داستان معلم مدرسه: در نیم‌سال اول چه دستاوردهایی داشتید؟

صبح بارانی دل‌انگیزی بود. منتظر بودم دانش‌آموزان وارد کلاس شوند.

داستان معلم مدرسه: در نیم‌سال اول چه دستاوردهایی داشتید؟

صبح بارانی دل‌انگیزی بود. منتظر بودم دانش‌آموزان وارد کلاس شوند. بعد از ارزشیابی‌های نیم‌سال اول، امروز اولین ‌روزی بود که کلاس آنلاین داشتیم و درواقع شروع نیم‌سال دوم بود. قصد داشتیم یک زنگ با هم صحبت کنیم و هرکدام از دانش‌آموزان دستاوردهایشان در نیم‌سال اول را که قرار بود در دفترشان بنویسند، برایمان بخوانند‌.

بچه‌ها یکی‌یکی وارد کلاس می‌شدند. گروه مجازی حالا تبدیل به یک کلاس درس شده بود. بعد از سلام و احوال‌پرسی، از دانش‌آموزانم خواستم تا دستاوردهایشان را برایم بخوانند.

یاشار: خانمة می‌شه من اول بخونم؟

من: بله، عزیزم. حتماً.

یاشار: امسال شروعی متفاوت برای ما بود. با اینکه سه ماه آخر سال گذشته رو به همین صورت گذرونده بودیم، اما امسال از همون ابتدا قرار شد به‌صورت مجازی درس بخونیم. حالا که نیم‌سال اول رو پشت‌سر گذاشته‌یم می‌بینم دیگه یاد گرفته‌م چه‌جوری درس بخونم تا بهترین نتیجه رو بگیرم. در درس‌هایی مثل هدیه، مطالعات اجتماعی و علوم که از اول خوب بودم، می‌خوام روش مطالعه‌م رو تغییر ندهم؛ اما برای درس ریاضی تصمیم گرفته‌م از همین امروز حل تمرین رو شروع کنم و سؤال‌های بیشتری حل  کنم و اگه جایی رو یاد نگرفته بودم، از شما بپرسم.

من: آفرین به یاشار و همه‌ی شما. بله بچه‌ها، نیم‌سال دوم آغازی مهم‌تره. حالا شما نقاط قوت و ضعف خودتون رو شناخته‌ین و با تدریس مجازی به‌خوبی آشنا شده‌ین. پس بیاین با انگیزه‌ی بیشتری تلاش کنیم تا سالی که پشت‌سر می‌ذاریم با همه‌ی تفاوت‌هاش ما رو از آموزش درست جدا نکنه.

یاشار: خانم، می‌خوام از امروز دوباره شروع کنم و با انگیزه‌ی بیشتری درس بخونم.

تمام دانش‌آموزان دستاوردهای خود را خواندند و به هم قول دادیم از همین امروز با انگیزه‌‌ی بیشتری شروع کنیم.

Menu