فصل 4 علوم و فنون دوازدهم: درسنامه با 5 مثال- محمد کریمی

فایل ضمیمه شامل درسنامه با 5 سوال از کتاب سه سطحی علوم و فنون ادبی، فصل 4 دوازدهم، مطابق با برنامه راهبردی آزمون 17 اردیبهشت می‌باشد.

فصل 4 علوم و فنون دوازدهم: درسنامه با 5 مثال- محمد کریمی

فایل ضمیمه شامل درسنامه با 5 سوال از کتاب سه سطحی علوم و فنون ادبی، فصل 4 دوازدهم، مطابق با برنامه راهبردی آزمون 17 اردیبهشت می باشد.

این مطلب توسط محمد کریمی، تهیه شده است.

* گروه پشتیبانان ویژه کانون *


آرایه های ادبی:

حسن تعلیل: در لغت به معنای دلیل و برهان نیکو آوردن است و در اصطلاح ادبی به معنای آوردن دلیلی هنری (شاعرانه) و غیرواقعی برای امری است؛ به گونه ای که مخاطب اقناع شود و خیال انگیز باشد.

مثال: مگر شرمنده از تیغ شه و ابروی جانان شد// که امشب ماه عید اندر نقاب پنهان شد.

در اینجا شاعر دلیل پشت ابر رفتن ماه را شرمندگی از «تیغ شه» و «ابروی جانان» می داند (یک دلیل خیالی و شاعرانه)؛ هرچند در واقعیت دلایل طبیعی باعث پشت ابر رفتن ماه می شود.

چند مثال دیگر:

 به یک کرشمه که در آسمان کردی // هنوز می پرد از شوق چشم کوکب ها

خمیده پشت از آن گشتند پیران جهان دیده// که اندر خاک می جویند ایام جوانی را

این همه نالۀ مرغان چمن زین سبب است// که نقاب از رخ گل باد سحر دیر کشد

حس آمیزی:

آمیختن دو یا چند حس در کلام، چنان که ذهن را به کنجکاوی وت دارد و با ایجاد موسیقی معنوی، بر تاثیر و زیبایی سخن بیفزاید. حس آمیزی گاهی آمیختگی حواس با امور ذهنی و انتزاعی است.

مثال از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر// یادگاری که در این گنبد دوّار بماند

در مصرع اول شاعر از لفظ «صدا» و «ندیدن» با هم استفاده می کند که اولی مربوط به حس شنوایی و دومی مربوط به حس بینایی است. این ترکیب آرایۀ حس آمیزی را پدید آورده است.

چند مثال دیگر:

رنگین سخنان در سخن خویش نهانند// از نکهت خود نیست له هرحال جدا گل

نشئۀ دیدار ساقی رونق مستی شکست// هیچ کس بویی ز می در شیشه و ساغر ندید

ما گرچه مرد تلخ شنیدن نه‌ایم لیک// تلخی که از زبان تو آید شنیدنی است

عروض:

وزن در شعر نیمایی: شعر نیمایی بر خلاف شعر سنتی که دارای هجاهای اوزانی منظم است، نظم در هجاها را ضروری نمی داند. در شعر نیمایی تساوی هجاهای دو مصراع برداشته می شود و دست شاعر در سرودن شعر بازتر می شود. پس شعر نیمایی وزن عروضی دارد، اما کوتاهی و بلندی مصراع ها و نیز تعداد هجاها برابر نیست. مثلا اگر مصراعی با وزن واژۀ فاعلاتن سروده شد بقیۀ مصراع نیز به همین شکل سروده می شود؛ اما ممکن است چند هجا یا پایه بیشتر از مصراع دیگر داشته باشد. چنانچه ملاحضه می کنید:

تو را من چشم در راهم، شباهنگام (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن)

که می گیرند در شاخ تلاجن، سایه ها رنگ سیاهی (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعی)

وز آن دل خستگانت راست، اندوهی فراهم (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعی)

تو را من چشم در راهم (مفاعیلن مفاعیلن)

نام گذاری وزن‌ها: در علم عروض سنتی برای هریک از وزن ها اسم خاصی را برگزیده اند که برخی از آن ها را با هم ملاحظه می‌کنیم:

همچنین با توجه به تعداد پایۀ هر بیت خواهیم داشت:

دو اصطلاح سالم و محذوف: اگر پایۀ آخر هر مصراع در بیت کامل باشد به آن سالم و اگر یک هجا از رکن آخر حذف شده باشد به آن محذوف می گویند.

به مثال های زیر دقت کنید:

به سوزی ده کلامم را روایی// کز آن گرمی کند آتش گدایی (هزج مسدس محذوف)

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت// و اندر برگ و نوا خوش ناله های زار داشت (رمل مثمن محذوف)

دریای هستی دم به دم// در چرخ و تاب و پیچ و خم (رجز مربع سالم)

قرابت معنایی:

یکی از مفاهیمی که در بیت های شاعران ما به چشم میخورد، گوشزد کردن نتایج خوب خوبی کردن و نتایج بد بدی کردن است. این که با خوبی کردن می توان بدی ها را از بین برد و البته با بدی کردن نیز خوبی ها پوشیده می شوند.

برای مثال:

یکی با سگی نیکویی گم نکرد   کجا گم شود خیر با نیک مرد؟

چو نیکی کنی، نیکی آید برت    بدی را بدی باشد اندرخورت

بابک یادگاری
ارسال شده توسط : بابک یادگاری
Menu