونی
معمولا هر هفته به سایت کانون میآمدم. به طور کلی تمام قسمت های سایت کانون جذاب و مفید بودند و من هر آزمون همۀ بخش های سایت را چک میکردم اما جعبه ابزار کارنامه اهمیت ویژه ای برایم داشت چون برای مقایسه و از بین بردن ضعف هایم به من کمک زیادی کرد. من از همۀ کارنامه ها استفاده میکردم تا علت ضعف و پیشرفتم مشخص شود و غیر از کارنامه اصلی آزمون که جمعه های بعد آزمون آن را چک میکردم از کارنامۀ اشتباهات بیشترین استفاده را داشتم تا مانع تکرار اشتباهاتم بشوم. من اکثرا در جمعه های بعد از آزمون کامنت میگذاشتم و این کامنت ها در پاسخ به سوالات بچه ها و شک و شبهۀ آن ها بود و سعی میکردم در مواردی که دانش داشتم آن ها را راهنمایی کنم.
از مجله سرای دانش گفت و گو با نفرات برتر را بیشتر مطالعه میکردم و میخواستم روش های مطالعه نفرات برتر و چگونگی پیشرفتشان را بفهمم و آن ها را به روش های خودم اضافه کنم تا پیشرفت مطلوب تری داشته باشم.
نقش اولیا
در واقع پدر و مادر مهمترین یاور هر فرد بعد از خدا در کل زندگی اش هستند و پدر و مادر من هم در تمام لحظات سخت زندگی یار و یاور من بوده اند و باید این واقعیت را پذیرفت که پشت هر انسان موفق پدر و مادری سخت کوش بوده اند. خب من از همان اول که وارد مدرسه شدم پدر و مادرم به خصوص مادرم به درس و مشق اهمیت میدادند و به دنبال تحصیل هرچه بهتر من بودند و همیشه به من کمک میکردند که درسم را به خوبی پیش ببرم و همیشه تلاشمان این بود که من به شاگرد ممتاز مدرسه تبدیل شوم و این علاقه و اشتیاق پدر و مادرم به من انگیزه بیشتری برای درس خواندن میداد. من دوران ابتدایی در روستا بودم و با تلاشی که داشتم و با کمک پدر و مادر، به مدرسه نمونه آمدم و وارد مرحله تازهای یعنی رقابت با دانش آموزان شهر سبزوار شدم و بالاخره در سال دوازدهم که سال سرنوشت ساز و واقعا دشواری بود پدر و مادرم همۀ موانعی که برای درس خواندن وجود داشت را برطرف کردند تا من با خیالی آسوده فقط به درس بپردازم. در کل زحمات و دعای پدر و مادرم عامل مهمی در موفقیت من بود.
چالاکی در یادگیری
خب بچه ها به این دلیل که من مفاهیم را به سرعت یاد میگرفتم و قدرت تحلیل بالایی داشتم شگفت زده میشدند.
در رشته های احکام و اذان در مسابقات فرهنگی شرکت میکردم و چندین رتبه در شهرستان نیز دارم.
روز کنکور سراسری
به طور شخصی در خانه شرایط آزمون را فراهم کرده بودم برای همین مشکل خاصی در روز آزمون برایم اتفاق نیفتاد. من از روش های مختلفی که در کانون یاد گرفته بودم مثل ضربدر و منها و روش زمان نقصانی استفاده کردم. در عمومی یک مقدار دستپاچه شدم و نتوانستم به خوبی آن را اجرا کنم ولی در اختصاصی به خوبی این روش ها را اجرا کردم.
من همۀ سوالات را به ترتیب دفترچه میزدم و برای این که وقت کم نیارم از زمان نقصانی و استراتژی بازگشت استفاده کردم و 15 دقیقه در عمومی و 25 دقیقه در اختصاصی اضافه آوردم که سوالات باقی مانده را با این دقایق اضافی در عربی عمومی و ریاضی و ادبیات اختصاصی زدم.
پشتیبان ویژه من آقای سعید قنبری بودند. ایشان راه من را خودشان پارسال طی و تجربه کرده بودند و در پیشرفت و از بین بردن مشکلات درسی من خیلی موثر بودند.
*** جهت مشاهده مطالب تخصصی رشته انسانی می توانید به طور روزانه به صفحه اینستاگرام رتبه های برتر رشته انسانی و کانال تخصصی کنکور انسانی در تلگرام مراجعه کنید ***
