نام و نام خانوادگی : حنانه روح الهی امیری
پایه: دوازدهم انسانی
نام شهر و استان: امیرکلا ، مازندارن
میانگین تراز: ۷۲۰۰
سال های حضور در کانون : ۲ سال
شغل و تحصیلات مادر: دیپلم، خانه دار
شغل و تحصیلات پدر: دیپلم ، آزاد
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟
از طریق مشاوران و مدرسه و دوستان و در اقوام نیز بودند که با برنامهی قلمچی به طور منظم پیش میرفتند.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
آشنایی با سوالات و فضای آزمون همچنین یادگیری یا مرور برخی نکات از طریق ویدئوهای تصحیح یا پاسخنامه است.
آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟
بله تابستان سال دوازدهم برخی از آزمونها را شرکت نکردم اما پیشنهاد من این هست که حتی اگر فردی به طور کامل به برنامه ی خود نرسیده باز هم حداقل برای قرار گیری در شرایط آزمون و آشنایی با سوالات در آزمون غیبت نداشته باشد یا حدالمقدور در آینده در خانه سوالات را حل کند.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟
بله اغلب درصورتی که درسی را از پیش خوانده بودم تمرکز بیشتر را بر دروسی میگذاشتم که تسلط کمتری داشتم، برای من خواندن متن کتاب بسیار مهم بود برای همین حتی اگر تا حدودی مسلط هم بودم قبل از تست مروری بر متن کتاب داشتم اگر درسی را برای اولین بار قرار بود بخوانم ابتدا هفتهی اول آن را خوانده و هفته دوم دوباره آن را میخواندم همراه با تست تا بهتر در خاطرم بماند.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟
من سعی میکردم آزمون روز در همان روز تصحیح کنم و ترجیحا به روز ها بعدی موکول نکنم اما اگر امکانش نبود نهایتا روز بعد یعنی روز شنبه تصحیح را انجام میدادم. ابتدا سوالات غلط و نزده را در دفترچه سوالات مشخص میکردم، گاهی برخی سوالات رو دوباره حل میکردم تا ببینم دلیل نادرست یا نزده چه بوده است.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟
برای مثال فنون و جامعه شناسی نقطه قوتم بود، در فنون برای هر بخشی روش مجزایی بود اما برای مثال هنگام خواندن تاریخ ادبیات اگر با شعری مواجه بودم حتما وزن و آرایه های آن را نیز مشخص میکردم چون این موارد نیز در آزمونها مورد پرسش است در تاریخ ادبیات تمرکز کاملا در متن کتاب است، وزن ها نیاز به تمرین و تقویت هوش شنیداری دارد و با تقویت هوش شنیداری و موسیقیایی علاوه بر لذت بردن از وزن ابیات میتوان سوالات را با سرعت بیشتری حل کرد همچنین این به حل سوالات قرابت نیز کمک می کند تا بتوانیم متن شعر را به درستی بخوانیم، آرایه و قرابت معنایی نیاز به تست بالا و تقویت توانایی ادبی با مرور و ارتباط دائمی با اشعار و ابیات دارد، برای جامعهشناسی با توجه به دقیق بودم معلممان ما نیز متن کتاب را میفهمیدیم و به طور دقیق میخواندیم و حفظ میکردیم و انواع سوالات حفظی مفهومی ترکیبی و غیره را حل میکردیم.
برنامه شما برای مطالعه درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
از تابستان دوازدهم مرور برای دروس دهم و یازدهم شروع شد و سعی کردم در طول سال نیز این را حفظ کنم.
چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سال دوم گرفتید؟
تجربیات نیم سال اول به علاوهی تجربیات سالهای قبل برای نیم سال دوم اغلب مفیدند و درصورتی که مشکلی در روش و کمیت و کیفیت بازدهی وجود داشت آنها را تصحیح میکنیم.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
نمیتوان گفت یک ویژگی به تنهایی سبب پیشرفت یا خوب درس خواندن کسی شود، عوامل مختلفی بر آن تاثیر میگذارد پس موارد مختلفی میتواند موجبش شود. برای مثال تمرکز، توکل، تسلط نسبی، یادگیری اولیه، تلاش با برنامه و هدفمند، برنامهی خوب و... البته من خودم در این موارد مشکلاتی داشتم، بنظرم مهم این است که سعی کنیم مشکلات را ابتدا بشناسیم و سپس رفع کنیم و همچنین در مسیر، راهمان را با راهنمایی های درست ادامه دهیم.
آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدادید؟
بله برخی از استراحت های من مفید و برخی هم خلاف آن بودند و تاثیر مثبتی نداشتند، من تفریح خاصی نداشتم و اغلب این تفریحات مشابه سایر افراد است اما در کل تفریحات مفید مثل ورزش، راز و نیاز، مطالعهی فرا درسی مثل کتاب های شعر یا زندگی نامه برخی افراد، مکالمه با اعضای خانواده و خودن میان وعده و امثالهم بود اما زمانی که در تایم استراحتم سمت گوشی یا تلویزیون می رفتم تاثیر منفیاش را در هنگام مطالعه و تمرکز میدیدم.
نقش اولیاء در موفقیتتان چقدر بود؟
من با خانواده خیلی درباره ی درس و دغدغه های درسی خودم صحبت میکردم،حتی اگر غیر درسی هم بود صحبت با خانواده تاثیر مثبتی در آرامش ذهنی من داشت، همچنین گاهی در برخی تصمیمات از آنها کمک میگرفتم.
با خودتان رقابت میکردید یا با دوستانتان؟
من این را خیلی میشنیدم که رقیب اصلی شما خودتان هستید اما تا سال دوازدهم آنرا نمیفهمیدم...! هر فردی در مسیر زندگی و درس خود پستی بلندی ها و سختی هایی را دارد که متفاوت است، اغلب مقایسه خود با سایر افراد موجب سرخوردگی میشود، این سرخوردگی و ناامیدی چیزی را پیش نمیبرد، اتفاقا کسی که رقیبش خودش است بسیار رقابت سختتری دارد، همچنین به فرض اگر فردی رتبهی اول در آزمونی شد اگر رقیبش دیگری باشد تصور میکند تکلیفش تمام شده و دست از تلاش بیشتر بر میدارد یا تلاشش را کمتر میکند چون شاید احساس رفع تکلیف میکند، اما هنگامی که فردی خود را رقیب اصلی خود بداند به دنبال این است که حتی ۵ درصد به درصد قبلی خود در فلان درس اضافه کند و اطلاعات خود را بالا ببرد و از این اطلاعات خود استفاده کند و این سبب پیشرفت میشود وقتی بدانیم مسیر افراد برای رسیدن یه هدف متفاوت است حتی اگه هدف یکی باشد و تمرکز بر مسیر خودمان داشته باشیم و سعی کنیم ایرادات را با مشاوره و کمک گرفتن از افراد درست حل و تصحیح کنیم پیشرفت ما بیشتر از زمانی میشود که خود را با دیگری مقایسه کنیم.
