در عصر پاییزی 18 مهر 1394، دانش آموزان دبستان قلمچی روستای سیدآباد مهاباد، مشتاقانه و با لباسهای محلی و گل به دست، و در نظمی بسیار، به پیشواز همکاران بنیاد قلم چی که این مدرسه را به آنها اهدا کرده اند و خیرین مدرسهساز و هیات همراه و مسئولان و مهمانان ایستاده بودند و مراسم افتتاح این دبستان که به همت بنیاد علمی آموزشی قلمچی احداث شده، آغاز شد.

در ابتدای مراسم، دکتر قادری مدیر آموزش و پرورش مهاباد به سخنرانی پرداختند:

تلاش بر این است که در سال 1404، ایران در اکثر شاخص ها حرف اول را بزند خصوصا در بعد آموزش و پرورش و در این راستا بحث فضاهای آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است و فضای آموزشی، از دو مجرا محقق می شود، ساخت مدارس توسط دولت و توسط خیرین و امروز شاهد این هستیم که این مدرسه توسط بنیاد علمی آموزشی قلم چی احداث شد. تعلیم و تربیت عبادت است و ما و دانشآموزان این مناطق قدردان این زحمات و تلاش بنیاد قلمچی برای علماندوزی هستیم.
کاظم قلم چیدر این مراسم، دانشآموزان را به حضور فعال در جشن افتتاح مدرسهی خودشان دعوت کردند و از آنها خواستند که فکر کنند و یک کلمه یا یک جمله در مورد درس و مدرسه و علم بیان کنند. خواندن برخی از جملات این دانشآموزان، دخترها و پسرهای دبستانی خالی از لطف نیست:

من مدرسه را خیلی دوست دارم.
باید وقتی معلم درس می دهد خوب گوش کنیم.
من خیلی دوست دارم که مدرسه ی دیگری برایم ساختند.
من در مدرسه درس می خوانم.
من خیلی خوشحالم که این مدرسه ی تازه برای ما درست شده است.
مدرسه جای علم و دانش است.
ما در مدرسه باید مرتب و منظم باشیم.
من مدرسه را چون در آن درس یاد می گیریم دوست دارم.
کاظم قلمچی از دانش آموزان پرسیدند که آیا دوست دارند مدرسه باز باشد یا تعطیل و همه یک صدا گفتند دوست دارند باز باشد و با اشاره به این شور و شوق به علاقهی دانشآموزان شهرهای کوچک و روستاها از جمله این روستا اشاره کردند. ایشان همچنین بیان کردند که در روستای علی شیخ (که به همت بنیاد علمی آموزشی قلمچی احداث شده است) هم دانشآموزان از تعطیلی مدرسه به دلیل برف زیاد، گریه می کردند.

من همیشه دوست داشتم درس بخوانم الان هم دوست دارم.
به خاطر این به مدرسه می آیم که درس یاد بگیرم.
من می خواهم با تلاش کردن در درس هایم موفق باشم.
من از پدر و مادرم ممنونم که به ما کمک می کنند و ما را به مدرسه فرستاده اند.
من از معلم ها تشکر می کنم.
من میخواهم مدرسه همیشه باز باشد (دقت کنید که این جملهی یک دانشآموز کلاس دوم دبستان است)
من معلم ام را دوست دارم.
من از شما تشکر می کنم که برای ما مدرسه ساختید.
مدرسه جای شلوغ کردن نیست.
من خیلی آقای مدیر را دوست دارم.

مدیر و دبیران دبستان قلمچی روستای سیدآباد مهاباد (استان آذربایجان غربی) در مراسم افتتاح این مدرسه
من آقای عبدلی را دوست دارم.
من امیدوارم مدرسه قلم چی همیشه باشد.
من آقای سعیدی را دوست دارم.
من مدرسه را خیلی خیلی دوست دارم.
من به معلم ها افتخار می کنم که به ما درس یاد می دهند.
یکی از پشتیبانهای حاضر در این جمع، با خواندن بیت زیر، چنین بیان کردند که همهی این دانشآموزان در مورد این صحبت کردند که چرا مدرسه را دوست دارند اما علتش را بیان نکردند و او علت این علاقه را در بیت زیر بیان کرد:
تا نشود جهل ما به علم مبدل پیش ملل، بندگی ماست مسجّل
کاظم قلمچی: فکر کردن سخت ترین کار دنیاست و من سعی کردم در این کارگاه عملی به شما بگویم که میتوان فکر کردن را اینگونه به دانشآموزان یاد داد.

آئین افتتاح دبستان قلمچی روستای سیدآباد مهاباد (استان آذربایجان غربی)
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی
