نام و نام خانوادگی: عادل زنگینی
پایه: دوازدهم انسانی
نام شهر و استان: زنجان – خدابنده - گرماب
شغل و تحصیلات مادر: خانه دار - بیسواد
شغل و تحصیلات پدر: کشاورز- پنجم ابتدایی
معدل : 19
سالهای حضور در کانون: 2 سال
چند آزمون شرکت کرده است: 25
مصاحبهگر : لعیا بیگدلی
الف) دوران کودکی:
- لطفاً کمی از دوران کودکی و محیطی که در آن بزرگ شدید برایمان بگویید. زندگی در روستا چه ویژگیهایی داشت؟
من در محیطی نه زیاد خوب متولد و بزرگ شدم محیط زندگی من همیشه آسیب پذیر بود ،دوران کودکی من در روستا سپری شد ،این دوران بسیار شیرین و لذت بخش بود با ویژگی هایی که روستا داشت(آب و هوای خوب ،سرسبز بودن،دوستان خوب)من خوشحال و پر انرژی درس می خواندم.
- نقش خانواده و حمایتهای آنها در دوران تحصیل شما چگونه بود؟ آیا با محدودیتهای مالی در خانواده روبرو بودید؟
خانواده ام من مرا زیاد راهنمایی نکرده اند چون اطلاعاتی نداشته اند ولی از سوی پدر و مادر زیاد به درس خواندن سفارش میشدم،من همیشه در دوران تحصیلم با محدودیت مالی روبه رو بودم ولی هیچ وقت دلسرد نشدم و پدر مادرم تا جایی که توانستند کمک کردند.
- چه خاطراتی از دوران تحصیل ابتدایی و راهنمایی در محیط روستایی دارید؟ آیا امکانات آموزشی مناسبی در دسترس بود؟
من خاطرات زیادی از دوران تحصیلم دارم ،تحصیل در روستا و کنار بچه هایی که از هرپایه ای بودند بسیار لذت بخش بود،یکی از بهترین حس هایی که داشتم این بود که من به معلممان در تدریس کردن به دانش آموزان کلاس اولی کمک میکردم و یا همیشه مبصر کلاس بودم ،امکانات روستا خیلی کم بود ولی عشق و علاقه به درس خواندن همه را نادیده میگرفت.
- آیا در خانواده شما کسی بود که الگوی تحصیلی یا شغلی شما باشد؟
خیر در خانواده من کسی نبود که الگوی من باشد در عوض من همیشه به آدم های خوب جامعه توجه داشتم و بهترین الگو هارا از همان کودکی انتخاب کردم.
ب) چالشها و موانع:
- بزرگترین چالشهایی که به عنوان یک دانشآموز روستایی با شرایط مالی محدود با آنها روبرو بودید، چه بودند؟ (مثلاً دسترسی به منابع آموزشی، اینترنت، کلاسهای تقویتی، رفت و آمد و…)
بزرگترین چالشی هایی که من مواجه بودم عبارتند از رفت و آمد بسیار سخت،امکانات آموزشی بسیار سطح پایین و کم،برف سنگین،دسترسی نداشتن به تلفن همراه و اینترنت، شرایط خانوادگی نسبتا بد ،دسترسی نداشتن به مشاوره و...
- چگونه بر این چالشها غلبه کردید؟ چه راهکارهایی برای درس خواندن در شرایط سخت پیدا کردید؟
اول و مهم ترین دلیل غلبه من امید به خدا بود که دلم را استوار می ساخت،من همیشه با امید بر چالش هایم غلبه کردم به امید روزی که بتوانم دست دانش آموزانی را بگیرم که مثل خودم از هرطرفی که بریده میشوند جوانه ای قشنگ تر میزنند، با دلسوزی بر چالش هایم غلبه کردم.
- آیا تا به حال ناامید شدید؟ چه چیزی به شما انگیزه میداد که ادامه دهید؟
خیلی کم ناامید میشدم و وقت هایی که کمی نا امید میشدم فکر میکردم به روزهایی که می توانم دستی را بگیرم و آنگاه دست دیگرم در دست خداست،وقت هایی که نا امید میشدم نمی ایستادم فقط خسته گی در میکردم و باز میجنگیدم به امید روزهایی که رویاهایم را بسازم.
- چه فشارهای روانی یا اجتماعی را در مسیر تحصیل خود تجربه کردید؟
فشار مشکلات خانوادگی،فشار مشکلات درس خواندن،فشار امکانات کم،با وجود فشارهای روانی ام هیچ وقت ناراحت نمیشدم چون باور داشتم کع در مسیر رسیدن به قله هستم و این فشار ها لازم است.
ج) انگیزهها و پشتکار:
- چه چیزی باعث شد که علیرغم این سختیها، برای درس خواندن و رسیدن به موفقیت انگیزه داشته باشید؟
خدمت کردن به دانش آموزانی درشرایط خودم ،بهبود پیدا کردن وضع خانواده ام، تبدیل شدن به آدمی که بهترین سجایای اخلاقی را دارد،انگیزه من تبدیل شدن به آدمی موفق در جایی که آدم های زیادی تلاش نمیکنند برای عوض کردن زندگیشان
- هدف اصلی شما از درس خواندن چه بود؟ چه رؤیایی در سر داشتید؟
هدف اصلی من از روز های نخست معلم شدن بود،من همیشه تلاش کرده و در رویاهایم ساخته ام و به خودم گفته ام که یک معلمم،هدف دیگریم این بود که به اطرافیانم بفهمانم از روستا هم می شود کسی با درس خواندن به بهترین جاها برسی.
- آیا فرد یا عاملی بود که در لحظات سخت به شما انگیزه و امید بدهد؟
در دوران تحصیلم افراد زیادی بود که بسیار به من انگیزه می دادند مثل معلم هایم یا خانواده ام یا اطرافیان دیگر،ولی مهم ترین فرد خودم بودم که همیشه امیدی داشتم.
- چگونه توانستید تمرکز خود را بر روی درس حفظ کنید، مخصوصاً زمانی که با مشکلات متعددی روبرو بودید؟
با توکل به خدا همیشه بر مشکلاتم غلبه و بر روی درس تمرکز کردم،خدا همیشه در دلم آرامش و ایمان قرار میداد و این باعث میشد سربلند از هرسختی بیرون بیایم.
د) راهکارها و استراتژیهای مطالعه:
- روش مطالعه شما چگونه بود؟ آیا از روش خاصی استفاده میکردید که برایتان مؤثر بود؟
من از روش خاصی استفاده نمی کردم فقط همیشه درس می خواندم و می دانستم سراسر سود است.
- چگونه به منابع آموزشی دسترسی پیدا میکردید؟ آیا کتابخانه یا کلاسهای فوق برنامه در دسترس داشتید؟
من با مشورت از معلم ها و فرهنگیان دیگر به منابع آموزشی کمی دسترسی پیدا میکردم و منابع زیادی در اختیارم نبود.
- در طول دوران تحصیل، از چه ابزارها یا تکنیکهایی برای یادگیری بهتر استفاده میکردید؟
از ابزار های خاصی استفاده نمیکردم ولی از روش مطالعه پس ختام زیاد استفاده می کردم.
(روش پس ختام از 6 تشكيل شده است. در زير هريك از اين مراحل توضيح داده مي شود.
1- پيش خواني 2- سوال كردن 3 - خواندن
4- تفكر 5- از حفظ كردن 6- مرور كردن)
- آیا از اینترنت یا فضای مجازی برای یادگیری استفاده میکردید؟ اگر بله، چگونه؟
خیر من امکانات زیادی برای استفاده از اینترنت نداشتم ولی در دوران کرونا از تلوزیون و کلاس هایی که برگزار میشد استفاده می کردم.
ه) موفقیت و آینده:
- وقتی خبر موفقیت خود (مثلاً کسب رتبه برتر) را شنیدید، چه احساسی داشتید؟
من هر موقه خبر موفقیتم در امتحانات را میشنیدم به خودم افتخار میکردم و به خودم قول میدادم که ادامه دهم و خیلی بهتر ازین ها شوم.
- این موفقیت چه تغییری در زندگی شما و خانوادهتان ایجاد کرد؟
موفقیت هایم نه تنها به خودم و خانواده ام بلکه به همه فهماند که من استعدادش را دارم و فطرت من این گونه سرشته شده است،موفقیت هایم جار میزد که هرکسی که تلاش کند می تواند.
- چه توصیهای به دانشآموزان دیگری دارید که در شرایط مشابه شما درس میخوانند؟
توصیه ام این است که خواستن همیشه توانستن است و اجازه ندهند که شرایط زندگی بر روی آنها تاثیر بگذارد چون ما حق انتخواب داریم و بهترین ها انتخاب ماست.
- برنامههای شما برای آینده چیست؟ در رشته تحصیلی خود به دنبال چه اهدافی هستید؟
من می خواهم در آینده هم درس بخوانم و هیچ وقت متوقف نشوم و تا می توانم خدمت گزار مردم باشم و دراین راه جان بدهم.
- اگر قرار بود یک پیام برای مسئولین یا کسانی که میتوانند به دانشآموزان مناطق محروم کمک کنند، داشته باشید، آن پیام چه بود؟
من از آنها عاجزانه تقاضا میکنم که دلسوز باشند و کمک کنند به پیشرفت دانش آموزان تا جامعه پیشرفت کند.
ن) ارتباط با کانون و آزمونها:
- از چه سالی و چگونه با کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) آشنا شدید؟
از سال دهم من با کانون قلمچی از طریق معلم ها و دانش آموزان بزرگتر آشنا شدم.
- چه چیزی شما را ترغیب کرد تا در آزمونهای منظم قلمچی شرکت کنید؟
مشاور مدرسه ام،معلم هایم،خانم بیگدلی عزیز و آقای بهزاد پور که زحمت زیادی کشیدند و من راضی نشدم که زحمتشان به هدر برود.
- به نظر شما، شرکت در آزمونهای قلمچی چه تاثیری بر روند تحصیلی و آمادگی شما برای کنکور داشته است؟
تاثیر بسیار زیادی دارد به نظر من آزمون های قلمچی دقیق و سخت هستند در عین حال که باعث پیشرفت ما میشوند باعث میشوند که حواسمان خوب به درس خواندن باشد.
- بیشترین فایدهای که از تحلیل آزمونها و کارنامه قلمچی میبرید، چیست؟
میزان پیشرفت یا پس رفتم را میبینم،مطالب را یاد می گیرم.
- آیا در برنامهریزی درسی خود، از منابع یا راهنماییهای کانون (مانند کتابهای خودآموز، جزوات و…) استفاده میکنید؟
بله استفاده می کنم از برنامه راهبردی زیاد استفاده می کنم.
و) چالشها و راهکارها در آزمونهای کانون:
- آیا تا به حال در آزمونهای قلمچی با افت تراز یا نتیجهای ناامیدکننده مواجه شدهاید؟ چگونه با آن برخورد کردید؟
بله با نتیجه نا امید کننده مواجه شده ام ولی توجهی نکرده ام فقط سعی کرده ام تجربه ای باشد برایم و بهبود ببخشم به چیزی که باعث این حس شده است.
- چگونه برنامهریزی آزمونهای کانون را با برنامه درسی مدرسه و شرایط خودتان هماهنگ میکنید؟
اکثر مواقع مطابقت داشته ولی اگر هم مطابقت نداشت شرایط را میسنجم و بهترین را برمی گزینم.
- بهترین استراتژی شما برای پاسخگویی به سوالات در شرایط زمانی آزمونهای قلمچی چیست؟
بهترین استراتژی من پاسخ ندادن به تست هایی است که از جوابش مطمئن نیستم.
ی) اهداف و آینده با رویکرد کانونی:
- با توجه به رتبه خوبی که در آزمونها کسب میکنید، هدفگذاری شما برای آزمونهای آینده قلمچی چیست؟
بهتر و بهتر تر شوم.
درصدهای خود در دروس مختلف در آزمونهای کانون چگونه بوده و برای بهبود آنها چه برنامهای دارید؟
من همیشه تحلیل میکنم و سعی میکنم درصد هایم رابالا ببرم.
سوالات پایانی:
- چه چیزی را در مورد مسیر تحصیلی خود یاد گرفتهاید که فکر میکنید برای دیگران هم مفید است؟
این را یاد گرفته ام که گاهی آدمی خسته میشود ولی نباید بایستد سینه خیز رفتن بهتر از راه نرفتن است.
- آیا نکته یا خاطرهای هست که دوست داشته باشید در این مصاحبه به آن اشاره کنید و ما از آن غافل بودیم؟
شما به خدا اشاره ای نکرده اید،این خداست که همیشه دل هارا آرام و مسیر درست زندگی را معین میکند این خداست که بهترین معلم ماست و سرچشمه تمام خوبی ها و بهترین الگوی زندگی ما