گفتوگو با آیدا قربانی رتبه 3 کنکور هنرستان 99 رشته معماری از لاهیجان
تحصیلات پدرم لیسانس مدیریت هست و ایشان رئیس بانک هستند و تحصیلات مادرم لیسانس ریاضی هست و دبیر ریاضی هستند.
من تک فرزند هستم .
درسال ابتدایی مدرسه علم و دانش و مدرسه ی پیشرفت درمقطع متوسطه ی اول در مدرسه ی نمونه دولتی و در مقطع متوسطه ی دوم در هنرستان غیرانتفاعی علم و صنعت درس خوانده ام.
حضور در کانون، آزمونهای برنامهای و برنامهی راهبردی
کانون به دانش آموزان یک برنامه ی منظم و درست ارائه میدهد و هدف های کوتاه مدت معین می کند و من می خواستم طبق برنامه ی کانون عمل کنم و توسط آن نقاط ضعف خودم را بهتر پیداکنم . من از سال هشتم وارد کانون شدم تا سال دهم در کانون بودم سال دهم وارد رشته ی تجربی شدم یک ترم تجربی خواندم نمره های خیلی خوبی هم کسب می کردم و جزء دانش آموزان درسخوان کلاسمان بودم ولی هیچ وقت از چیزی که می خواندم لذت نمی بردم و صرفا برای اینکه مورد توجه دبیرانم قراربگیرم و رضایت خانوادم را جلب کنم آن درس ها را به خوبی می خواندم اما نزدیک امتحانات ترم اول بود که این موضوع عدم علاقم را به پدر و مادرم گفتم و آن ها به خوبی از من حمایت کردند و با تغییر رشته ام موافقت کردند چون من بچه ی تک بعدی ای نبودم و از همان کودکی کارهای هنری انجام می دادم و به هنر علاقه ی زیادی داشتم از کودکی پیانو ،طراحی، نقاشی و اسکچینگ کار می میکردم حتی همون یک ترم که تجربی بودم هم ازین کارها دست نکشیدم و هم زمان هم درس میخواندم و هم به کارهایی که علاقه داشتم می رسیدم .سال انتخاب رشتم به یک مشاور مراجعه کردم و می خواستم درباره ی کنکور هنر از ایشون راهنمایی بگیرم اما متاسفانه ایشون مثل خیلی از آدم های دیگه این تفکر غلط راداشتند که دانش آموزان زرنگ باید رشته ی تجربی راانتخاب کنند و موافق رشته های هنری الخصوص رشته های فنی حرفه ای نبودند.آن روز من تحت تاثیر صحبت های ایشون قرار گرفتم و ناخواسته رشته ی تجربی را انتخاب کردم اما بعد متوجه شدم که بر خلاف روحیات خودم عمل کردم و حتی اگر موفق هم بشم اونطوری که باب میل خودم هست زندگی نخواهم کرد به همین دلیل تصمیم گرفتم که مسیرمو تغییر بدم و به رشته ای که به آن علاقه دارم بروم و خدا را شکر میکنم که پدر و مادرم از این تصمیمم حمایت کردند و به من دلگرمی دادند.ترازهایم در سال هشتم تا دهم ۶۰۰۰ به بالا بود اما در سال دوازدهم که وارد این رشته شدم ترازهام خیلی پیشرفت کردند و یک یا دوبار به بالای ۸۰۰۰ هم رسید دلیل این افزایش تراز را میتونم به علاقه و استعداد و همچنین تلاشی که در پی آن کردم و حمایت و دلگرمی های پدر و مادرم ربط بدهم.
کانون و برنامه ی راهبردی باعث میشود ، تا طبق یک برنامه ی حساب شده عمل کنیم و درس بخوانیم و به مرور زمان بتوانیم مشکلات خود را در درسهای مختلف تشخیص بدهیم و آنهارا برطرف کنیم و همچنین یک محیط رقابتی ایجاد می کند که باعث میشود بتوانیم وضعیت خودمان را در بین دانش آموزان کل کشور بسنجیم و همین انگیزه ای برای تلاش بیشتر در من ایجاد می کرد تا همیشه سعی کنم جز رتبه های برتر باشم.سعی میکردم غیبت نداشته باشم چون تاثیر بدی که غیبت کردن روی آزمون بعدی و همچنین تراز میگذاره کاملا مشهود هست ولی در سال دوازدهم یکبار به علت مریضی ای که داشتم به ناچار غیبت کردم.
کلکسیون روش مطالعه دروس
با برنامه ریزی درست به تمام کارهایم می رسیدم .چون درسهای مدرسمان اکثرا از مباحث قلم چی عقب تر بودند، من خودخوانی می کردم و کتاب محور بودم و متکی به خودم بودم /من برنامه ی شخصی خودم را برحسب بازدهی خودم تنظیم و درسها را برای خودم تقسیم بندی می کردم و بین درس های عمومی و تخصصی و همچنین کارهای عملی ام که باید به مدرسه تحویل می دادم تعادل برقرار می کردم .
بنظر خودم نقطه ی قوتم درسهای پایه بود که شامل ریاضی فیزیک و شیمی میشد من برای این درس ها از کتاب های کمک آموزشی رشته های نظری استفاده میکردم تا تسلط بیشتری داشته باشم همچنین تحلیل آزمون های قلم چی خیلی به من در این درس ها کمک کرد .من سعی می کردم به همه ی درس هایم به یک اندازه اهمیت دهم .
ابزارهای کانونی
از دفتر برنامه ریزی قلم چی استفاده نمی کردم اما برای خودم یک دفتر برنامه با سلیقه ی خودم درست کرده بودم و ساعت های مطالعه ی خودم را یادداشت می کردم .مهم ترین ویژگی دفتر برنامه ریزی این بود که متوجه کم کاری هایی که در برخی از درس ها می کردم میشدم و در صدد جبران می بودم و ساعت مطالعه ام را افزایش می دادم.
من برای رشته های تخصصی ام کتاب های جامع تخصصی قلم چی و کتاب های ۱۰ کنکور (عمومی و اختصاصی )از انتشارات قلم چی استفاده میکردم. و این باعث موفقیت بیشتر من میشد. من از سایت کانون تقریبا هر هفته یکبار استفاده می کردم. اما بیشتر توجهم به صفحه ی شخصی بود.و بعضی از مواقع مقالات آقای قلم چی را مطالعه می کردم و از فیلم های آموزشی ای که داخل سایت قرار می دادند نیز استفاده می کردم . و از کارنامه ی اصلی آزمون و کارنامه اشتباهات استفاده می کردم برای اینکه نقاط ضعفم روبشناسم و آن ها را برطرف کنم.
قسمت گفت و گو با نفرات برتر را مطالعه میکردم تا از روشهایی که پیشنهاد میکردند و مفید بود در برنامه ی خودم استفاده کنم .
نقش اولیا
پدر و مادرم تقش اصلی و بسیار مهمی در موفقیت من داشتند و با توجه با شرایط امسال یک محیط آرام و به دور از استرسی را برای من فراهم کردند و همیشه با دلگرمی هاشون من را همراهی میکردند .زمانیکه افت تراز پیدا میکردم عکس العمل بدی نشان نمی دادند و به جاش به من امید می دادند و بر عهده ی خودم میگذاشتند و به من انگیزه میدادند تا این افت ترازو با تلاش بیشتر ،جبران کنم.
روز کنکور
من از تکنیک ضربدر منها استفاده کردم تا بتوانم زمانم را به خوبی مدیریت کنم و همچنین از استراتژی بازگشت نیز استفاده کردم تا سوالاتی که نیاز به زمان بیشتر داشتند را پاسخ بدهم
من طبق دفترچه ی کنکور به سوال ها پاسخ دادم و برای هر درس عمومی به طور میانگین دو دقیقا زمان ذخیره می کردم و سرعت پاسخ دادنم به سوالات تخصصی هم خیلی بالا بود و به همین ترتیب زمان قابل توجهی را توانستم ذخیره کنم. بیشترین زمان های ذخیره شدم را صرف بررسی و حل کردن سوالات پایه کردم.
نقش پشتیبان ویژه
خانم مریم ارشدی نژاد رتبه ۱۰ کنکور ۹۸ عملکرد خیلی خوبی داشتند و ما باهم ارتباط خیلی خوبی داشتیم و داریم و ایشون به من خیلی کمک کردند و مثل یک دوست خوب کنارم بودند.