گفتوگو با محدثه سیفی نیا رتبه 2 کنکور هنرستان 99 رشته حسابداری از تهران/ شهر قدس
اهمیت کانون و برنامه راهبردی
مهمترین ویژگی ازمون ها این بود که مثل ایینه ای خود من را به من نشان میداد و عملکرد دوهفته ایی ام را با کارنامه و تراز می سنجید.من درازمون هایی که در سال دوازدهم می دادم هیچ غیبتی نداشتم و همیشه سعی میکردم در تمام شرایط ازمون هایم را بدهم.زیرا هدفم برایم مهم بود و ازمون هارا برای رسیدن به هدفم جدی میگرفتم حتی اگر همه مباحث برنامه راهبردی را نمی خواندم ازمون ها را می دادم و این خودش یک نوع بازیابی اطلاعات بود.در مواقع امتحان یا مرور مباحث مدرسه ابتدا خود درس و بعد تست های همان درس را میزدم تا هم برای امتحان و هم کنکور اماده شوم.درطول هفته دروس دوازدهم را بیشتر میخواندم تا هم در مدرسه عقب نمانم و هم مباحث برنامه راهبردی دوازدهم را خوانده باشم و خواندن دروس دهم و یازدهم را برای اخر هفته یا پس از اتمام دروس دوازدهم میگذاشتم.
کلکسیون روش مطالعه دروس
دینی ام همیشه نقاط قوت پایدارم بود و درصدم اکثر مواقع 100بود.
در خوندن این درس روش خاصی نداشتم .با توجه به اینکه درس دینی ازآن درس هایی بود که همیشه در برنامه راهبردی جلوتر از تدریس در مدرسه بود ابتدا خودم از روی درس میخواندم و نکات مهم را علامت میزدم و بار دوم هم شروع به حفظ کردن و یادگیری بیشتر میکردم و فردای ان روز یا همان روز تست ها را به صورت بازیابی و مرور میزدم.
درس های تخصصی: نمیتوانم بگویم کدام بهتر از همه بود و همه در یک سطح بودند حدود درصدهایم در ازمون 80الی100بودند.به نظرم در کنکور حسابداری پایه مهم است و باید از پایه خوب کار شود و یادگیری پایه( ماهیت ها و حساب ها) به یادگیری بهتر پایه های بالاتر کمک میکند.من در دروس تخصصی بعد از تدریس معلم مباحث درس داده شده را همان روز مرور میکردم ابتدا کارعملی ها و بعد از یادگیری کامل تست های همان درس را میزدم و خودم را موی سنجیدم و نکات اضافه ای که در تست های درس را بود را یادداشت میکردم.در دروس تخصصی، تدریس و هنرآموز اهمیت بالایی دارد و من همیشه قدردان هنرآموز هایم هستم.
در درس فیزیک نمرات پایینی داشتم و همیشه در دسته درس هایی بود که باید تلاش بیشتری میکردم تا فروردین تلاش زیادی برایش نمیکردم و علاقه ای به این درس نشان نمی دادم ..موقع بررسی کارنامه ها همیشه پشتیبانم این درس را برای هدف گذاری میکرد،پشتیبانم برایم اهمیت درس های پایه را در کنکور و تاثیر زیادش را می گفت چند جلسه در کلاس شرکت کردم ولی فایده ای نداشت..تا اینکه در دوران طلایی نوروز که مدرسه تعطیل و اموزش مباحث جدید نداشتم سعی کردم وقتم را برای دروسی که باید جدی بخوانم را شروع کردم در دوهفته روزی سه تا چهار ساعت در کنار بقیه درس ها توانستم فیزیک را تمام کنم و تست های سراسری بزنم در این راه کتاب جامع فیزیک واقعا برایم مفید و کامل بود و من شخصا به همه توصیه میکنم.
در ابتدا یک فصل را میخواندم و بعد درسنامه کتاب جامع فزیک و بعد شروع به تست زدن میکردم و پاسخ تشریحی راهم میخواندم.
درس زبان یکی از درس هایی بود که در ان به نسبت بقیه درصدم کمتر میشد اغلب برای علاقه نداشتن به آن درس بود. سعی میکردم انگیزه و یا جایزه ای برای خودم تعیین کنم و ساعت های مطالعه درس زبان رو بیشتر کنم.
ابزارهای کانونی
بله از دفتر برنامه ریزی استفاده میکردم و به همه توصیه میکنم مهمترین ویژگیش این بود که من رو از عملکردم تو یک روز و در یک هفته نشون میداد و یک معیار خوبی بود برای تعیین کیفیت درس خوندنم هرشب دفتر را تکمیل میکردم و ساعت هارو دقیق وارد میکردم بعد از جمع زدن ساعت ها میفهمیدم امروز بهتر از دیروز عملکردم بوده یا نه؟و همینطور این هفته بهتر بودم یا هفته قبل....
و باتوجه به این اطلاعات برای خودم هدف تعیین میکردم که اگه مثلااین هفته45 ساعت خوندم هفته بعد50ساعت بخونم و رفته رفته ساعت مطالعه هام در روز و هفته بیشتر از قبل میشد.
به نظرم این دفتر یه نوع ابزاری هست که ادم میتونه با خودش رقابت کنه و از روزهای قبلی بیشتر و بهتر درس بخونه و ساعت مطالعه اشو افزایش بده. من کتاب آبی پیمانه ای دوازدهم حسابداری رو تهیه کردم و ازش راضی بودم.تست های استانداردی داشت و از ازمون های قلم چی و کنکور های سال قبل هم استفاده شده بود.
نقش اولیا
مادرم نقش خیلی به سزایی داشت توی درس خوندن و قبول شدنم و زحمات زیادی برام کشید و همیشه حمایتم میکرد .پیگیر ازمون هام بود و همیشه کارنامه هام رو در ازمون ها میدید خیلی ازش ممنونم.
