نام و نام خانوادگی : سروش مطاعی
مقطع و رشته : دوازدهم تجربی
نام شهر و استان : سنندج، کردستان
رشته و منطقه کنکور: رتبه 6 زبان منطقه 2
میانگین تراز : 6027
از چه سالی عضو کانون بوده و چند آزمون شرکت کرده است : از سال 1396
مصاحبهگر : صلاح الدین اصلانی
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجهای کسب کردند؟
از طریق دایی و خاله هایم با کانون آشنا شدم و بنظرم عضویت آنها در کانون به موفقیت آنها کمک شایانی نموده است
چند سال و چه سالهایی دانشآموز کانون بودید؟
4 سال و پایه های ششم ، دهم و یازدهم و دوازدهم
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
سنجش نقاط قوت و ضعف از مهم ترین نقش آزمون های کانون بود . تثبیت تراز از مهم ترین دستاورد های من از شرکت در آزمون های کانون بود .
چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟
هر آزمون اهمیت خاص خودش را داشت و بر بخش خاصی تمرکز داشت و موجب تثبیت دروس و یادگیری نکات جدیدی برای من بود
آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
خیر ، بنظرم عدم غیبت موجب پوشش تمام کتاب و تمام نکات در طول سال می گردد . پیوستگی در آزمون ها و به تبع آن ، مطالعه پیوسته موجب یادگیری مستمر است .
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
منظم بودن و نظم بخشی که حاصل پیوستگی در آزمون هاست و پوشش کل کتاب ها در طول آزمون های متفاوت اما منظم از علل اصلی اثر بخشی پیوستگی آزمونها میباشد .
آیا در آزمونهای هدفگذاری شرکت میکردید؟
بله ، آشنایی با شیوه و تیپ سوال ها در دانش اموزان اعتماد بنفس ایجاد می کند .
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصی سازی میکردید، توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
بله طبق نیاز های خودم و بسته به نقاط قوت و ضعف و لزوم بررسی مجدد آن را شخصی سازی می کردم .
روش مطالعهی شما چگونه بود؟ آیا با روش بازیابی درس میخواندید یا دوبارهخوانی میکردید؟
دوباره خوانی تمرکز بر تعدد تست زنی و بازخوانی موارد فرار شیوه درس خوانی من بود .
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
ابتدای هر سال تحصیلی همه آزمون ها را بررسی می کردم ، به تدریج سوال های درست را بررسی نمی کردم در انتها سوال های اشتباه را مورد بررسی قرار میدادم و سپس سوال های نزده را بررسی می کردم .
آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟
بله ، عمدتاً بدلیل سفر یا مریضی و ... . مطالعه را ادامه می دادم و سعی می کردم آن را جبران کنم و آن را به آینده موکول نکنم . خانواده من سعی می کردند با کاهش سفرها و انگیزه دادن به من از من حمایت کنند .
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
روزانه دو ساعت روخوانی ، سه ساعت هم تست می زدم در فصل پاییز بیشتر بود. در ابتدای سال عمدتاً مطالعه و روخوانی بود. به تدریج تا انتهای سال میزان تست زنی را بیشتر می کردم نسبتاً دو برابر میزان مطالعه را به تست زنی اختصاص می دادم. گاهی 6 الی 7 ساعت روزانه مطالعه داشتم .
در جلسه کنکور آیا توانستید سؤالهای سادهتر را تشخیص دهید؟
بله بر اساس تمرین های تست زنی و توصیه های پشتیبان می توانستم سوال های ساده تر را تشخیص داده و سریع حل کنم .
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکنید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
کتاب های آبی ،اینکه مبحثی بود و مطالب را به مباحث ریزتر تبدیل می کرد و با برنامه کانون هماهنگی بیشتری داشت.
کتاب های برنامه ریزی ، کتابهای زرد کتاب های سه سطحی، کتاب های پر تکرار و کتاب های آبی کانون را مطالعه می کردم . کتاب های زرد و آبی من را با انتظارات طراحان آشنا نمود و راهنمای مناسبی برای خواندن مطالب درسی بودند. کتاب های سه سطحی من را با سوالات مشکل و سطح بالا آشنا نمود و وسعت دید من را افزایش داد .
اگر دوباره به گذشته برگردید چه کارهایی را انجام نمیدهید؟ چرا؟
من سعی می کردم کمتر درس نامه بخوانم و وقت بیشتری صرف تست زنی کنم این بیشتر به این علت بود که خواندن درسنامه به صورت پر تعداد کمتر برای من اثر بخش بود تا تست زنی و مرور آن .
استفاده شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود؟ آیا مدیریتی بر این مسئله داشتید؟
بسیار کم. من در حین سال تحصیلی به ندرت از گوشی خود استفاده می کردم فقط به مقدار نیاز برای ارتباط با خانواده و دبیران خود از استفاده می کردم .
آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدهید؟ چه کارهایی میکنید؟
بله ،با دوستانم بحث های درسی و غیر درسی داشتیم ـ هر وقت خسته می شدم با خوردن و آشامیدن و استراحت کامل تجدید قوا می کردم و برنامه نویسی کامپیوتر و گاهی نقاشی کار می کردم. اوقات فراغت زیادی در دسترس نبود اما برای زمان کوتاه فراغت یا استراحت می کردم یا به پیاده روی می رفتم .
