سلام به دوستان عزیز کانونی . . . ! ! !
در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات درس دوم فلسفه یازدهم یعنی (( ریشه و شاخه های فلسفه )) داشته باشیم .
امیدواریم مطالب ذکر شده ، شما را در یادگیری بهتر این درس ، یاری دهد .
![]() | دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی 1400 |
دانش فلسفه دارای یک بخش اصلی و تعدادی بخش فرعی است . بخش اصلی به منزله ی ریشه و اساس فلسفه است و بخش های فرعی در حکم شاخه ها و ستون های فلسفه هستند.
بخش اصلی و ریشه ای فلسفه : این بخش از فلسفه به دنبال بحث و بررسی درباره ی اصل و حقیقت وجود و مسائل پیرامون آن است . فیلسوفان تلاش می کنند قوانین ، احکام و صفاتی را که مربوط به هستی و وجود است ، به دست آورند به عنوان مثال (( آیا در هستی قانون علیت جاری است یا خیر ؟! ))
البته چون معرفت به وجود ، فرع بر امکان شناخت آن است ( یعنی انسان ابتدا باید امکان و توانایی شناخت وجود را بررسی کند و بعد به شناخت وجود بپردازد ) ، فیلسوفان می خواهند توانایی انسان در شناخت هستی را هم بررسی کنند و بدانند که بشر چگونه و با چه ابزاری می تواند به شناخت هستی بپردازد به عنوان مثال (( آیا انسان می تواند قانون علیت را دریابد ؟! ))
شاخه های فلسفه : شاخه های دانش فلسفه ، قوانین بنیادی وجودشناسی و معرفت شناسی را به محدوده های خاص منتقل می کنند و قوانین بنیادی آن محدوده از وجود را بیان می کنند .
با توجه به اینکه بخش اصلی فلسفه در حکم ریشه است و فلسفه های مضاف در حکم شاخه و تنه هستند ، ریشه و موادی که جذب می کند ، بر روی شاخه و تنه تأثیر می گذارد ؛ لذا بخش اصلی فلسفه ( فلسفه اولی ) بر روی فلسفه های مضاف تأثیر می گذارد . همچنین دیدگاه فلسفی یک فیلسوف ، بر دیدگاه او در علوم مختلف تأثیرگذار است .
تأمل فیلسوفانه در علوم مختلف و پدیده ها موجب شکل گیری شاخه های فلسفه ( فلسفه های مضاف ) شده است . امروزه تعداد فلسفه های مضاف بسیار توسعه یافته و هر رشته علمی ، دارای شاخه ای از فلسفه است ؛ مانند فلسفه حقوق ، فلسفه تکنولوژی ، فلسفه فرهنگ .
شاخه های فلسفه را (( فلسفه مضاف )) می نامند ؛ زیرا کلمه ی فلسفه به کلمه ای که نام آن دانش خاص است اضافه شده است ؛ به عنوان مثال در (( فلسفه ی فیزیک )) ، کلمه ی فلسفه به کلمه ی فیزیک اضافه شده است .
فلسفه های مضاف و علوم : مبانی و زیربناهای علوم در فلسفه های مضاف قرار دارند و آنچه در فلسفه های مضاف پذیرفته می شود ، اساس و شالوده ی نظریات در علوم قرار می گیرد . برای روشن تر شدن این ارتباط ، یک نمونه از فلسفه های مضاف یعنی فلسفه ی علوم اجتماعی را بررسی می کنیم .
فلسفه علوم اجتماعی : این فلسفه مضاف ، یکی از شاخه های مهم فلسفه است . یکی از مسائل مورد توجه در این شاخه از فلسفه این است که آیا جامعه اصالت و اهمیت دارد یا فرد ؟! در پاسخ به این سوال ، سه دیدگاه وجود دارد :
دیدگاه اصالت فرد :
• جامعه ، مجموعه ای از افراد است که در کنار هم زندگی می کنند .
• همواره منافع و مصلحت افراد را بر منافع جامعه مقدم می دانند و اولویت می دهند .
• در برنامه ریزی های فرهنگی ، اقتصادی و . . . بیشتر به منافع فرد توجه دارند .
• در سیاست ، معتقد به (( لیبرالیسم )) هستند که تأمین کننده ی آزادی های فردی است .
دیدگاه اصالت جامعه :
• افراد یک جامعه ، نقش و هویت مستقلی ندارند .
• افکار ، اندیشه ها و تصمیم گیری های افراد یک جامعه ، تابع شرایط اجتماعی آنها است .
• برنامه های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی آنها سمت و سویی اجتماعی دارد .
• منافع جمع در اولویت است و در سیاست به (( سوسیالیسم )) اعتقاد دارند که تأمین کننده ی منافع جمعی است .
دیدگاه اصالت فرد و جامعه به صورت توأمان :
• این دیدگاه قائل به اصالت فرد و جامعه به صورت توأمان است .
• در این دیدگاه معتقدند که اگرچه افراد تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار می گیرند ، اما هرگز قدرت اختیار و تصمیم گیری خود را از دست نمی دهند و توانایی تأثیرگذاری بر جامعه و حتی تغییر جامعه را دارند .
• از نظر این دیدگاه ، جامعه صرفاً جمع افراد نیست ، بلکه با گرد هم آمدن افراد و زندگی طولانی آنها با یکدیگر ، یک روح جمعی در جامعه شکل می گیرد که می تواند بر افراد جامعه تأثیر بگذارد و آنها را تابع جامعه کند .
📌 تست 📌
1- کدام عبارت ، توصیف درستی از حیطه های فلسفه ارائه می دهد ؟ (کنکور خارج 99)
1)فلسفه اولی ، پل ارتباطی میان فلسفه های مضاف و دانش های بشری است .
2)فلسفه اولی ، بخش اصلی فلسفه است که ریشه و شاخه های فلسفه را در بر می گیرد .
3)فلسفه های مضاف ، مسائل خاص فلسفه را وارد حیطه های گوناگون علوم و فنون می کنند .
4)هر شاخه ی فلسفی ، قسمتی از فلسفه است که بنیان آن را یکی از شاخه های علوم می سازد .
2- کدام گزینه در ارتباط با فلسفه ی مضاف درست است ؟
1)آنچه در علوم مختلف پذیرفته می شود ، اساس و شالوده نظریات فلسفه های مضاف قرار می گیرد .
2)مبانی و زیربناهای فلسفه های مضاف در علوم مختلف قرار دارند .
3)میان هستی شناسی و معرفت شناسی یک فیلسوف با فلسفه ی مضاف آن فیلسوف رابطه وجود دارد .
4)نمی توان برای هر رشته ی علمی ، شاخه ای از فلسفه در نظر گرفت .
3-کدام عبارت درست است ؟ (کنکور داخل 99)
1)رشته های مختلف دانش ، رابط فلسفه اولی با فلسفه های مضاف است .
2)در حیطه ی فلسفه سیاست ، یک فیلسوف در عین حال باید سیاستمدار هم باشد .
3)فلسفه اولی بخش اصلی فلسفه است که ریشه و شاخه های فلسفه را در بر می گیرد .
4)مکتب های گوناگون تربیتی عصر حاضر ، در آثار بسیاری از فیلسوفان قدیمی ریشه دارد .
4-به ترتیب ، کدام موارد در ارتباط با (( ریشه فلسفه )) ، (( شاخه فلسفه )) و (( دانش خاص )) می باشند ؟ (آزمون کانون 7 آبان 1400)
1)وجودشناسی - ریاضیات - فلسفه فیزیک 2)معرفت شناسی - اخلاق - فلسفه اخلاق
3)وجودشناسی - فلسفه فیزیک - فلسفه های مضاف 4)معرفت شناسی - فلسفه فیزیک - جامعه شناسی
5-کدام گزینه نادرست است ؟ (آزمون کانون 7 آبان 1400)
1)عبارت (( درک واقعیت های هستی امکان پذیر است )) ، مربوط به بخش معرفت شناسی می باشد .
2)هستی شناسی ، درباره قوانین و احکام کلی و عام حاکم بر هستی و وجود بحث می کند .
3)بخش اصلی فلسفه ، به منزله ریشه و اساس فلسفه است و بخش های فرعی در حکم شاخه ها و ستون آن هستند .
4)معرفت و علم در خارج از وجودشناسی قرار می گیرد و به همین علت امروزه با عنوان مستقل (( معرفت شناسی )) مورد بحث قرار می گیرد .
✅ پاسخنامه ✅
پاسخ گزینه 3 است . شاخه های دانش فلسفه (فلسفه های مضاف) ، قوانین بنیادی هستی شناسی و معرفت شناسی را به محدوده های خاص منتقل می کنند .
پاسخ گزینه 3 است . با توجه به درسنامه فقط گزینه 3 صحیح است و سایر گزینه ها غلط هستند .
پاسخ گزینه 4 است . مکاتب تربیتی عصر حاضر به عنوان ثمره های دانش ، قطعا ریشه در نظریات فلسفی دارند .
*نکته : فلسفه های مضاف رابط فلسفه اولی با رشته های مختلف دانش هستند .
*نکته : لزومی ندارد که فیلسوف یک حوزه از دانش ، حتما آن دانش را به صورت تخصصی بداند .
پاسخ گزینه 4 است . ریشه فلسفه شامل وجود شناسی و معرفت شناسی است . شاخه های فلسفه شامل تمام فلسفه های مضاف اعم از فلسفه فیزیک ، فلسفه اخلاق و . . . است . دانش خاص شامل علومی مثل ریاضیات ، جامعه شناسی ، اخلاق و . . . است .
پاسخ گزینه 4 است . معرفت و علم به عنوان یکی از اقسام هستی ، در داخل همان وجود شناسی قرار می گیرد اما به علت مباحث فراوان معرفت شناسی ، این بخش توسعه یافته و امروزه با عنوان مستقل (( معرفت شناسی )) مورد بحث قرار می گیرد .
ضمناً فایل ضمیمه که در آن ، این مطلب به صورت یکجا و با کیفیت بیشتری آورده شده را می توانید در انتهای مطلب دانلود کنید .
صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما
برای ارتباط بیشتر با رتبه برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج کانون برترها را دنبال کنید و به کانال تلگرام کانون برترها ملحق شوید .
همچنین می توانید با شماره 0218451 داخلی 3123 تماس بگیرید .
تهیه کننده :
سپاس از توجه شما 🌹