گفت‌و‌گو با مبینا کوسه غراوی؛ از تراز 5648 تا تراز 6422

با پر کردن صفحه 182 هم ترغیب میشدم ساعت مطالعه هفتگی ام را بیشتر کنم. در کل در منظم درس خواندن کمک زیادی به من کرد.

گفت‌و‌گو با مبینا کوسه غراوی؛ از تراز 5648 تا تراز 6422

«با پر کردن صفحه ۱۸۲ دفتر برنامه ریزی ترغیب می شدم ساعت مطالعه هفتگی ام را بیشتر کنم.»


 نام و نام خانوادگی : مبینا کوسه غراوی

نام شهر ، استان : مراوه تپه ، گلستان

رشته و منطقه کنکور : علوم تجربی ، منطقه ۳  

رتبه سال 1401 : رتبه ۹۱۴ منطقه 3 و ۳۸۸۴ کشوری کنکور تجربی

رشته و دانشگاه قبولی :‌ دندانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي گيلان -رشت

سال های حضور در کانون : 3 سال

تعداد کل آزمون ها : 51 آزمون

میانگین تراز : 5965

تحصیلات و شغل مادر : سیکل ، خانه دار

تحصیلات و شغل پدر : فوق لیسانس ، معلم


درصدهای کنکور 1401

ادبیات ۸۶%     عربی ۷۶%     دینی ۱۰۰ %     زبان ۵۷%  

زمین ۴۱ %    ریاضی ۳۲%    زیست شناسی  ۶۹%    فیزیک ۵۷%     شیمی  19%

 

 

  1. اولین ترازتان و آخرین ترازتان در سال آخر چند بود؟ چگونه تغییر تراز داشتید ؟
  2. اولین ترازم ۵۵۰۰ و آخرین ترازم ۶۷۷۰ بود. در ابتدا زیاد تست کار نمی کردم و فقط کتاب درسی را زیاد مطالعه می کردم لذا پیشرفت نمی کردم.

 

  1. در چه درس هایی در سال آخر تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درس ها را توضیح می دهید؟
  2. من در درس فیزیک عملکرد ضعیفی داشتم و حتی سال کنکورم بیشتر آزمون ها صفر ، منفی و زیر بیست درصد می زدم. بعداً فهمیدم مشکل من در درسنامه و شیوه حل سوال است. برای این درس فیلم آموزشی دیدم که بسیار تاثیرگذار بود ، بعد دیدن فیلم تست زیاد می زدم و اندکی مانده به کنکور تست زمان دار زدم و توانستم در کنکور ۵۷درصد بزنم شاید این یک درصد عالی نباشد ولی برای من خیلی خوب بود و راضی بودم. برای درس ادبیات هم سال آخر موضوعی خواندم . 

 

در سال آخر خسته نشدید؟ چه چالش هایی در سال آخر داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می دادید؟

چرا طبیعتاً خسته می شدم ولی سعی می کردم این خستگی زیاد طول نکشد و سریع تر خودم را جمع و جور کنم. بیشتر با دوستم و مشاورم صحبت می کردم و یک مقدار استراحت می کردم .


چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمون‌های کانون چیست؟

کانون را انتخاب کردم چون جامعه آماری بالایی داشت و می توانستم خودم را بهتر با هم سن و سال ها مقایسه کنم و به یک ارزیابی کلی برسم. آزمون های دوهفته ای باعث میشد منظم تر درس بخوانم و از مسیر درسی ام خارج نشوم.

 

مهم‌ترین چیزی که در این سال‌ها از کانون و آزمون‌ها یاد گرفته اید چیست؟

پیوسته درس خواندن و برنامه داشتن .

 

مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی می کردید؟

من غالب درس ها را با برنامه آزمون پیش می رفتم به جز یکی دو تا درس که طبق تدریس معلمم بود. برنامه ام را هفتگی می نوشتم. هفته اول اولویت با دروس دوازدهم و درس هایی بود که آزمون قبل کمتر می زدم و حدوداً ۲۰درصد هم دروس پایه بود. هفته دوم دروس پایه و باقیمانده درس ها و مرور دروس دوازدهم بود. سعی می کردم تا چهار شنبه هفته دوم دروس را تمام کنم تا روز پنج شنبه جمع بندی کلی داشته باشم.

 

نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سال ها چگونه بود؟

خانواده خصوصاً پدر و مادر نقش خیلی زیادی دارند. پدرم منابع موردنیازم را تهیه می کردند و مادر محیط خانه را آرام نگه می داشتند و اجازه نمی دادند چیزی مانع درس خواندن من بشود. سال کنکورم خانواده ام به خاطر من رفت و آمد و مهمانی و سفر نداشتند و خیلی من را همراهی می کردند. واقعاً از آنها ممنونم چون اگر نبودند اصلاً نمی توانستم به این مرحله برسم.

 

تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟ 

من روز جمعه آزمون کلاً استراحت می کردم و بجای آن روز شنبه تحلیل آزمون انجام می دادم و کل روز وقتم را می گرفت یعنی حدوداً ۸ الی ۱۲ساعت . من همه سوال ها را از اول تا آخر چه درست زده باشم چه غلط با هر4تا گزینه اش تحلیل می کردم و نکات مهم را در دفتر تحلیل آزمونم یادداشت می کردم و حین تحلیل کتاب درسی ام را هم باز می گذاشتم تا نکات مهم را یادآوری کنم. با اینکه زمان خیلی زیادی از من می گرفت ولی واقعاً از این روش نتیجه گرفتم و آن را دلیل اصلی پیشرفت ترازم می دانم.

 

ساعت مطالعه شما در طول امسال به چه صورت بود؟

من سال کنکورم روزانه بین ۹ الی ۱۲ ساعت درس می خواندم. خیلی کم پیش می آمد ۱۳ساعت بخوانم ولی به طور میانگین می توانم بگویم ۱۱ساعت می خواندم.

 

اولین ترازی که امسال گرفتید چند بود؟ روند ترازهای شما چگونه بود؟ زمانی که افت می کردید چه کار می کردید؟

اولین ترازم ۵۵۰۰ بود و تا نوروز شاید فقط دو آزمون ترازم ۶۰۰۰ شد. کلاً بین این دو بازه متغییر بود ولی بعد نوروز و در دوران جمع بندی همه ترازهایم بالای ۶۰۰۰ میشد تا آخرین آزمونم که بهترین ترازم یعنی ۶۷۷۰ بود. 

زمانی که افت می کردم روحیه ام خیلی پایین می آمد و ناراحت می شدم و در این زمان با مشاورم صحبت می کردم و حرف های ایشان به من امید می داد و طبق کارنامه آزمونم با هم برنامه می نوشتیم تا نقاط ضعفم را بهبود بدهم.

 

شما از چه منابع کانون استفاده می کردید؟ این منابع چه ویژگی هایی داشتند؟

من برای درس فیزیک از کتاب کار تشریحی و کتاب آبی استفاده می کردم و باعث میشد مفهومی تر مسئله ها را حل کنم. برای درس زیست از کتاب سه سطحی استفاده می کردم که به دلیل حجم کم و سوال های خیلی خوبش برای آزمون های جمع بندی بیشتر استفاده می کردم.

 

از کدام یک از کارنامه های جعبه ابزار کانون استفاده می  کردید؟ به چه علت؟

من از همه نوع کارنامه جعبه ابزار استفاده می کردم. کارنامه اشتباهات ، پروژه ای ، پنج نوع درس و... 

چون با این رویکرد به جمع بندی کلی و مقایسه خودم با  آزمون های قبلم می رسیدم ولی بیشتر کارنامه اصلی مدنظرم بود.

 

دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما می کرد؟

بله دفتر برنامه ریزی را پر می کردم و باعث میشد با خودم رقابت کنم و سعی کنم بهتر از دیروز درس بخوانم و با پر کردن صفحه ۱۸۲ هم ترغیب میشدم ساعت مطالعه هفتگی ام را بیشتر کنم. در کل در منظم درس خواندن کمک زیادی به من کرد.

 

از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می کردید؟ کدام بخش ها برای شما جالب تر بود؟

من بیشتر روزهای آزمون از صفحه مقطع استفاده می کردم و کامنت های بچه ها را می خواندم. از مجله آزمون استفاده می کردم و بخش قهرمانان پیشرفت و پیوستگی برایم جالب ترین بود.

 

تکنیک ها و روش‌های مدیریت زمان را، تمرین و استفاده می کردید؟

بله من از تکنیک زمان های نقصانی استفاده می کردم خصوصاً در دروس عمومی که واقعاً عالی بود و از تکنیک ضربدر و منها استفاده کردم و بدین طریق زمانم را بهتر مدیریت کردم.

 

فکر می کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می کنید. 

راستش شاید فقط ده درصد احتمال می دادم زیر 1000 بیاورم. نتیجه کنکور تجربی و زبان هر دو برام غیرقابل انتظار بودند. بیشتر فکر می کردم بین ۲۰۰۰ تا 3000 باشد. خوشحالی واقعی آنجاست که رتبه رشته و شهر دانشگاهی تو بهتر از آن چیزی باشد که انتظارش را داشته باشی. امیدوارم همه دانش آموزان این حس خوب را تجربه کنند. 

نتایج حدوداً ساعت 1 بامداد اعلام شد و ما ساعت ده شب از مسافرت برگشته بودیم و من محض احتیاط مشخصاتم را به عمویم داده بودم. عمویم به من زنگ زد و رتبه ام را گفت. آنقدر خوشحال بودیم که آن شب اصلا نخوابیدیم.

 

به نظرت مهم ترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟

من روحیه رقابتی درسی زیادی داشتم و همیشه می خواستم جزو نفرات برتر باشم و این روحیه خیلی به من کمک کرد هر چند در دوران کرونا به دلیل شرایط تقلب و پایین آمدن تراز و بالا رفتن رتبه کمی به من ضرر زد ولی بعداً سعی کردم بیشتر به درصد اهمیت بدهم و با آزمون های قبلی خودم مقایسه کنم. و یک ویژگی دیگر که دارم این است که پیوسته درس می خواندم و به این آسانی ها خسته نمی شدم.

 

توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

من همیشه می گویم آدمی که نتواند حداقل در رویاهایش خودش را موفق تصور کند نباید از واقعیتش انتظاری داشته باشد. من همیشه قبل خوابم تصور می کردم رتبه برتر شده ام و با من مصاحبه می کنند و حرفایم را آماده می کردم و واقعاً خوشحالم که توانستم آن حرف هایم را در مصاحبه ها و همایش ها بزنم. حتی در بدترین شرایط و بدترین رتبه و تراز سعی کنید مثبت فکر کنید و تلاش تان را بکنید و به خدا بسپارید، مطمئن باشید خدا حواسش بهمون هست و زحمت هایمان را می بیند و  دیر یا زود نتیجه اش را نشان می دهد.



مصاحبه گر : سارا تقوی

Menu