20 واژۀ مهم زبان تخصصی + تست از کتاب آبی (بخش 3)- محدثه مرآتی

20 واژۀ مهم زبان تخصصی طبق کنکور زبان99 و حل 5 سؤال واژگان کنکور زبان 99

20 واژۀ مهم زبان تخصصی + تست از کتاب آبی (بخش 3)- محدثه مرآتی

محدثه مرآتی، رتبۀ 61 کنکور زبان 96، کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران

20 واژۀ مهم زبان تخصصی طبق کنکور زبان99 و حل 5 سؤال واژگان کنکور زبان 99

(کتاب آبی زبان تخصصی)

Meaning

Vocabulary

Meaning

Vocabulary

Meaning

Vocabulary

تمایل، گرایش

tendency

واگذار کردن، محول کردن

devolve

سحرخیز باش تا کامروا باشی.

The early bird catches the worm.  

اخلاق، اصول اخلاقی

morality

بازیگوش، سرزنده و شوخ

playful

با یک تیر دو نشان زدن

kill two birds with one stone

کمیاب، نادر    

scarce

بی‌حال، آهسته‌رو

sluggish

پا را به اندازة گلیم خود دراز کردن

Cut my coat according to my cloth

اصلی، اولیه

primary

باهوش

smart

به عمل کار برآید/ به سخن‌دانی نیست.

Actions speak louder than words.

کافی

sufficient

هوشیار

alert

مشخص کردن، معنی دادن

denote

غیرقابل

‌فهم

incomprehensible

دزدی، سرقت

theft

کشف کردن، آشکار کردن

detect



اتهام

charge

فریب دادن، اغفال کردن

delude

5 سوال واژگان کنکور زبان 99 (کتاب آبی زبان تخصصی)

20 واژۀ مهم زبان تخصصی + تست از کتاب آبی (بخش 3)- محدثه مرآتی


پاسخ‌ کلیدی

1. 2             2. 3                 3. 4                   4. 2                  5. 3

پاسخنامۀ تشریحی

من باید به بانک بروم و در راه بازگشت، مواد غذایی (خواربار) نیز می‌خرم؛ با یک تیر دو نشان می‌زنم.

1) سحرخیز باش تا کامروا باشی

2) با یک تیر دو نشان زدن

3) پا را به اندازة گلیم خود دراز کردن

4) به عمل کار برآید / به سخن‌دانی نیست.

برخی تبلیغات عمداً مردم را فریب می‌دهند و مردم را وادار می‌کنند که باور کنند آن محصولات بهتر از آن‌چه که واقعاً هستند، می‌باشند. به شرکت‌ها نباید اجازه داده شود که بدین طریق مردم را گول بزنند.

1) مشخص کردن، معنی دادن

2) کشف کردن، آشکار کردن

3) فریب دادن، اغفال کردن

4) واگذار کردن، محول کردن

پروفسور وردزورث با صدای آن‌چنان یکنواخت و خسته‌کننده‌ای صحبت می‌کند که دانش‌آموزان برای هوشیار ماندن در کلاسش مشکل دارند.

1) بازیگوش، سرزنده و شوخ    2) بی‌حال، آهسته‌رو

3) باهوش                                4) هوشیار

یافتن حلقه در پشت میز آرایش به‌وسیلۀ من، مرا از اتهام دزدیدن آن مبرا ساخت.

1) دزدی، سرقت                      2) اتهام

3) تمایل، گرایش                     4) اخلاق، اصول اخلاقی

تاکنون درک من از این موضوع اصلاً کافی نبود، اما من برای یک لحظه هم هرگز به آن شک نکردم، در حالی که من می‌بایست سخت تلاش می‌کردم و این بررسی‌ها را به‌طور کامل متوجه می‌شدم، معنای حقیقی زندگی من در جای دیگری قرار دارد.

1) کمیاب، نادر                          2) اصلی، اولیه

3) کافی                                   4) غیرقابل‌فهم

سپیده عرب
ارسال شده توسط : سپیده عرب
Menu