امیرحسین عبرت بین:گفتوگو با مهدی ضیائی آذرخوارانی رتبه 7 کشوری کنکور انسانی 99 با میانگین تراز 7782 از شهر رضا
* گروه برترهای کانون *
پدرم در حال حاضر کشاورز میباشد.
مادرم نیز لیسانس علوم اجتماعی دارد و اکنون دبیر علوم اجتماعی است. من یک برادر بزرگتر هم دارم که ایشان اکنون معلم دبستان است.
من در مقطع ابتدایی در دبستان نواب صفوی و در دوره متوسطه اول در مدرسه مهندس ارتفاعی و در متوسطه دوم در دبیرستان سعدی که همگی در روستای آذرخواران هستند تحصیل کردم. در مدرسه ما دوتا دیگر از همکلاسی هایم در آزمون های کانون شرکت می کردند و همین انگیزه رقابت را در من بیشتر کرد. آنها دانش آموزان درس خوانی بودند برای همین رقابت سختی بود یکی از آنها رتبه 25 و دیگری رتبه 89 شد.
اهمیت برنامه راهبردی و کانون
با راهنمایی برادرم و اطرافیانم تصمیم گرفتم در آزمون های کانون شرکت کنم و در هیچ آزمونی غیر از کانون شرکت نکردم.
من به صورت پیوسته از نهم تا دوازدهم به مدت 4 سال در آزمون های کانون شرکت کرده ام. این حضور مداوم به دلیل انگیزه ام برای رقابت بوده که سبب شد تقریبا در تمامی آزمون ها شرکت کنم.
من از همان سال دهم تراز بالایی داشتم و جزء رتبه های برتر بودم. به نظرم دلیل پیشرفتم این بود که همیشه سعی می کردم یادگیری کاملی داشته باشم.
به نظرم مهمترین ویژگی آزمون های کانون سوالات خوبی بود که آن را به کنکور نزدیک می کرد و انگار هر آزمونی خودش یک کنکور واقعی بود.
من در سال یازدهم و دوازدهم در هیچ آزمونی غیبت نداشتم. همیشه خودم رو برای آزمون آماده می کردم بنابراین با تمام انگیره شرکت می کردم.
من برای برنامه ریزی برنامه های کانون را در اولویت قرار می دادم و برنامه مدرسه را با آن هماهنگ می کردم.
کلکسیون روش مطالعه دروس
درس هایی مثل فارسی و ریاضی نقطه قوت من بودند و همین دو درس ترازم را به طور قابل توجهی بالا می بردند. و شاید علت این قوی بودن در اینست که من بیشتر ساعات مطالعه ام را به این دو درس اختصاص می دادم. روش مطالعه ادبیات من به صورت موضوعی بود یعنی برای مبحث قرابت ابتدا چگونگی خواندنِ بیت و معنا کردن را یاد گرفتم بعد تست میزدم و برای مبحث آرایه هر روز کار می کردم و تست میزدم.
روش مطالعه ام در درس ریاضی به این شکل بود که ابتدا یادگیری را کامل می کردم یعنی تا جایی که حس میکردم همه مسائل را بلدم بعد می رفتم سراغ تست زدن البته در حین یادگیری تست آموزشی هم می زدم اما نه به صورت پرکار.
اما در مقابل درس فلسفه برای من یک درس چالشی بود چون سوالات کاملا استنباطی طرح می شد و بلدبودن صرف متن کتاب هیچ کمکی نمی کرد برای همین من سعی کردم هر تست را کاملا تحلیل کنم چه تست های آزمون و چه تست های کتاب های کمک آموزشی و نکات این تست ها را در کتاب درسی ام یادداشت میکردم و بعد از مدتی فلسفه به نقطه قوت من تبدیل شد.
منابع مطالعاتی کانونی
من از دفتر برنامه ریزی استفاده می کردم اما چون من هر روز تمامی کتاب ها را مطالعه میکردم و دفتر برنامه ریزی فضای کافی نداشت خودم تغییراتی در آن دادم و آن را شخصی سازی کردم.
من از کتاب های پیمانه ای ادبیات، ریاضی، علوم و فنون و روان شناسی استفاده کردم. بهترین کتاب پیمانه ای من علوم و فنون بود چون تست های آن منتخب تست های آزمون های کانون بود و این یعنی بهترین تست ها را داشت.
برای جمع بندی هم از کتاب های سه سطحی جامعه شناسی و علوم و فنون استفاده کردم. از نظر من مهمترین ویژگی کتاب های سه سطحی داشتن تست هایی است که تمام مطالب کتاب را برایم دوره می کرد و می توانستم از آن برای زدن تست پوششی استفاده کنم.
بین ابزار های مختلف کانونی بیشتر از خدمات سایت کانون و مجله سرای دانش استفاده میکردم همیشه منتظر این بودم که اسم من در نفرات برتر مجله سرای دانش زده بشود. تقریبا هر دو هفته یک بار برای اطلاع از نتایج آزمون به سایت کانون مراجعه میکردم.
برای من صفحه گفت و گو با دانش آموزان برتر جذاب ترین بخش سایت کانون بود مخصوصا در ایام بعد از عید که جمع بندی خیلی مهم شد من مرتب به سایت کانون می رفتم تا ببینم رتبه های برتر چطور از این ایام استفاده کردند.
من از تمامی قسمت های جعبه ابزار کارنامه استفاده میکردم چون همه آنها اطلاعات مفیدی ارائه می دهند. اما بیشتر از کارنامه اشتباهاتم استفاده میکردم تا در آن مبحثی که ضعف دارم بیشتر کارکنم و آن را به نقطه قوتم تبدیل کنم.
به نظرم جذاب ترین بخش مجله نیز قسمت گفت و گو با نفرات برتر بود البته در دوران بیماری کرونا این قسمت را در سایت کانون دنبال میکردم. از بین مصاحبه هایی که در سایت کانون می خواندم مصاحبه با محمد دادگر تاثیر زیادی بر روی من گذاشت به دلیل اراده و انگیز قدرتمندی که داشت.
نقش اولیا
پدر و مادرم مشوق اصلی من در طول تحصیل بودند. هر آنچه که نیاز داشتم را برای من فراهم می کردند از قبیل فضایی آرام برای مطالعه و خرید کتاب های کمک آموزشی.
تجربه روز کنکور
روز کنکور برای من بی اندازه آرام بود. البته ابتدا که دفترچه عمومی را دادند و سوالات ادبیات را دیدم کمی ترسیدم ولی بر خودم مسلط شدم و به حالت عادی خودم بازگشتم. مهمترین ویژگی شخصیتی من اعتماد به نفس بالاست به گونه ای که در روز آزمون هیچ استرسی نداشتم و از آرامش بی نظیری برخوردار بودم. دوستانم و هم کلاسی هایم بیشتر من را آرام می دیدند چون هیچوقت قبل از امتحان ها کتاب دستم نبود و با خیال راحت در صندلی ام نشسته بودم.
من در جلسه کنکور از روش های ضربدر منها ، زمان های نقصانی و استزاتژی بازگشت استفاده کردم و کاملا بر آزمون مسلط بودم.
استراتژی بازگشت من به این صورت بود که برای هر چهار درس یک ربع ساعت وقت می گذاشتم و 15 دقیقه آخر ذخیره شده را به درک مطلب عربی و زبان و سوالات سخت نزده اختصاص دادم. همچنین من ترتیب دفترچه رو کاملا رعایت کردم.
*** جهت مشاهده مطالب تخصصی رشته انسانی می توانید به طور روزانه به صفحه اینستاگرام رتبه های برتر رشته انسانی و کانال تخصصی کنکور انسانی در تلگرام مراجعه کنید ***
