چگونه درباره‌ی دوستی هایمان ،صحبت می‌کنیم؟

در این مقاله نحوه رفتار با دوستان صمیمی و فراز وفرود هایی که ممکن است دو دوست در مسیر دوستی به آن برخورد کنند مورد بررسی قرار می‌گیرد.

چگونه درباره‌ی دوستی هایمان ،صحبت می‌کنیم؟

چگونه درباره ی دوستی هایمان صحبت می‌کنیم؟


دوست یابی بخشی از زندگی همه ماست اما ممکن است همیشه تجربه‌ی خوشایندی نباشد.‌

این جا تعدادی از عبارات مثبت و منفی برای توصیف دوستی را مطالعه کنید. 

 

جمله‌ی انگلیسی

توضیح فارسی

مثال انگلیسی

ترجمه فارسی


To get along with

 


کنار آمدن:

کنار آمدن با کسی به این معنی است هر دو از هم خوشتان می‌آید و چیزهای زیادی در اشتراک دارید.


We have known each other for more than a decade. That’s because we get along well with each othe

 


بیش از یک دهه است که ما یکدیگر را می‌شناسیم. چرا که به خوبی با هم کنار می‌آییم.

 


To get on well

with


کنار آمدن/ رفاقت کردن/ داشتن رابطه‌ی دوستانه

همچنین می توان گفت که با هم کنار می‌آیید، اگر دو طرف یکدیگر را دوست دارید و با هم صمیمی شده‌اید.


We’ve kept in touch with each other since we first met as we get on well with each other

 


از وقتی برای بار اول هم دیگر را دیدیم، در تماس بودیم چرا که با هم به خوبی کنار می‌آییم.


To keep in touch with


در ارتباط بودن

اگر دوستی دارید که با او خوب کنار می‌آیید، شاید بخواهید ارتباطتان را ادامه دهید.


I still keep in touch with my friends from my previous job. We meet up now and then

 


هنوز با دوستان شغل قبلی‌ام ارتباط دارم. هر از چند گاهی یکدیگر را می‌بینیم.


To hit it off


به معنای در نگاه اول مجذوب کسی شدن است.


They only met yesterday but they hit it off and have already started making plans to go on a holiday together

 


آن‌ها تازه دیروز یکدیگر را دیده‌اند اما در همان نگاه اول مجذوب هم شدند وهنوز چیزی نشده برنامه ی سفر مشترک  گذاشته‌اند.


As thick as thieves


با کسی دوست صمیمی بودن/ از جیک و پوک هم خبر داشتن

وقتی می‌گوییم ما دوست‌های صمیمی (یار غاریم)، به این معناست که نه تنها با هم کنار می آییم، بلکه دوستان خیلی صمیمی هستیم.

 


People say we’re as thick as thieves and I agree. We’ve never ever squabbled since we became friends

 

 


مردم می‌گویند ما یار غاریم و من موافقم. از وقتی دوست شده‌ایم اصلا جر و بحث نکرده‌ایم. 

 
































در حالی که ممکن است تجربه مثبتی با دوستانتان داشته باشید، احتمال دارد در دوستی فراز و نشیب‌هایی را نیز تجربه کنید.

این جا چند عبارت مفید برای صحبت درباره تجارب منفی در دوستی را مطالعه کنید:

 

 

جمله‌ی انگلیسی

توضیح فارسی

مثال انگلیسی

ترجمه فارسی


Fall out


دعوا کردن

یعنی با کسی مشاجره‌ی سختی داشته‌اید و دیگر ارتباط دوستانه‌ای با او ندارید.


I had a fall out with her recently and after that, we’ve not spoken much

 


اخیرا با او دعوا کردم و پس از آن دیگر خیلی با هم حرف نزدیم.

 


Not see eye to eye


توافق نداشتن

وقتی استفاده می‌شود که دو نفر درباره چیزی هم‌عقیده نباشند.


They do not see eye to eye on a number of things so I can’t see them staying friends for long

 


آن‌ها سر چیزهای متعددی توافق ندارند پس انتظار ندارم مدت طولانی دوست بمانند.

 


To burn bridges


قطع ارتباط کردن

به معنای از بین بردن هر گونه ارتباط با شخصی دیگر است. مخالف این عبارت، شروع ارتباط [1] است و برای توصیف برقراری روابط با دیگران استفاده می‌شود.


It’s so much harder to build bridges than burn bridges with anyone so we should be very careful when we make friends

 


شروع آشنایی با افراد بسیار سخت تر از قطع ارتباط با آنان است پس باید هنگام دوست یابی بسیار مراقب بود.


To show one’s true colors


نشان دادن چهره‌ی واقعی خود

این اصطلاح هنگام صحبت درباره‌ی شخصیت فرد استفاده می‌شود، نه این که این فرد به چه شکل خودش را ابراز می‌کند.

 


I thought I could count on him but he showed his true colors when I needed help

 


فکر کردم می‌توانم روی او حساب کنم ولی وقتی به کمک احتیاج داشتم، چهره واقعی خود را نشان داد.

 

 

برای ورود به سایت دنیای واژه ها بر روی لینک زیر کلیک کنید.

wow.kanoon.ir


- رقابت با بیش از 90 هزار شرکت کننده

- یادگیری واژه‌های کتب درسی، Longman، TOEFL، IELTS، GRE و بیشتر ...

- یادگیری لغات از طریق استفاده از آن‌ها در نوشتن داستان به انگلیسی

- در هرجا واژه نامه شخصی خود را به همراه داشته باشید.


اینستاگرام دنیای واژه ها 

از قسمت فایل ضمیمه میتوانید نسخه جدید اپلیکیشن دنیای واژه ها را دانلود کنید.



 [1] to build bridges

Menu