ترادف و تضاد و انواع «را»، فارسی هفتم، حمید اصفهانی

در این قسمت، نوعی از «را» و رابطه‌های معنایی «تضاد» و «ترادف» را مرور می‌کنیم.

ترادف و تضاد و انواع «را»، فارسی هفتم، حمید اصفهانی

در این قسمت، نوعی از «را» و رابطه‌های معنایی «تضاد» و «ترادف» را مرور می‌کنیم.

1.حرف «را» انواع زیادی دارد. یکی از انواع آن‌ها را در کتاب دیده‌ایم: «را» که در بازگردانی به «به» یا «برای» تبدیل می‌شود: «لقمان را گفتند» یعنی «به لقمان گفتند» و «خدا را به من کمک کنید» یعنی «برای خدا به من کمک کنید.»

یکی دیگر از انواع «را» همان است که امروزه می‌بینیم: مفعولی. برخی نیز به «در»، «از» و امثال آن تبدیل می‌شود. یکی نیز هست که به فکّ اضافه معروف است.

2. خیلی از واژه‌ها با هم ارتباط معنایی دارند. مثلاً «خوب» و «بد» معنای مخالف دارند و «قشنگ» و «زیبا» هم‌معنا هستند. باید با دانستن معنای واژه‌ها، این دو نوع رابطه را تشخیص دهیم. پس «تضاد» یعنی معنای مخالف داشتن و «ترادف» یعنی هم‌معنا بودن. 


* برای واژه‌های زیر یک مترادف و یک متضاد بنویسید:

کبیر ـ آگاه ـ‌ صبور ـ‌ زیبا

* در ابیات زیر، انواع «را» را تعیین کنید. 

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ / به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان / چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت / که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت / چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان / که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم / که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی / به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

Menu