نام و نام خانوادگی: مبینا شاهسونی
پایه تحصیلی: دوازدهم حسابداری (هنرستان)
نام شهر و استان: شیراز، فارس
میانگین تراز: 6956
سال های حضور در کانون: 1 سال ( سال دوازدهم)
تعداد آزمون شرکت کرده: 10 آزمون
معدل: 19/98
نام مدرسه: هنرستان نمونه دولتی مهر
رتبه ی کنکور: 21 کشوری
رشته و دانشگاه قبولی: رشته ی حسابداری، دانشگاه الزهرا شیراز
درصدهای کنکور: دروس عمومی: %70 - دروس شایستگی پایه: % 34/31 – دروس شایستگی غیر فنی: % 25 – دروس شایستگی فنی: % 93/33
تراز کنکور: 10175
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانه دار
تحصیلات و شغل پدر: دیپلم، آزاد
مصاحبه گر: رؤیا کریمیان

اولین و مهم ترین سوال این مصاحبه می تواند این باشد که چه گونه توانستید در زمان انتخاب رشته بین رشته های نظری و فنی (هنرستان) انتخاب درستی داشته باشید، به نوعی تابو شکنی کنید و در نهایت امروز به این موفقیت بزرگ دست پیدا کنید؟
از آن جایی که همیشه فرد کمال گرایی بودم، دوست داشتم اگر در رشته ی تجربی وارد شوم رشته ی پزشکی را انتخاب کنم و در خارج از کشور درس بخوانم. اما به پیشنهاد پدرم تصمیم گرفتم وارد رشته ای شوم که در حال حاضرِ کشورمان بیشتر به کار بیاید و از رشته های اشباع شده دوری کنم. با معدل 19/93 پایه ی نهم در هنرستان نمونه دولتی مهر در رشته ی حسابداری مشغول به تحصیل شدم. این رشته یا کلا مقوله ی هنرستان در کشور ما به شکل بدی جا افتاده است. می توانم بگویم تنها کسی که به این رشته بیشتر از بقیه اهمیت می داد خودم بودم. من نشان دادم که لازم نیست حتما کسانی که درسشان خوب است رشته های نظری را انتخاب کنند. من نشان دادم می توان با تلاش کردن موفق شد و انگیزه ی من هم همین بود که من را به سمت جلو سوق می داد. از نظر من کسانی که وارد هر رشته ای، چه نظری و چه فنی می شوند، هویت آن رشته را می سازند. در رشته ی تجربی افرادی وارد می شوند که سخت کوش اند. بنابراین رشته های فنی و حرفه ای هم زمانی به اندازه ی رشته ی تجربی هویت خود را به خوبی پیدا می کنند که افراد دیگر مثل گذشته به این رشته ها نگاه نکنند و هویت این رشته با ورود افراد توان مند و با انگیزه بالاتر برود. همه جا جای تلاش وجود دارد. بنابراین نباید خودمان را به رشته های خاص محدود کنیم. حتی در این رشته ها رقابت روز به روز بیشتر می شود و متقاضیان بیشتری در ادامه وجود خواهد داشت و قطعا در سال های آتی، آینده ی بهتری برای این رشته ها نسبت به سال های گذشته خواهیم دید.
دلایل مهم خود را برای شرکت در آزمون های کانون در بخش هنرستان چه می دانید؟
من از طریق مشاورم که ایشان خودشان از رتبه های برتر سال های گذشته (3 سال پیش) در کنکور هنرستان در این رشته بوده اند و برای آمادگی شان در آزمون های کانون هم شرکت داشتند ( آقای محمد حاجی نسب) با آزمون های کانون آشنا شدم. البته کتاب های کمک آموزشی ای که از انتشارات کانون فرهنگی آموزش (قلم چی) داشتم هم باعث شد به شرکت در آزمون های کانون فکر کنم و ثبت نام را انجام دهم. یعنی از منابع خوب کانون به آزمون های کانون رسیدم. در کنار این دو مورد مهم، شبیه بودن سوالات آزمون های کانون به کنکور ما در بخش هنرستان هم دلیل سوم من برای انتخاب آزمون های کانون بود. جامعه ی آماری بالای کانون برای تخمین رتبه ی حقیقی بسیار کمک کننده بود. من اکثرا در آزمون های کانون رتبه ی 7 و 8 و 10 کسب می کردم که به رتبه ی واقعی ام در کنکور نزدیکی داشت. می توانم بگویم تقریبا تمام مشاوران کشور از برنامه راهبردی کانون که به درستی تنظیم شده است به عنوان یک الگو استفاده می کنند و تمام برنامه های مطالعاتی دانش آموزانشان را بر اساس این برنامه چیدمان می کنند و سعی می کنند که منابع هم طبق این برنامه به اتمام برسد.
ساعت مطالعه ی مناسب و توام با آن، تعادل مطالعاتی بین درس های مختلف، از مهم ترین اصول مطالعه ی دقیق و هدف مند می باشد. شما چه گونه این دو مورد مهم را در سال کنکور خود مدیریت کردید؟
اوایل مهرماه ساعت مطالعه ام حداقل 3 الی 4 ساعت بود. ولی اواخر دوران مطالعه ام این ساعت مطالعه به 13 الی 14 ساعت هم می رسید. چون به کتابخانه می رفتم، اولین نفری که به کتابخانه می رسیدم من بودم که ساعت 7:30 صبح آنجا بودم و آخرین نفری هم که از کتابخانه خارج می شدم خودم بودم و این موضوع را تمام کارکنان کتابخانه به زبان می آوردند و از این بابت من و دوستانم را تحسین می کردند.
من برای مطالعه، برنامه ی شخصی سازی شده داشتم. برنامه ی کلی توسط مشاورم و با توجه به شناخت ایشان روی مطالب مهم و کاربردی، به من داده می شد و من ترتیب کارها را بر اساس اولویت ها چیدمان می کردم. به عنوان مثال از یک صبح تا شب، صبح تا قبل از ظهر را برای دروس تخصصی قرار می دادم، بعد از آن به سراغ درس های عمومی می رفتم و پایان روز بخش های مربوط به دروس پایه را با دیدن ویدئو های مربوطه دنبال می کردم. من در برنامه ریزی ای که داشتم، هیچ درسی نبود که حذف شود و حتی دروس غیر فنی را هم در برنامه ام قرار داده بودم.

وجه تمایز رشته ی حسابداری با سایر رشته های هنرستان در چیست؟ به نظر شما چالش های تحصیل در رشته ی حسابداری چه مواردی بودند و شما چه گونه این چالش ها را پشت سر گذاشتید؟
با توجه به بقیه ی رشته های هنرستان که پیش زمینه ی هنری داشتند، من شخصا این که این رشته با اعداد و ارقام و توجه به جزئیات و مدیریت کردن سر و کار داشت، این رشته را انتخاب کردم. چون شخصا فردی هستم که روی تمام زندگی ام مدیریت دارم. مهم ترین چالش، دروس تخصصی بود که البته نسبت به مدارس دیگر و نکاتی که از مشاورم شنیده بودم، آموزش درستی دیدم. خیلی از دانش آموزان مفهوم دروس تخصصی را نمی فهمند ولی من و دوستانم در مدرسه و با آموزش مدرسه جلو آمدیم و در حقیقت چالش، همان آموزش درست بود که برای ما به عنوان نقطه ی قوت محسوب می شد.
برای مطالعه ی پودمان های دانش فنی و تخصصی چه روشی را در پیش گرفتید و کدام پودمان ها برای شما مهم تر بود؟
من ترجیح می دادم در ابتدا به این که آن پودمان یا مبحث به صورت کلی به چه چیزی می پردازد؟ یعنی ابتدا یک کلیت ایجاد می کردم و بعد به سراغ جزئیات و نکاتی که در کتاب درسی پرداخته شده است می رفتم. چون می دانستم در کنکور به این جزئیات توجه می شود. از پودمان های مهم و سنگین می توانم به پودمان دوم دانش تخصصی به عنوان یک بخش چالش برانگیز اشاره کنم.
از ترازهای خود در آزمون های کانون بگویید. چه عاملی باعث پیشرفت شما در آزمون های کانون شد؟
همان طور که قبلا گفتم، دلیل پیشرفت خود را کتاب های خود مجموعه ی قلم چی می دانم. با استفاده از این کتاب ها می فهمیدم کانون چه حیطه ی سوالاتی دارد. خصوصا جزئیات دروس تخصصی را به بهترین شکل پوشش می دهد. می دانستم که قلم چی سراغ چه نوع سوال هایی می رود یا ممکن است چه قدر سوالات پیچیده باشد؟ بنابراین می دانستیم که اگر قرار است سر جلسه ی آزمون بنشینیم، باید با پیچیدگی های آن هم آشنا شویم و جواب بدهیم و پاسخ گویی به تعدادی از سوالات هم از عهده ی ما خارج است. محدوده ی ترازهای من از 6800 تا حدود 7000 بود.
از کدام ویژگی مثبت خود برای موفقیتتان در سال کنکور استفاده کردید؟
رعایت نظم. در بازه ای از زمان به علت خستگی و تایم بالای مدرسه( از ساعت 8 الی 15) همه چیز را از دست داده بودم. اما در سال کنکور نظم و ترتیب را با برنامه ریزی دقیقی که داشتم به خودم برگرداندم و آن را تا پایان مسیر حفظ کردم.
در مورد سوالات کنکور اصلی خود چقدر تحقیق و مقایسه انجام داده بودید؟
من همیشه تحلیل آزمون را با آزمون های قبلی یا منابع یا کنکور های سال های قبل انجام می دادم. این موضوع هم برای خودم و هم مشاورم مهم بود. به این نتیجه رسیده بودیم که بخشی از کنکور به نوعی تکرار سوالات آزمون های قبلی است و باید به جزئیات حل این سوالات توجه بیشتری داشته باشیم و بدانیم کدام قسمت از کتاب درسی و کدام قسمت از آزمون ها را باید مسلط تر باشیم.

دروس تخصصی شما در رشته ی حسابداری شامل چه درس هایی می شد و چه گونه پایه ی خود را در این درس ها قوی می کردید؟
وجوه نقد، خرید و فروش، حقوق و دستمزد، اموال و انبار، صورت های مالی و بهای تمام شده. من در درس های تخصصی پایه ی قوی ای داشتم و آموزش بهتری دیده بودم و اکثر زمان مطالعه ام صرف دروس تخصصی می شد و می دانستم این درس ها نقطه قوت من محسوب می شوند و باید اگر ضعفی هم در مباحث مشخصی دارم، آنها را رفع کنم. به سراغ منابع مختلف می رفتم و ضعف های تستی خود را حل می کردم. روی درس های تخصصی همیشه تمرکز 100 در صدی داشتم و با استفاده از منابع مختلف خصوصا منابع کانونی، دقیق ترین سوال ها را حل می کردم.
برای درس های پایه و موفقیت در آنها چه برنامه ریزی ای داشتید؟
با توجه به این که در مورد دروس پایه در هنرستان، خیلی به صورت تخصصی با آنها کار نمی کنیم مجبور بودیم از پکیج های مشخص و مناسب در مورد این دروس استفاده کنیم و من توانستم با استفاده از این منابع از اسفند ماه به بعد درس های پایه (ریاضی، فیزیک و شیمی) را به خوبی ببندم و آمادگی کامل برای این درس ها داشته باشم. چالش مهم این بود که وارد جزئیات شویم تا بتوانیم به نتیجه ی مطلوب برسیم.
آیا برای تحلیل آزمون روز و ساعت مشخصی مهم است؟ آیا اختصاص روش بهینه برای تحلیل آزمون کارساز است؟ توضیح دهید.
من برای تحلیل آزمون به همراه دوستانم روش خاصی داشتیم. به این شکل که بعد از آزمون، سراغ تحلیل گفتاری می رفتیم که مثلا آیا توانستیم به جواب برسیم یا نه؟ ما این کار را در همان حوزه ی آزمون و به صورت دسته جمعی (4 نفره) انجام می دادیم. با انجام این کار استانداردها برای ما عوض شده بود. چون روی تیپ بندی انواع سوال ها خیلی مسلط شده بودیم. بعد از دیدن کارنامه و پاسخ نامه، به سراغ همه ی سوال ها می رفتم و حتی روش های متفاوت حل خودم و حل پاسخنامه را پیدا می کردم. برای سوال های اشتباه، غیر از بررسی پاسخنامه از اطلاعات کتاب درسی در آن مبحث هم استفاده می کردم و در نهایت برای تحلیل سوال ها از مشاورم تایید می گرفتم. سوال های کانون سطح و زاویه ی دید من را تغییر می داد و نگرش جدیدی را در من ایجاد می کرد که خود بسیار کمک کننده بود.
از نظر شما شرکت حضوری در آزمون های کانون چه حسن هایی دارد؟
برای آشنایی با جو آزمون اصلی در آزمون های جمع بندی به صورت حضوری شرکت کردم. چون همه ی ما ترس زیادی از جلسه و شرایط کنکور داشتیم. در اولین آزمون حضوری خیلی استرس داشتیم که قرار است چه بر سر ما بیاید؟ اما در ادامه ترس ما رفع شد و و دیگر در آزمون های پایانی به فضا عادت کرده بودیم. در جلسه ی کنکور افرادی را می دیدم که انگار اولین جلسه ی آزمونشان همان آزمون اصلی کنکور بوده است و بسیار اذیت شدند و ترس داشتند. بنابراین آشنایی با نحوه ی آزمون دادن و مدیریت زمانی سر جلسه ی آزمون، مزیت های شرکت در آزمون های کانون به صورت حضوری بود.
آیا قبل از رسیدن به دوران جمع بندی، تمام درس ها را مطالعه کرده بودید؟ چه گونه از این دوران مهم بهترین نتیجه را به دست آوردید؟
بله. من قبل از دوران جمع بندی، 2 بار تمام درس ها را مطالعه کرده بودم. از اولین باری که شروع به درس خواندن کردم، خلاصه ی هر درس یا پودمان را به زبان خودم می نوشتم. اوایل مسیر با خودم می گفتم که چرا باید بنویسم. اما بعد ها در دوران جمع بندی متوجه شدم که این خلاصه نویسی ها چه قدر به درد من می خورد. چون در این دوران، زمانی برای ورق زدن کتاب ها نداشتم و شاید همان 10 صفحه ای که نوشته بودم بهترین کمک را به من کرد. من حتی از خلاصه نویسی هایم برای دوستانم هم عکس می گرفتم و برای آنها ارسال می کردم تا استفاده کنند.
ویژگی های مثبت کانون فرهنکی آموزش (قلم چی) را در چه آیتم هایی می دانید؟
سطح بالای سوالات آزمون های کانون، یک سر و گردن بالاتر بودن سطح منابع کانون نسبت به سایر انتشارات، بالا بردن توقعمان از خود، سنجش بهتر برای موفقیت در کنکور اصلی. اگر به عقب برگردم ترجیح می دهم از همان مهر ماه در آزمون های کانون شرکت کنم.
سایت کانون چه قدر برای شما تاثیرگذار بوده است؟
من از بخش صفحه ی شخصی برای دیدن کارنامه ها و پاسخ نامه های مربوط به هر آرمون استفاده می کردم. همچنین از صفحه ی مقطع هنرستان برای کسب انواع اطلاعات علمی و مشاوره ای استفاده می کردم.
نقاط قوت شما در مدرسه و کانون چه درس هایی بودند؟آیا برای مطالعه ی درس های مختلف دفتر برنامه ریزی داشتید؟
برای دروس تخصصی، در مدرسه نمرات کامل و در آزمون های کانون درصد و رتبه ی خوبی را کسب می کردم. با استفاده از برنامه ریزی و ثبت آنها در جداول مربوطه، مطالعه ی هفتگی و میانگین کل و تایم درس های تخصصی و تست زنی و .... را در آن وارد می کردم و همین کار باعث می شد بتوانم با ایجاد نظم، به روتین سابق برگردم.
در روز کنکور، کدام درس چالشی ترین درس برای شما بود و چه گونه توانستید این چالش را مدیریت کنید؟
در حقیقت درس شایستگی غیر فنی من را در روز آزمون کنکور غافل گیر کرد. در کنکور این درس شبیه به هیچ منبعی نیست و حتی شبیه کتاب درسی هم نیست. ما برای آمادگی بیشتر منابع خیلی زیادی را بررسی می کردیم. اما در کنکور این شباهت دیده نمی شد و به نظر من هر سال هم ممکن است این شبیه نبودن بیشتر شود.
می توان در روش تدریس یا حتی منابع تغییراتی ایجاد کرد. چون این نوع درس ها را نه می توان کنار گذاشت و نه می توان حدس زد. تست زدن در مورد این درس ها بسیار تعجب آور است. حتی می توانم در مورد تفاوت رتبه ی خودم که 21 و دوستم 15 شد بگویم که ما در همین درس شایستگی غیر فنی فقط % 2 اختلاف درصد داشتیم اما تفاوت رتبه ی ما باهم 7 بود که اهمیت این درس را نشان می دهد. از کنکوری های عزیز می خواهم مطالعه ی این درس را زودتر شروع کنند. چون ممکن است در ابتدا حتی ندانند که از این درس هم در کنکور سوال داریم. از مدرسان این درس هم می خواهم که مسلط تر آموزش بدهند.
برای مدیریت زمانی و کنترل استرس خود در جلسه ی آزمون از چه روش هایی استفاده کردید؟ آیا در طول روز از گوشی و فضای مجازی استفاده می کردید؟
من همیشه در آزمون ها سوالات را به سه دسته ی سخت، آسان و غیر قابل حل تقسیم می کردم و همچنین از روش های ریاضی برای به دست آوردن راحت تر اعداد استفاده می کردم( روش اسکلت). در کل از روش های راحت قابل حل و استفاده بهره می گرفتم.
از فضای مجازی و گوشی فقط در حد یک تیک بیدار باش و ارسال گزارش روزانه برای مشاورم در پایان هر شب استفاده می کردم و حتی اسکرین شات مدت زمان استفاده از گوشی را هم برای ایشان ارسال می کردم. کنترل زیادی روی این موضوع داشتم، چون برای خودم هم خیلی مهم بود. همچنین برای دیدن پی دی اف یا ویدیوهای کلاسی استفاده داشتم و واقعا هیچ نوع استفاده ی دیگری نداشتم.
شما از کتاب های آبی و زرد کانون در پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم برای رشته ی حسابداری استفاده کرده اید. مهم ترین فایده ی این کتاب ها را به عنوان فردی که کاملا با این کتاب ها هماهنگ بوده اید چه می دانید؟
من از کتاب های جامع آبی برای درس های تخصصی پایه و دوازدهم استفاده کردم. از کتاب های زرد تحصصی و عمومی و پایه و غیر فنی و همچنین کتاب های آبی شایستگی غیر فنی کانون هم استفاده کردم. ویژگی این کتاب ها طبقه بندی شده بودن کامل پودمان ها بود. یعنی اگر در مطالعه ام به تعداد صفحات کمی هم درس خوانده بودم می توانستم معادل 1 پودمان در کتاب آبی قلم چی به سوالات پاسخ گو باشم.

چه قدر به ادامه ی تحصیل در این رشته فکر می کنید؟ به چه نوع کاری در آینده فکر می کنید؟
برای شخص من ادامه ی تحصیل و کسب انواع مدرک های مرتبط در این رشته خیلی مهم است. حتما تا مقطع فوق لیسانس در دانشگاه شیراز ادامه خواهم داد و برای مقطع دکتری هم به قبولی در دانشگاه صنعتی شریف فکر می کنم . انشالا به این موفقیت نیز خواهم رسید. من به حسابداری گرایش حساب رسی ( یا همان حسابداری مدیریت) علاقه ی زیادی دارم. همان طور که پیش تر از علاقه ام به مدیریت در زندگی اشاره کرده بودم برای کارم هم چنین تفکری دارم.
فکر می کنید اگر چه چیزی تغییر می کرد شما نتیجه ی بهتری از کنکور خود می گرفتید؟
نیم سال دوم برای من اوج تلاش بود. چون اوایل تجربه ی کافی نداشتم و دفعات اول بود که کتاب بسته می شد. اما در نیم سال دوم که درس های پایه را هم به مطالعه ام اضافه کردم وضعیت من بهتر شد. به نظر من اگر کنکور هنرستان هم مثل کنکور سراسری بین بازه ی ماه های خرداد تا حتی مرداد هم برگزار می شد، نتیجه ی بهتری می گرفتم. در حالی که کنکور ما امسال 7 شهریور ماه بود و واقعا تا آن زمان همگی خیلی خسته شده بودیم.
بهترین فردی که به شما برای طی این مسیر انگیزه می داد چه کسی بود؟
خانواده ام با وجود تمام حمایت های بی دریغشان، اصلا تمایل نداشتند که من تحت فشار باشم و از من می خواستند که خودم را اذیت نکنم و سختی زیادی نکشم که از همین جا به خاطرزحماتشان از آنها تشکر می کنم. اما من در ذهن خودم درجه ها و ملاک هایی داشتم و می گفتم اگر نخواهم می توانم ادامه ندهم. اما در آن صورت به خودم چه جوابی بدهم؟ چون فرزند اول خانواده بودم همه چیز به خودم مربوط می شد. بنابراین اولین و آخرین نفری که به من کمک کرد خودم بودم. من به خودم انگیزه می دادم که باید به ملاک هایم برسم. به رتبه ی زیر 50 فکر می کردم که در نهایت به رتبه ی 21 رسیدم.
از چه کسانی در این مسیر موفقیت خود، سپاس گزاری می کنید؟
در دروس اختصاصی 3 سال مدرسه، تمامی دبیرانم بهترین بودند و پایه ی درسی ما را تقویت کردند و از همه ی آنها قدردانی می کنم. قبل از داشتن مشاور، من خودم به مدت 1 ماه درس خواندم اما هیچ نظمی نداشتم. مشاورم توانست نظم و ترتیب درست درس خواندن را در اختیار من بگذارد و با ایجاد این نقش مثبت در مسیر مطالعاتی من، قبول شدنم را مدیون ایشان هستم.
نقش مثبت با برنامه درس خواندن و آشکار شدن تفاوت ها همین جا مشخص می شود. دوستانی که سال گذشته فقط خودشان درس خوانده بودند و از کسی کمک نگرفتند در بهترین حالت رتبه به رتبه ی 400 رسیدند اما من توانستم با استفاده از این عزیزان به رتبه ی 21 برسم.

همواره به نقش مدرسه و مقام بالای معلم معتقد بوده ایم. در این خصوص چه نظری دارید؟
من با افتخار در تمام روزهای مدرسه به طور کامل و بدون هیچ غیبتی شرکت می کردم. حتی معلمان ما از ما شاکی می شدند که چرا این قدر به خودمان سخت می گیریم. ولی ما با کسب معدل بالا و توجه به صحبت های مشاور و کسب رتبه ی برتر ثابت کردیم که این سختی ها ارزشش را داشت.
آیا خاطره ای جذاب از زمان اعلام نتایج یا قبل آن دارید که برای مخاطبین شما جالب باشد؟
بله. من ماه های آخر متوجه بودم که حول و حوش چه رتبه ای را کسب می کنم. یادم می آید که یکی از دوستانم 3 هفته قبل از اعلام نتایج به من زنگ زد و گفت که من خواب دیده ام تو رتبه ی 22 را کسب می کنی که با نتیجه ی واقعی 1 عدد اختلاف وجود داشت و خیلی برای من جالب بود. پنج شنبه که نتایج اعلام شد در منزل تنها بودم و باز هم به این فکر کردم که خودم دارم به تلاش های خودم نگاه می کنم و در نهایت فقط خودم می مانم و به نتیجه ی زحماتم می نگرم. ضمن این که دوستانم هم در این موضوع موفقیتم نقش به سزایی داشتند. آنها از طریق ایجاد رقابت و انگیزه در من و با گفتن جمله ی تو بهترینی، بهترین حس را در من ایجاد می کردند که از همه ی آنها تشکر می کنم.
چه توصیه ای برای دانش آموزان کنکوری هنرستان دارید؟ به عنوان یادگیری آنها از همتایان شان مثل شما دانش آموز عزیز، پرتلاش و هدف مند.
از همه ی این عزیزان می خواهم که برنامه ریزی داشته باشند. چون واقعا موضوع بسیار مهمی است و فقط نباید به خودشان اکتفا کنند و حتما از افراد باتجربه و موفق در این زمینه کمک بگیرند. با منابع استاندارد آشنا شوند و از همه مهم تر ویژگی های خود را خوب بشناسند. این که برای خواندن مطالب، همان بار اول متوجه می شوند یا نیاز به تمرین و تکرار دارند؟ در حقیقت به نوعی به شناختی از خودشان برسند (فراشناخت) و ساعت مطالعه ی مناسبی هم برای بخش های مختلف رشته های هنرستان از جمله حسابداری داشته باشند.
