فایل ضمیمه شامل درسنامه با 5 سوال از کتاب سه سطحی جامعه شناسی، درس 9 و 10 دوازدهم، مطابق با برنامه راهبردی آزمون 17 اردیبهشت می باشد.
این مطلب توسط دانیال وجدانی مقدم، تهیه شده است.
* گروه پشتیبانان ویژه کانون *
روشهای همانندسازی: نسلکشی
جابهجایی اجباری
کنترل جمعیت
جداسازی و فشارهای سخت اجتماعی
اساس این روشها ← نفی و طرد دیگری متفاوت است. در نسلکشی دیگری شری است که باید نابود شود.
اما در سایر روشها مانند جابهجایی اجباری کنترل جمعیت و جداسازی اگرچه دیگری شر است امّا امکان اصلاح او وجود دارد و با اعمال فشار یا از بقیه او را جدا میکنند یا او را به پذیرش الگوهای خاص وادار میکنند.
مدل تکثرگرا ← در این مدل گاهی بعد فرهنگی هویت و تمایزات زبانی، قومی، مذهبی و ... مورد تأکید قرار میگیرند و گاهی به بعد سیاسی هویت توجه میشود و برای آزادیهای اجتماعی اقوام و گروههای مختلف و فرصت سهیم شدن آنها در قدرت سیاسی تأکید میشود و یا راهکارهای مسالمتآمیز برای حل منازعات گروهی و قومی ارائه میگردد.

علوم اجتماعی در قرآن کریم: قرآن کریم قوانین حاکم بر تداوم و تغییر جوامع و امتهای مختلف را سنت الهی مینامد و آدمیان را برای شناخت این سنتها تشویق میکند. بر رفتار عاقلانة گذشتگان تأکید کرده و رفتار جاهلانة آنها را مذموم میداند.
علوم اجتماعی در نزد فارابی و ابن خلدون
فارابی ← علوم اجتماعی زیر مجموعة علوم انسانی است.

او علم اجتماعی خود را علم مدنی معرفی کرده ویژگیهایی برای آن قائل است:
- توصیف و فهم کنشها و ساختارهای جوامع مختلف
- تبیین واقعیتهای اجتماعی
- داوری علمی
- تجویز بایدها و نبایدها
انواع مدینه که فارابی به آنها توجه کرده براساس اندیشه، رفتار و فرهنگ:
جاهله ← از علوم عقلی بیبهرهاند.
فاضله ← جامعه آرمانی است.
فاسقه ← علوم عقلانی و وحیانی را میشناسند امّا از آن بیبهرهاند.
ضاله ← امور غیرعقلانی، عقلانی تلقی میشوند و حاصل انحراف مدینه فاضله است.
ابن خلدون به روش عقلی توجه نداشت و بیشتر از روش حسی و تجربی استفاده میکرد و بنابراین از جامعه آرمانی سخن نگفت. عصبیت را عامل شکلگیری جوامع میداند علوم اجتماعی او در مقبال علوم اجتماعی فارابی محافظهکارانه است و علوم اجتماعی خود را علم عمران میداند.

یکی از روشهای همانندسازی کشتار و نسلکشی است. و مثال آن اخراج و کتشار مسلمانان میانمار موسوم به رمینگیا، نسلکشی در کامبوج توسط خمرهای سرخ (حزب کمونیست)، پاکسازی قومی یوگوسلاوی سابق.
شناخت متقابل هویتها یا الگوی تعارف در مقابل الگوی تنازع قرار میگیرد خود الگوی تنازع شامل 2 بخش است:
1. همانندسازی
2. تکثرگرا
در الگوی تعارف:
1. شناخت متقابل افراد و جوامع مدنظر است.
2. توجهی به نژاد، زبان و قومیتهای مختلف نمیشود و دنبال شناخت همزیستی مسالمتآمیز است.
3. همدلی و حل مشکلاتِ ملّی، محلی، منطقهای و جهانی مدنظر است.
در الگوی تعارف: شناخت بسیار مهم است و شناخت راه مؤثر برای صلح، همدلی و ... میباشد.
سیاست هویت: اندیشمندان اجتماعی معتقدند سیاست هویت متعلق به دورة پسامدرن است. در این دوره بیثباتی و تغییر مداوم هویت مدنظر است نه وحدت، ثبات و هویت ملی و بر تفاوتها و هویتهای خاص و محلی تأکید دارد.
از این رو خیلیها آن را به باز شدن جعبه پاندورا تشبیه میکنند که موجب فتنه و آشوب میشود.

رویکردهای مختلف جامعهشناسی مدرن و علوم اجتماعی جهان اسلام از نظر انواع عقلی که از آن بهره میبرند و نوع دانشی که تولید میکنند.

معنای عقل
تعریف: به دنبال هرگونه تلاش ذهنی و علمی کسب دانش هستیم ← عام
انواع:
1. عقل انتقادی ← تولید دانش انتقادی و تجویزی ← دنبال داوری و ارزیابی است.
2. عقل ابزاری (تجربی) ← تولید دانش تبینی ← دنبال مسائلی مانند: عوامل مهاجرت، انبساط، انقباض و ... است
3. عقل تفسیری ← تولید دانش تفهمی- تفسیری ← دنبال معناها و مفاهیم است.

ابن خلدون عصبیت را عامل شکلگیری جوامع میداند و رویکرد محافظهکارانه دارد نسبت به فارابی. او به دنبال شناخت سنتهای الهی در جامعه بود. او در مطالعات خود به روش عقلی توجه چندانی نداشت و بیشتر به حس و تجربه قائل بود و در نتیجه از جامعة آرمانی سخن نگفت.
در اسلام علم و علوم طبیعی محدود نمیشود و ما دنبال مسائل و علوم غیرابزاری نیز هستیم.
فارابی در نگاه به جوامع زمان خود رویکردی انتقادی داشت برخلاف ابن خلدون. او به مدینة فاضله معتقد بود و آن را جامعة آرمانی میدانست این در حالی است که ابن خلدون در این باره چیزی نگفت.
به عبارتی:
رویکردها:
جهان اسلام: گستردگی علوم به شرط نافع بودن و دربر گرفتن علوم غیرابزاری ← تمام علوم نافع نه فقط محدود به تجربی
ابن خلدون: محافظه کارانه ← بیشتر به حس و تجربه قائل بود.
فارابی: انتقادی ← علوم تجربی، عقلانی و وحیانی آن هم در جوامع فاضله محقق میشود.

