نام و نام خانوادگی: نرگس پاسنگ
پایه: دوازدهم انسانی
شهر: قدس
تراز کنکور اردیبهشت: ۱۱۳۸۵
معدل کتبی نهایی یازدهم: ۱۹.۸۸
معدل کتبی نهایی دوازدهم: ۱۹.۷۸
تحصیلات و شغل مادر: لیسانس حقوق، خانهدار
تحصیلات و شغل پدر: دیپلم ریاضی، کارگر
مصاحبه کننده: سرکار خانم سدیدی
شروع مسیر
از چه زمانی تصمیم گرفتید که در رشته انسانی تحصیل کنید و کنکور انسانی هدف شما باشد؟
تحصیل در رشته انسانی برای من یک تصمیم بلند مدت نبود. درست زمان ثبت نام در مدرسه با راهنمایی معاون رشتهام را انتخاب کردم. اما برخلاف تصمیم آنی اولیه و عدم آگاهی از دروس این رشته، به محض ورود به آن به دروس این رشته علاقمند شدم و پی بردم تصمیم درستی گرفتم.
چه انگیزهای باعث شد این مسیر را انتخاب کنید؟
شاید سازگاری با دروس انسانی بود که باعث شد به تحصیلم در این رشته ادامه دهم و با علاقه دروس را مطالعه کنم.
کانون
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟
از طریق همکلاسیهایم که در آزمونها یا کلاسهای کانون شرکت میکردند.
از چه زمانی عضو کانون شدید و در چند آزمون شرکت کردید؟
از مهرماه سال دوازدهم، مجموعاً ۲۱ آزمون.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
بیشتر از همه مدیریت زمان و استرس. آزمونهای حضوری کانون از نظر شبیهسازی جلسه کنکور مطابقت بالایی دارند.
آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟
خیر.
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
پیوستگی در آزمونها به من کمک کرد تا در یک رقابت بلندمدت با خودم، دائماً عملکردم را بهتر کنم. به علاوه این پیوستگی به نوعی انگیزهبخش بود چون دروس را طبق برنامه پیش میبردم و دروس نخوانده در برنامهام نمیماند.
مطابق برنامه راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصیسازی میکردید؟ توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
بله. شخصیسازی برنامه عمدتاً بر عهده مشاورم خانم سدیدی بود. در فاصله دوهفتهای بین آزمونها، هفته اول بیشتر تشریحی میخواندم و هفته دوم بیشتر تستی کار میکردم. در هفته اول بایستی دروس را حداقل یک بار میخواندم، مخصوصاً دروس دوازدهم که برایم جدید بود. هفته دوم را بیشتر به تست و مرور اختصاص میدادم. به علاوه هفته دوم فرصت مناسبی برای بازخوانی دروس حفظی بود.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
ابتدا سؤالات غلط و بعد سؤالات نزده، در آخر هم سؤالات شکدار را تحلیل میکردم. همه این سؤالات را یک بار دیگر مینوشتم و حل میکردم و پاسخنامه را چندباره میخواندم. برای دروس حفظی یک بار پاسخنامه را برای مرور مطالعه میکردم.
آیا در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکردید؟ انگیزهتان چه بود؟ فایده آزمونهای هدفگذاری برای شما چه بود؟
بله، معمولاً در آزمونهای مشابه شرکت میکردم. آزمونهای مشابه به من در مدیریت بهتر آزمونهای حضوری کمک میکرد. به علاوه کمبود تست در بعضی دروس را با آزمونهای مشابه و هدفگذاری جبران میکردم.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکردید؟
دروس عربی و دروس حفظی نقطه قوت من هستند.
برای درس عربی: خوانش چندباره قواعد و نکات ترجمه و بعد تستهای بسیار کمککننده بود. هر بار که برای عربی تست میزدم، نکاتی را که دفعه قبلی یادداشت کرده بودم مرور میکردم و بعد از اتمام تستها نکات جدیدی را که به دست آورده بودم به آنها میافزودم.
برای دروس حفظی: برخلاف دروس مفهومی، خوانش چندباره و تمرکز بر کتاب درسی موثر بود.
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید؟ در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
این مسئله برای من بیشتر به دروس مطالعاتی وابسته بود، مثلا روزهایی که دروس حفظی در برنامهام بود، بیشتر تشریحی میخواندم. اما به طور کلی:
از تابستان تا بهمن: بیشتر تشریحی
از بهمن تا اردیبهشت: بیشتر تستی
در خرداد: فقط تشریحی و اصلاً تست نزدم
به طور میانگین در روزهای مدرسه ۶ تا ۸ ساعت و در روزهای تعطیل ۱۰ تا ۱۲ ساعت مطالعه داشتم.
روش مطالعه موفق شما برای دروس عمومی چه بود؟
خوانش کتاب، مرور چندباره، حل نمونه سوالات نهایی سالهای قبل و نمونه سوالات تألیفی. برای فارسی و زبان: بیشتر نمونه سوال کار کردم برای دینی: بیشتر بر مرور و خوانش کتاب تمرکز داشتم
کدام بازه زمانی در موفقیت تحصیلی شما نقش پررنگ تری داشته است؟تابستان، پاییز، دیماه، نیمسال دوم، دوران طلایی نوروز، خردادماه و امتحانات نهایی یا دوران جمعبندی؟ دلیل این موضوع چیست؟
همهی این بازههای زمانی برای من موثر بود.
تابستان: جمعبندی پایه
پاییز، دیماه و نیمسال دوم: جمعبندی دروس دوازدهم و مرور مجدد پایه
نوروز: نقش پررنگ در عملکرد بهتر در کنکور
دفتر برنامهریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟
بله، این دفتر باعث میشد نظارت کلی بر عملکردم داشته باشم و اگر بعضی روزها کمکاری داشتم، با توجه به ساعت مطالعه ثبت شده آن را جبران میکردم.
این دفتر به من یک چشمانداز کلی از وضعیت تحصیلیام میداد.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکردید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
کتابهای آبی برای جبران کمبود تست گزینه مناسبی بودند و من برای دروس فنون و روانشناسی از آنها استفاده کردم.
کدام درس در جلسه کنکور شما را غافلگیر کرد؟ واکنش شما به این موضوع چگونه بود؟ چقدر توانستید خودتان را مدیریت کنید؟
درس ریاضی در کنکور اردیبهشت و فلسفه در کنکور تیرماه.
به خودم یادآوری کردم که درصد پایین بهتر از درصد منفی یا صفر است و با توجه به درجه سختی سوالات، تراز خوبی به من خواهد داد. سعی کردم با توجه به زمان باقیمانده، حداقل به سوالاتی که بلدم جواب بدهم.
در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟ خانواده شما چه انتظاری از شما داشتند؟ استرس و نگرانی ناشی از فکر کردن به رتبه را چگونه مدیریت میکردید؟
من در طول سال دائماً به رتبه احتمالیام فکر میکردم.
خانوادهام انتظار واقعبینانه و درخور تلاشم داشتند.
فکر کردن به رتبه برای من نه استرسبخش بلکه انگیزهآفرین بود.
اگر دوباره به گذشته برگردید چه کارهایی را انجام نمیدهید؟ چرا؟
بایستی کمی از حواشی کنکور و اخبار مصوبات متغیر فاصله میگرفتم.
همچنین باید در انتخاب منابع دقت بیشتری به خرج میدادم و فرصت کمتری را برای آزمون و خطا کردن میسوزاندم.
استفاده شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود؟ آیا مدیریتی بر این مسئله داشتید؟
سعی میکردم استفادهام از گوشی برای گردش در فضای مجازی و سرگرمی، بیشتر از یک ساعت در روز نباشد.
عمده استفاده من از گوشی در سال کنکور برای ارتباط با مشاورم و دبیران و دسترسی به منابع درسی بود.
برنامه شما برای مطالعه دروس دهم و یازدهم چگونه بود؟
این دروس را تماماً در تابستان یک بار مطالعه کردم و بعد در سال دوازدهم، در کنار خوانش دروس دوازدهم، دروس پایه را مرور کردم و تست بیشتری زدم.
فكر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
اراده و سختکوشیام. اگر بخواهم به آنچه میخواهم دست پیدا کنم، چیزی نمیتواند من را از رسیدن به آن بازدارد.
یا فرد خاصی هست که بخواهید از ایشان تشکر کنید؟ دلیل این قدردانی چیست؟
بله، خانوادهام که همیشه پشتیبانم بودند
مشاورم (خانم سدیدی)
خانم ساجدی (دبیر فنون)
خانم جعفری (دبیر جغرافیا)
خانم رعیتی (دبیر عربی)
و جمع دیگری از عوامل مدرسهام که مرا در این مسیر یاری کردند.
آزمون و جلسه کنکور
در آزمونهای آزمایشی چطور با افت و خیزها برخورد کردید؟
قطعا در آزمونهایی که نتیجه دلخواهم را کسب نمیکردم ناامید میشدم، اما تلاشم بر این بود که متوقف نشوم.
آزمونهایی که تراز مدنظرم کسب نمیشد، تلنگری بودند تا برای آزمون بعدی با دقت و انگیزه بیشتری درس بخوانم.
برای مدیریت وقت در جلسه کنکور چه تکنیکهایی داشتید؟
تکنیک ضربدر منها تا حدی کمککننده بود، با اینحال باز هم در جلسه کنکور با مشکل مدیریت زمان روبهرو شدم.
وقتی به سوال دشواری میرسیدید چه میکردید؟
سوال را رد میکردم، مخصوصاً اگر زمانم را میگرفت. ترجیحم بر این بود که سوالاتی را که بلدم جواب بدهم.
اگر بعد از پاسخگویی به سوالات ساده وقت بیشتری داشتم، سراغ سوالاتی که علامت زده بودم میرفتم.
مهمترین سختیهایی که در این مسیر داشتید چه بود و چگونه بر آنها غلبه کردید؟
خستگی مفرط. این مشکل با کمک مشاورم بهبود یافت.
گاهی در زمان خستگی، درس را برای چند دقیقه رها میکردم چون میدانستم با وجود خستگی، بازدهی نخواهد داشت.
نقش خانواده در موفقیت شما چه بود؟
خانوادهام در این مسیر حمایت همهجانبه داشتند. آنها تلاش میکردند مشکلات احتمالی که مانع درس خواندنم میشد، مثل سروصدای خانه و … را حل کنند.
نقش مشاور در موفقیت شما چه بود؟
خانم سدیدی علاوه بر برنامهریزی تحصیلی، در زمینه مشکلاتی که برایم پیش میآمد کمک میکرد.
او برای من در این مسیر مانند یک راهنما بود و در انتخاب منابع یا شیوه مطالعه، مرا در تصمیمگیری بهتر یاری میداد.
آیا لحظاتی بود که انگیزهتان کم شود؟ چگونه دوباره پرانرژی شدید؟
بله. معمولاً در این مواقع کمی از فضای کنکور فاصله میگرفتم و به خودم میگفتم بالاخره این دوران پراسترس هم به اتمام میرسد.
تصور روزهای بعد از کنکور برای من انگیزهبخش بود.
موفقیت در کنکور چه تغییری در زندگی شما ایجاد کرده است؟
پایان این برهه زمانی برای من آرامشبخش است.
به نظرم پایان مسیر کنکور، بدون پشیمانی از دست دادن فرصتها، خودش یک موفقیت محسوب میشود.
قطعا این پایان، شروع مسیر تازهای در زندگیام است.
اگر بخواهید به یک داوطلب کنکور انسانی فقط یک جمله طلایی بگویید، آن جمله چیست؟
درسها را با علاقه بخوانید. سعی کنید به هر درسی فراتر از کتاب درسی نگاه کنید، مخصوصاً ادبیات و تاریخ که عمق زیادی دارند. روحیه کاوشگری و حقیقتجویی خود را حفظ کنید تا بتوانید با کتابها دوست شوید.
