گفت‌وگو با رتبه 10 کنکور هنرستان 99 رشته حسابداری: اسما زنگنه

گفت‌وگو با اسما زنگنه رتبه 10 کنکور هنرستان 99 رشته حسابداری از اسلامشهر

گفت‌وگو با رتبه 10 کنکور هنرستان 99 رشته حسابداری: اسما زنگنه

گفت‌وگو با اسما زنگنه رتبه 10 کنکور هنرستان 99 رشته حسابداری از اسلامشهر


پدر و مادر من هردو دیپلم بودند. مادرم خانه دار و پدرم کارگر است.

خواهر من در مقطع پایه سوم هست و هنوز دانش آموز کانونی نشده است و اما بزودی ایشان هم عضو کانون میشود.


حضور در کانون، آزمون‌های برنامه‌ای و برنامه‌ی راهبردی

در دوره متوسطه اول مدرسه نمونه دولتی اسدیان بودم و دوره متوسطه‌ی دوم مدرسه‌ی نمونه دولتی مهر ایران بوده ام. چون تنها موسسه  قلم چی هست که یک برنامه‌ی کامل و آزمون های مرتب و کتاب های مربوط به رشته ام را داشت و من در سال های قبل برای ورود به متوسطه‌ی اول و دوم هم دانش آموز قلم چی بودم و خیلی در موفقیت در آن دوره ی زمان تاثیر داشت. من به صورت ناپیوسته در سالهای ششم و هشتم و نهم و سال دوازدهم در آزمون ها حضور داشتم. سال ششم که  بودم ترازم 6000 میشد و چند آزمون آخر قبل از آزمون های تیزهوشان و نمونه دولتی ترازم بالای 7000 میشد.

آزمون ها چند نکته‌ی مهم دارند در درجه  اول برنامه راهبردی هست که به ما  برنامه درس خواندن را  یاد میدهد و اینکه اگر از برنامه عقب ماندیم  باز فرصت جبران خواهیم داشت و نکته خیلی مهم بعدی این هست ، که در هر آزمون چند سوال از آزمونهای قبل هست و این به ما یاد می دهد ، که  اشتباهاتمان را  یاد بگیریم و دیگه تکرارشون نکنیم و هربار بهتر از دفعه قبل باشیم.من در سال دوازدهم 2 غیبت داشتم که اول آن  در شهریور ماه به دلیل مسافرت به مشهد بود برای چند روز و دومین آن  هم ک متاسفانه خواب مونده بودم. خوشبختانه برنامه راهبردی آزمونها با تدریس معلم ها هماهنگ بود.


کلکسیون روش مطالعه دروس

من در درس زبان خوب بودم. به دلیل اینکه کلاساشو رفته بودم و مشکلی نداشتم. دانش فنی تخصصی؛خوب به دلیل اینکه یکی از دروس سال دوازدهم بود و ما همزمان با آزمونها درس را خیلی در مدرسه کار میکردیم . در درس دینی؛قبلا کتاب درسی را یه دور میخوندم و بعد تست های مربوط را میزدم اما متاسفانه نتیجه‌ی خوبی از این درس نمیگرفتم.

و بعد کلا روش مطالعه این درس را تغییر دادم بعد از خواندن کتاب درسی خلاصه‌ی آن درس که در حین درس خواندن نوشته بودم را میخواندم و  بعد درسنامه‌ی کتاب تست و بعد از آن  تمام تستهای دینی که تو آزمونهای قلم چی غلط زده بودم یا اصلا بلد نبودم و نزده بودم یک دور کامل میخواندم و بعد تست میزدم.

فیزیک؛این درس به دلیل اینکه علاقه‌ی به آن  نداشتم برای من خیلی خسته کننده بود طوری که در مهر ماه تصمیم گرفتم  برای این درس،منبع خوبی تهیه کنم.  کتاب فیزیک قلم چی خیلی خیلی به من کمک کرد چون تنها منبعی به غیر از کتاب درسی بود که داشتمن از آن استفاده میکردم و  من تمام درسنامه ها را میخواندم و جواب تشریحی تمام تست ها را حتی اگه درست زده بودم باز هم  مرور میکردم.و  همونطوری که درمورد درس دینی هم گفتم برای اینکه من معتقدم تمرین کردن در هرچیزی واقعا معجزه میکند.


ابزارهای کانونی

دفتر برنامه ریزی خیلی خیلی مهم هست  و الان من به هرکسی که از من روش درس خواندن را میپرسد، به آن  دفتر برنامه ریزی و کتاب  خودآموز را توضیح میدهم. حتی اگر دقیقا مثل همان را نمیتوانن تهیه کنن شبیه به آن را میتوانن  درست کنند. دفتر برنامه ریزی درواقع یه اطلاع رسانی به خود هست  که ما بفهمیم  چقدر در روز چقدر در هفته و چقدر در ماه مطالعه داشتیم و اطلاع از ساعات هر درس و جمع کل آن را بفهمیم.

من در  قسمت ساعات مطالعه روزانه ساعت مطالعم را با یک رنگ و زیر همان ساعت تست زنی را با یک رنگ دیگه مینوشتم و این به من کمک میکرد.و اینکه اگر در  درسی نتیجه خوبی نگرفتم دلیلش کم تست زدن بوده یا کم درس خوندن و این به من خیلی کمک میکرد که هرچی به کنکور نزدیک تر میشوم ساعت مطالعه را کمتر و تست زنیم را  بیشتر کنم هر هفته بهتر از هفته‌ی قبل باشم.


کلکسیون روش مطالعه

من کتابهای آبی دروس تخصصی را داشتم و بهترینش کتاب آبی دروس تخصصی سال دوازدهم بود چون اینها دروسی بودند که ما تازه در اون سال داشتیم یاد میگرفتیم و متاسفانه به کرونا هم برخوردیم و یادگیری کاملی نداشتیم و در مدت 7 ماه از کرونا تا کنکور من، از این کتاب برای یادگیری و تست زنی استفاده کردم.

منابع مطالعاتی:

دینی: کتاب جامع سه سال قلم چی

عربی: کتاب قلم چی که مربوط به رشته های نظری بود و من فقط اون قسمتهای که ما در کتاب درسیمان داشتیم ومربوط بود را میخوندم

زبان: فقط کتاب درسی

دانش فنی تخصصی: کتاب آبی

بهای تمام شده مالیاتی: کتاب آبی

صورتهای مالی: کتاب آبی


ابزارهای کانونی

من از سایت کانون و کانال اصلی قلم چی استفاده میکردم .و صفحه‌ی شخصی؛ چون از آنجا چیزهای  زیادی را یاد میگرفتم: اول اینکه من نفرات برتر آزمونها را چک میکردم و برای من  ایجاد انگیزه و رقابت بود.  و مورد بعدی کارنامه ها بود (میانگین تراز و کارنامه اشتباهات و    کارنامه ‌ی اصلی این دو به من نقاط ضعف و قوتم را نشان میدادند و همچنین سوالایی ک غلط زده ام یا در دام افتاده ام و کمک میکردند اشتباهاتم را از بین ببرم.گفت و گو با نفرات برتر باعث میشد که  از تجربه هایشان  استفاده کنم و دلیل موفقیتشان را بدانم.

در مجله یک دانش آموز بعد از چهارسال پشت کنکور بودن به طور عجیبی بهبود رتبه داشته اند  و موفق شده بود  و این خیلی برای من ایجاد انگیزه بود.


نقش اولیا

بنظر من کسانی که هدف واقعی داشتند در ازمونها شرکت میکردند. خانواده ام برای من  دعای خیر داشتند و مراعات کنکوری بودن منو میکردند و مهمان دعوت نمیکردیم و به مهمانی نمیرفتیم و تقریبا فضای خوبی رو برای من فراهم کرده بودند.آزمونی که جمعه قبل از شب یلدا بود و من در اون ازمون رتبه 2 شدم اونقد خوشحال بودم که درحالی که به مهمانی نمیرفتم اونشب در جشن شرکت کردم. خب همه منو به عنوان یه شخص درسخون میدونستن چون همیشه در مدرسه شاگرد اول بودم و در ازمونای نمونه دولتی هر دو دوره قبول شدم. در مسابقات هنری چندین سال در رشته موسیقی رتبه استانی کسب کردم .


روز کنکور

متاسفانه شب قبل از استرس درست نتوانستم بخوابم ولی سرجلسه همه چیز خوب بود و به مشکلی بر نخوردم. آزمون که شروع میشود یه مقداری استرس داشتم و سوالاتی بود که اون لحظه جوابش یا راه حلش به ذهن من نمی رسید و  آخر آزمون که همه‌ی سوال ها را جواب میدیم و یکم خیالمون راحتتره جوابشو بتوانیم به دست بیاریم و این روش همینطورّ برای سوالایی که وقت بیشتر برای حلشون نیاز داریم خیلی مفیده هست.


تکنیک های کانونی

من از تکنیک ضربدر منفی و استراتژی بازگشت استفاده میکردم.

مطالب مرتبط

Menu