| نام و نام خانوادگی دانشآموز: ابوالفضل مهدوی فر | نام شهر:آران و بیدگل |
| رشته تحصیلی: علوم تجربی | میانگین تراز: 6891 |
| تحصیلات مادر:دیپلم | شغل مادر: خانه دار |
| تحصیلات پدر: دیپلم | |
| رتبه در منطقه 2: 476 | رتبه کشوری:1070 |
| رشته قبولی: پزشکی | نام دانشگاه قبولی: علوم پزشکی شیراز |
| تعداد سال حضور در کانون: 2 سال | تعداد آزمون های امسال: 24 آزمون تعداد کل آزمون ها: 53 ازمون |
شرکت در آزمون های کانون
1. آشنایی شما با کانون و آزمونهای کانون چگونه بود؟ آیا از خانواده و آشنایان و دوستان شما قبلاً کسی کانونی بود؟ چه نتیجهای گرفتند؟
دو برادرم (محسن و علی مهدویفر) در سال آخر دبیرستان در آزمونهای کانون شرکت کردند و موفق به کسب رتبهی دورقمی کنکور ریاضی شدند. بنابراین به من هم توصیه کردند در آزمونهای کانون ثبت نام کنم.
2. برای پیشرفت کردن، با کسی مشورت کردید و از کسی کمک گرفتید؟
دو برادرم که سالهای گذشته کنکوری بودهاند همراه من بودند و اگر مشکلی در مطالعهی دروس یا برنامهریزی داشتم با آنها در میان میگذاشتم. ولی غیر از آنها، مشاور دیگری نداشتم و تلاش میکردم خودم برای مشکلاتم راه حل پیدا کنم.
3. آیا در تابستان در آزمونها شرکت میکردید؟ از چه سالی تابستان را جدی گرفتید؟ و شرکت در آزمونهای تابستان به شما در طول سال و در دوران مدرسه چه کمکی کرد؟
فقط در تابستان قبل از شروع پایه دوازدهم در آزمون شرکت کردم و با برنامهی آزمونها دروس دهم و یازدهم را مطالعه و مرور کردم. مطالعهی دروس پایه در تابستان به من در طول سال کمک بسیاری کرد و باعث شد بتوانم برای یادگیری مطالب سال دوازدهم وقت بیشتری اختصاص دهم و کمتر نگران مطالب پایه باشم.
4. در زمان هایی که خسته و یا ناامید بودید و یا اینکه به برنامه آزمون نرسیده بودید، آیا در آزمونها حاضر مـیشدید؟ چگونه خود را مدیریت میکردید؟ آیا از اینکه ترازتان کم شود نگران نبودید؟
من باور داشتم که فراتر از ساعت مطالعه و تعداد تست و غیره، پیوستگی در مطالعه و آزمونهاست که راه را برای موفقیت هموار میکند. زمانهای بسیاری بوده که حس میکردم خستهام یا برای آزمون آماده نیستم، ولی میدانستم که غیبت در آزمون کمکی به بهبود حال من نخواهد کرد، بلکه باعث اهمالکاریِ بیشتر و تداوم خستگی خواهد شد. در این مواقع سعی میکردم به نتیجهی آزمون خیلی جدی نگاه نکنم. به خودم یادآوری میکردم که آزمون، محل امتحان کردن شرایط مختلف است. خستگی و ناامیدی هم یکی از این شرایط است و حتی ممکن است پیش از کنکور هم همچین حسی به سراغ من بیاید. پس چه بهتر که تجربهی آزمون دادن در چنین شرایطی را نیز داشته باشم.
5. چقدر تراز و رتبه و درصد دیگران برای شما مهم بود؟ با توجه به آنلاین بودن آزمون، آیا نگران تقلب برخی دانشآموزان بودید و چقدر این موضوع برایتان مهم بود؟
اوایل سال و آزمونهای ابتدایی حساسیت زیادی روی این موضوع داشتم و رتبه و تراز برایم خیلی مهم بود. ولی در طول سال میزان تقلبها در برخی آزمونها افزایش یافت و باعث میشد نتوانم پیشرفتی از خودم حس کنم و کمی دچار بیانگیزگی شدم. ولی رفتهرفته با نزدیکشدن به کنکور، تصمیم گرفتم روی نتیجه و عملکرد خودم تمرکز کنم و با آرامش بیشتری به درسخواندن ادامه دهم.
برنامه راهبردی
1. تا چه حد با منطق برنامهی راهبردی آشنا بودید؟ چگونه آن را اجرا و برای خودتان شخصیسازی میکردید؟ مهمترین ویژگی برنامهی راهبردی را چه میدانید؟ یک برنامهریزی خوب چه ویژگیهایی دارد؟
بعد از هر آزمون، دوباره برنامه راهبردی و ترتیب آزمونها را با دقت نگاه میکردم تا ببینم مباحثی که نتوانستم کامل یاد بگیرم در کدام آزمونها تکرار میشوند. همین تکرار مباحث در آزمونها بهنظرم مهمترین ویژگی است و مطالعهی چند بارهی مطالب در بازههای مختلف به تثبیت بیشتر آنها کمک میکند. من برنامهریزی را بهطور جدی از سال دوازدهم شروع کردم و سعی کردم برنامهی خودم و مدرسه را با برنامهی کانون هماهنگ کنم. به نظر من مهمترین نکته در برنامهریزی، تشخیص اولویتها و چیدن دروس بر اساس آنهاست تا بتوانیم از زمان محدودی که در اختیار داریم، بهطور مطلوب استفاده کنیم.
2. چقدر برنامهی مدرسه و برنامهی راهبردی برای شما فرق داشت؟ چگونه برنامهی مدرسه و برنامه آزمونها را هماهنگ کردید؟
سال دوازدهم، به خاطر اینکه مدارس کمی زودتر از موعد شروع شدند، ناهماهنگی بین مدرسه و آزمون زیاد بود. نیمسال اول، سعی کردم همراه معلمها دروس را یاد بگیرم و برای آزمونها مطالب را مرور کنم. ولی در نیمسال دوم معلمها سرعت تدریس خود را افزایش دادند تا دروس دوازدهم را تا قبل از عید تمام کنند؛ در حالی که برنامهی آزمونها چنین قصدی نداشت! در این شرایط، برای اینکه از برنامهی آزمونها جدا نشوم و نظم را درس خواندنم حفظ کنم، مجبور شدم در اکثر دروس از برنامهی معلمها عقب بمانم. البته مجازی بودن کلاسها در این مورد به نفعم بود و میتوانستم تدریس معلمها را ذخیره کنم و بعداً تماشا کنم.
3. آیا روش مطالعه شما در سال کنکور با سالهای پایه تفاوتی کرد؟ چه تفاوتی؟ آیا دربارهی روشهای مطالعاتی خود با دیگران نیز مشورت میکردید؟ چقدر دانستن روش مطالعه دیگران به شما کمک کرد؟
من در سالهای پایه دفتر برنامهریزی نداشتم و برنامهریزی را بهطور جدی از سال دوازدهم شروع کردم. بهنظرم برنامهریزی در سالهای پایه چندان ضرورتی ندارد. شاید یکی از ویژگیهای منفی من این بود که عادت نداشتم زیاد در مورد درسخواندنم با دیگران مشورت کنم و احساس میکردم خودم میتوانم بهتنهایی روش مناسب را برای خودم پیدا کنم. ولی در بازههای جمعبندی (مثل دوران عید و یکی دو ماه متنهی به کنکور) دچار مشکل بودم و اگر در مورد روش مطالعهی دیگران در دوران جمعبندی میپرسیدم، قطعاً کمک زیادی به من میکرد و باعث میشد با آرامش و اطمینان بیشتری به مطالعه بپردازم.
4. شما شخصاً به کدام دروس در تابستان اهمیت بیشتری دادید؟ مطالعه در تابستان چه میزان در موفقیت شما در آزمون سراسری نقش داشت؟
من در تابستان سال دوازدهم، فقط دروس پایه را مطالعه کردم و اصلاً به پیشخوانی دروس دوازدهم نپرداختم. تمرکزم بیشتر روی دروس اختصاصی (مخصوصاً زیست به دلیل اینکه کمتر در سالهای پایه مطالعه کرده بودم) و ادبیات بود. هر چند نتوانستم همهی دروس پایه را در تابستان مطالعه کنم، ولی همان مقدار مطالعه باعث شد در طول سال دغدغهی کمتری برای خواندن دروس پایه داشته باشم و تمرکزم را روی یادگیری مطالب دوازدهم بگذارم.
5. آزمونهای هدفگذاری چقدر و چگونه به شخصیسازی برنامه راهبردی به شما کمک کرد؟
من فقط در بعضی آزمونهای هدفگذاری شرکت کردم. این آزمونها باعث میشد متوجه شوم در یک هفتهای که از آزمون اصلی گذشته، در کدام دروس توانستم به تسلط برسم و در کدام دروس هنوز ضعف دارم و نیازهای مطالعاتیام در هفتهی بعد را بهتر تشخیص دهم.
کارنامه و سایت
1. چه قسمتهایی از سایت کانون را مطالعه میکردید؟
بیشتر استفادهام از صفحهی شخصی و بررسی کارنامهها بود. گاهی اوقات گفتگو با رتبههای برتر و مقالات آقای قلمچی را مطالعه میکردم. همچنین در بازهی انتخاب رشته از امکانات سایت کانون استفاده کردم.
2. از کدام ابزارهای اطلاعرسانی استفاده میکردید؟
سایت کانون + مجلهی سرای دانش
3. از کدام یک از کارنامههاي دیگر استفاده میکردید؟
کارنامهی پروژهای به من کمک میکرد تا عملکردم در بازههای مختلف را با هم مقایسه کنم. همچنین با کمک جدول جمعبندی هدفگذاری، وضعیتم در دروس مختلفم را بررسی میکردم.
4. در سالهای دهم و یازدهم از نظر آموزشی چه وضعیتی داشتید؟ در آزمونها چه ترازی داشتید؟ اگر نسبت به سالهای پایه پیشرفتی داشتید، دلیل و انگیزهی این پیشرفت چه بود؟
در سال دهم در آزمون شرکت نکردم. در سال یازدهم میانگین ترازم 6270 و در سال دوازدهم 6880 بود. دلیل پیشرفتم در سال دوازدهم توجه بیشتر به آزمونها و تحلیل آزمون و برنامهریزی دقیقتر بود، مواردی که در سالهای پایه کمتر برایم مهم بودند.
5. هفتهی اول و دوم برنامهتان چگونه بود؟ روزهای جمعه آزمون را در چه زمانی شروع میکردید؟ آیا در پردازش اول کارنامه میگرفتید؟
هفته اول تمرکزم روی یادگیری دروس اختصاصی بود و هفته دوم بیشتر به مطالعه دروس عمومی و حل تستهای اضافهتر میپرداختم. سعی میکردم ساعت 8 آزمون را شروع کنم و حدأکثر ساعت 8:30 شروع میکردم. همیشه در پردازش اول کارنامه میگرفتم.
برنامهریزی شخصی و روش مطالعه
1. در کدام درسها روش مطالعة خود را تغییر دادید و پیشرفت داشتید؟
در درس ادبیات در سالهای پایه فقط کتاب را میخواندم و بر حفظ معانی و آرایههای دروس هم اصرار زیادی داشتم. ولی با شرکت در آزمونها متوجه شدم اولاً باید در این درس به صورت موضوعی کار کنم و دوم اینکه متنها و ابیات کتاب چندان در تستها پرتکرار نیستند و لازم نیست وقت زیادی برای خواندنشان صرف کنم، در عوض باید وقت بیشتری برای حل سؤالات قرابت معنایی و آرایههای ادبی بگذارم.
2. آیا دفتر برنامهریزی داشتید؟ دفتر برنامهریزی چه کمکی به شما کرد؟
از سال دوازدهم دفتر برنامهریزی داشتم و برنامهریزی دقیق را شروع کردم. برنامهریزی برای مطالعهی دروس و ثبت کردن آنچه میخواندم به من کمک کرد وضعیتم در درسهای مختلف را بهتر ارزیابی کنم. مثلاً در دوران عید که باید به جمعبندی پایه میپرداختم، به دفتر برنامهریزی مراجعه کردم تا ببینم هر مبحث از دروس پایه را چقدر کار کردم.
3. برنامه ریزي شما در طول دو هفته چگونه بود؟ در روز چند درس را میخواندید؟ مباحـث پایـه و دوازدهـم را چگونه در برنامهتان قرار میدادید؟
ابتدا کل زمانی که حدس میزدم در طول دو هفته مطالعه خواهم کرد را مشخص میکردم، سپس این زمان را طبق ضرایب دروس بین آنها تقسیم میکردم. البته اینکه برای هر درس چقدر از زمان کل را اختصاص دهم به نقاط ضعف و قوت خودم و همچنین بودجهبندی آزمون بعدی بستگی داشت. سپس مشخص میکردم برای هر درس چه کارهایی باید انجام دهم (مثلاً مطالعهی کتاب درسی و درسنامه، حل تست و ...) و اولویت انجام کارها را نیز تعیین میکردم. سعی میکردم هر روز حدأقل چهار درس را بخوانم و برای هر درس بیشتر از دو سه ساعت زمان نگذارم تا کمتر دچار یکنواختی شوم.
4. چه برنامه اي براي مطالعه دروس عمومی و اختصاصی خود داشتید؟
در سال دوازدهم تقریباً 80 درصد وقتم را صرف مطالعهی دروس اختصاصی میکردم و مابقی را صرف دروس عمومی. ولی سعی میکردم حتماً عمومی و اختصاصی را همزمان پیش ببرم. در حالی که برخی دوستانم را میدیدم که توجهی به دروس عمومی نداشتند و میگفتند در ماههای آخر دروس عمومی را خواهند خواند، ولی به نظر من این روش اصلاً صحیح نیست و فشرده خواندن دروس (مخصوصاً درسهایی مثل ادبیات و زبان) بازدهی بسیار کمی خواهد داشت.
5. ساعت مطالعه خود را طول دوره بنویسید؟ ساعت مطالعه شما ابتداي شرکت در آزمون هـاي برنامـه اي کـانون چقدر بود؟ ساعت مطالعه شما در سال آخر چقدر بود؟
در تابستان دوازدهم میانگین 7-8 ساعت مطالعه داشتم. در طول سال، در روزهای مدرسه (البته به شکل مجازی) 6 الی 7 ساعت و در روزهای تعطیل حدأکثر 10 ساعت مطالعه میکردم. در دوران جمعبندی، برای اینکه کمی خستگی ذهنیام را کم کنم، از زمان درس خواندنم کاستم. یکی دو ماه آخر که درگیر امتحانات نهایی هم بودم، روزانه میانگین 8 ساعت درس میخواندم.
مهارت های خودتنظیمی:فراشناخت و هوش هیجانی
1. چگونه بین مطالعه براي امتحانات نهایی و مطالعه براي کنکور و تعادل ایجاد کردید تا بتوانید در هر دو نتیجـه لازم را به دست بیاورید؟
در برخی دروس مانند ریاضی، زیستشناسی، زبان انگلیسی و عربی در طول سال تسلط کامل را به دست آورده بودم و برای امتحان نهاییِ آنها کار سختی در پیش نداشتم و برنامهام برای مرور پایه را هم ادامه دادم. ولی در درسهایی مثل شیمی، فیزیک و فارسی مجبور شدم بهطور فشرده مطالعه کنم و همین باعث شد دچار بینظمی شوم. اگر به آن دوران برگردم، سعی میکنم روی امتحان نهایی و کسب نمرهی بالا حساسیت کمتری داشته باشم و برنامهریزی برای دوران جمعبندی را زودتر آغاز کنم.
2. نظرات منفی و کنایه هاي دیگران چقدر مانع کار شما می شد ؟ تشویق ها و تحسین هاي دیگران چقدر سـبب مغرور شدن و سست شدن شما در درس خواندن و پیشرفت می شد ؟
من در سال کنکور بهخاطر کرونا و تعطیل بودن مدارس ارتباط زیادی با دیگران (دوستان و فامیل) نداشتم! بنابراین نه نظرات منفی آنها را میشنیدم و نه تشویق و تحسینهایشان را. نتیجه و تراز آزمونها را (چه خوب و چه بد) برای خودم تحلیل و بررسی میکردم، نه اینکه به دیگران بگویم و منتظر بازخوردی از آنها باشم. نمیدانم این ارتباط نداشتن با دیگران در سال کنکور خوب بود یا نه، ولی حدأقل در این مورد به نفعم بود. چون بهجای توجه به بازخورد دیگران، بر احساس رضایت یا نارضایتی خودم از روند مطالعه و نتایج آزمونهایم تمرکز داشتم.
3. کدام معلم خود را به عنوان معلم برتر معرفی میکنید؟ چرا؟
آقای رحیمی، معلم درس زبان انگلیسی در سالهای یازدهم و دوازدهم. ایشان روش صحیح مطالعهی زبان برای کنکور را به من و همکلاسیهایم یاد دادند و همچنین کتابی که تألیف کرده بودند، جامع و کامل بود و مرا از مراجعه به منابع دیگر بینیاز ساخت.
4. کدامیک از معلم هاي شما بهترین سوالات امتحانی را طرح می کردند؟
آقای فخرائیان، معلم درس زیستشناسی. ایشان در آموزش درس زیست بسیار باحوصله و دقیق بودند و نمونه سؤالاتی که برای ما آماده میکردند، به نکات ریز و همچنین مفهومی کتاب پرداخته بود. این کار باعث شد دقت من هم در مطالعهی کتاب و هم در حل سؤالات زیستشناسی بالا برود.
5. با تعطیل شدن مدارس به دلیل بیماري کرونا درس شما افت نکرد؟ آیا جديتر درس خواندید، مثل گذشته یـا کمتر از گذشته؟
در ابتدا کمی دچار بینظمی و سردرگمی شدم و نمیدانستم چگونه خودم دروس را مطالعه کنم. ولی با راه افتادن کلاسهای آنلاین و منظمتر شدن اوضاع، از فرصتِ پیش آمده استفاده کردم و توانستم عقبماندگیهایم در دروس یازدهم و حتی دهم را تا حدی جبران کنم. سال دوازدهم هم دیگر به این شرایط و مجازی بودن مدارس عادت کرده بودم و بنابراین به مشکل خاصی برنخوردم.
مدیریت زمان
1. براي مدیریت زمان سر جلسه کنکور چکار کردید؟ از کدام یک از روش هاي مدیریت زمـان اسـتفاده کردیـد؟
در طول سال و در خلال آزمونها، مدیریت زمان را تمرین میکردم و کمکم متوجه شدم در چه دروسی میتوانم سریعتر عمل کنم و زمانم را ذخیره کنم و چه دروسی نیاز به زمان اضافهتر دارند. همچنین متوجه شدم در هر درس چه نوع سؤالاتی وقتگیر هستند و چه نوع سؤالاتی را میتوانم به سرعت حل کنم. سر جلسهی کنکور هم از این تجربهها استفاده کردم.
2. روش شما به پاسخگویی به سوالات در روز کنکور چه بود؟ ایا ترتیب دفترچه سوال را رعایت کردیـد یـا تغییـر دادید؟
در دروس عمومی، ابتدا عربی و دینی و سپس ادبیات و زبان را پاسخ دادم. در دروس اختصاصی طبق ترتیب دفترچه پیش رفتم.
3. چگونه آرامش خود را در روز کنکور حفظ کردید؟ آیا در روز کنکور با سوالات سـخت چالشـی و طراحـی جدیـد مواجه شدید؟ چگونه احساسات و زمان خود را مدیریت کردید؟ کدام درس اینگونه بود؟
من در کنکور در دروس عمومی عملکرد بسیار خوبی داشتم و همین روحیهی خوبی به من داد. اما دشوار بودنِ بیش از حدِ درس ریاضی آرامش و تمرکزم را به هم ریخت. وقتی در درس ریاضی با سؤالات پیچیده و وقتگیری روبرو شدم و پس از نیم ساعت فقط 8 سؤال را حل کردم، متوجه شدم که صرف کردن زمان بیشتر در درس ریاضی بیفایده است و بنابراین زمانم را به دروس دیگر اختصاص دادم که سطح معقولانهتری داشتند. البته دشوار بودن درس ریاضی بروی عملکردم در بقیهی درسها هم تأثیر گذاشت، ولی با این وجود خوشحالم که بیش از حد دستپاچه و مظطرب نشدم!
-در مورد رتبه، رشته و دانشگاه قبولی توضیح داده شود؟ علت انتخاب رشته قبولی را ذکر کنید.
میانگین درصد هر درس در کنکور: ادبیات: 62 عربی: 94 دینی:85 ، زبان: 100، زمین شناسی:0، ریاضی: 25،فیزیک: 57، شیمی : 57
من در رشتهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز پذیرفته شدم. در ابتدا دوست داشتم در رشتهی داروسازی تحصیل کنم، چون درس شیمی و محیط آزمایشگاهی و تحقیقاتی را دوست داشتم. ولی در نهایت پزشکی را انتخاب کردم، چون بهنظرم گستردهتر از داروسازی است و راحتتر میتوانم شاخهی مورد علاقهام را در آن پیدا کنم.
