گفت‌وگوهای داوود اکبری: مهدی عباس‌تبار با میانگین تراز 7561

از اول دبستان درسم خوب بود و چیزی که معلمانم به پدر و مادرم می‌گفتند این بود که مهدی می‌تواند آینده‌ی خوبی در درس داشته باشد.

گفت‌وگوهای داوود اکبری: مهدی عباس‌تبار با میانگین تراز 7561

درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟


مهدی عباس‌تبار، دوازدهم ریاضی از بندپی

آزمون‌های جامع کانون را خیلی جدی برگزار می‌کنم


مهدی عباس‌تبار در یک نگاه

شهر: بندپی (استان مازندران)

پایه: دوازدهم ریاضی

مدرسه: شهید بهشتی

سابقه‌ی حضور در کانون: از هفتم تا دوازدهم ریاضی به مدت 6 سال

شغل پدر: بازنشسته‌ی آموزش و پرورش

شغل مادر: بازنشسته‌ی آموزش و پرورش

بچه‌های بندپی مازندران خیلی درس‌خوان هستند.

از اول دبستان درسم خوب بود و چیزی که معلمانم به پدر و مادرم می‌گفتند این بود که مهدی می‌تواند آینده‌ی خوبی در درس داشته باشد. پدر و مادرم با این‌که هر دو فرهنگی بودند هیچ‌وقت اجباری برای درس خواندنم نداشتند. من خودم از همان ابتدا می‌دانستم که چه زمانی باید درس بخوانم و چه زمانی باید به دنبال تفریح و بازی بروم. در کلاس ششم هم تلاش خودم را کردم که در آزمون تیزهوشان پذیرفته شوم اما این اتفاق نیفتاد و من متوسطه‌ی اول را در مدرسه‌ی نمونه‌دولتی گذراندم. تلاش‌هایم در پایه‌ی نهم نتیجه دادم. به مدرسه‌ی تیزهوشان وارد شدم و در سه سال اخیر با تلاش بیش‌تر، خودم را به جایگاهی که الان در آن قرار دارم رساندم.

کرونا چه تاثیری بر درس خواندنت داشت؟

در مدرسه تقریبا بخش زیادی از کتاب‌ها را خوانده بودیم و با تعطیلی مدارس، سعی کردم خودم بخش‌های باقی‌مانده‌ی کتاب‌ها را بخوانم. در اسفند ماه که مدارس تعطیل شد در کنار تکمیل کتاب‌های درسی، درس‌های پایه را هم جمع‌بندی می‌کردم که خودم را برای اولین آزمون عید آماده کنم. هنوز ذهنیتی راجع به حذف درس‌های پایانی و تغییر تاریخ کنکور نداشتم و برنامه‌ای که برای خودم طراحی کرده بودم این بود که از اواسط اردیبهشت خودم را برای جمع‌بندی آماده کنم. وقتی جمع‌بندی را تا حدودی شروع کرده بودم، خبرهای مبنی بر تغییر تاریخ کنکور به گوشم رسید و این مسئله من را کاهل و تنبل کرد. حس دوگانه‌ای داشتم. به خاطر از بین رفتن فرصت تابستان ناراحت بودم. همچنان باید درس می‌خواندیم. از طرفی حس می‌کردم ماکزیمم تلاشم را هنوز نکرده‌ام و این مسئله به من فرصتی برای تلاش می‌دهد. این دوگانگی دو هفته طول کشید و در این دو هفته خیلی کم‌تر درس خواندم. تنها کاری که توانستم بکنم این بود که پیوستگی‌ام را در درس خواندن حفظ کنم. دلم نمی‌خواست با عقب افتادن تاریخ کنکور، جمع‌بندی را به تعویق بیندازم. بنابراین به اشکال مختلف از خودم آزمون می‌گرفتم. آزمون‌های در طول سال را دوباره امتحان می‌دادم و از کتاب‌های مختلفی برای آزمون دادن کمک می‌گرفتم. در دوران امتحانات هم آزمون دادن را رها نکردم. بعد از امتحانات هم آزمون‌های جامع با 235 سوال و 250 دقیقه زمان را شروع کردم. الان هم آزمون دادن برای من ادامه دارد.

تاثیر کانون را بر عملکرد خودت چگونه ارزیابی می‌کنی؟

من همیشه مطابق برنامه‌ی راهبردی کانون پیش رفتم و از این کار راضی بودم. در شرایط اخیر هم کانون تمام تلاشش را کرد تا هماهنگ با تغییرات پیش آمده به ما برنامه بدهد و این نکته‌ی بسیار خوبی برای ما بود.

به نظرت روش سه روز یک‌بار تا چه حد بر جمع‌بندیِ بهتر درس‌ها و آمادگی برای کنکور موثر است؟

این روش، روش درستی است و برنامه‌ای است که سال‌هاست امتحان خودش را پس داده است. حتی دانش‌آموزانی که کانونی نیستند از این روش برای جمع‌بندی استفاده می‌کنند. البته مثل هر روش و برنامه‌ی دیگری، این روش هم قابلیت شخصی‌سازی دارد. مثلا من هر اندازه که به کنکور نزدیک‌تر می‌شویم فاصله‌ی آزمون دادن‌هایم را کم‌تر می‌کنم. الان سه روز است که پشت سر هم آزمون می‌دهم و بعد از آن تحلیل می‌کنم و نواقص را رفع می‌کنم. درواقع الان تحلیل‌هایم زمان کم‌تری نیاز دارند و شب‌ها مطالبی که حس می‌کنم ممکن است از یادم بروند، مرور می‌کنم. به نظرم بهتر است مطالب حفظی تا حدودی هر شب مرور شوند.

دو آزمون جامع کانون را پشت سر گذاشتی. ارزیابی‌ات از آن‌ها چیست؟

من در تمام آزمون‌های جامعی که از خودم می‌گیرم جدی هستم، اما با آزمون‌های جامع کانون برخورد و جدیت ویژه‌تری داشتم. به هر حال این آزمون‌ها مقایسه‌ای بین دانش‌آموزان انجام می‌دهد و نکته‌ی مهم‌تر این است که باید کاملا سبک و سیاق کنکور را رعایت کنیم. من هم تمام تلاشم را کردم که در آزمون‌های جامع، شرایط کنکور را برای خودم ایجاد کنم. حتی پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کردم. از شرایطم راضی بودم و آزمون‌های کانون استانداردهای لازم را داشتند. آزمون 3 مرداد آزمون خوبی بود و مشکل خاصی پیش نیامد. آرامش داشتم و اگر سوالی سخت بود، آن را رها کردم و در زمان ذخیره شده به سمت آن برگشتم. درصدهایم خوب بود. ریاضی 80، فیزیک 95 و شیمی 93 درصد شد. رضایت داشتم اما دوست دارم درصد ریاضی پیشرفت داشته باشد. میانگین درصد عمومی‌هایم بالای 80 بود. دوست دارم در کنکور هم شرایطم مثل آزمون‌های جامع، مطلوب باشد.

مهدی عباس‌تبار با میانگین تراز 7561


پس به زمان‌های نقصانی پایبند هستی.

در قانون زمان نقصانی باید ریاضی را در یک ساعت پاسخ بدهیم و سپس به سراغ درس بعدی برویم. طمع من برای پاسخ دادن به تمام سوالات در یک ساعت، بعضی وقت‌ها کار دستم می‌دهد. در آزمون 3 مرداد هم فکر می‌کردم چون مسلط هستم می‌توانم با سرعت بیش‌تری به سوالات ریاضی پاسخ بدهم. اما این مسئله دقت من را پایین می‌آورد. در ریاضی هم اصل اول دقت است. با این که خوب پیش می‌رفتم، غلط‌هایم زیاد شد. سوالی نبود که بلد نباشم، اما بی‌دقتی کردم.

برای رفع این مشکل راه‌حلی پیدا نکردی؟

در ریاضی برخلاف فیزیک، دقت از اهمیت بیش‌تری نسبت به سرعت برخوردار است و خودم هم فکر می‌کنم که اگر در دور اولی که سوالات را حل می‌کنم، زمان بیش‌تری به خودم بدهم، آرامش بیش‌تری خواهم داشت. در فیزیک سرعت تعیین‌کننده است و امکان این وجود دارد که بتوانیم در کم‌تر از 45 دقیقه، به 45 سوال آن پاسخ بدهیم. ریاضی به خلاقیت و تحلیل بیش‌تری در لحظه نیاز دارد.

درس‌ها را مطابق با ترتیب دفترچه پاسخ می‌دهی؟

به نظر من در کنکور این که سایر دانش‌آموزان با چه شیوه‌ای پیش می‌روند، بسیار مهم است. نباید من ترتیب را برای خودم تغییر بدهم. وقتی در دینی قوی هستم، اگر کنکور را با دینی شروع کنم ممکن است این درس سخت‌ترین درس عمومی کنکور باشد. با این کار در حالی که سایر دانش‌آموزان در حال پاسخ‌گویی به سوالات ادبیات فارسی هستند، من از آن‌ها عقب می‌مانم. ممکن است سوالات ادبیات بسیار عالی باشند و دانش‌آموزان دیگر به سرعت از من سبقت می‌گیرند. ضمنا ریسک بزرگی است و ممکن است ترتیب وارد کردن سوالات در پاسخ‌برگ را اشتباه کنم. حرکت کردن طبق ترتیب دفترچه به من آرامش و نظم فکری می‌دهد.

برای مدیریت زمان شیوه‌ی خاصی داری؟

من قبلا کمی از نظر مدیریت زمان مشکل داشتم. اما بعد تصمیم گرفتم یک سری از سوالات از پیش تعیین‌شده را در مرحله‌ی اول پاسخ ندهم. این کار به من کمک کرد که زمان را خیلی بهتر مدیریت کنم.

در برنامه‌ی روزانه‌ی تو به جز درس، رعایت چه نکاتی اهمیت دارد؟

همیشه و مخصوصا در این روزها نسبت به ساعت غذا خوردن و خوابیدنم خیلی پایبند هستم. در کنار درس، ورزش هم می‌کنم. گاهی استراحت‌های بین مطالعاتم را طولانی‌تر می‌کنم و زمانم را صرف ورزش می‌کنم. در شرایط کرونا بیش‌تر به صورت مجازی با دوستانم در ارتباط هستم.

از طریق کانون دوستانی هم پیدا کرده‌ای. این دوستی‌ها چه حسی به تو القا می‌کند؟

حس غریبگی حس خوشایندی نیست. وقتی وارد مدرسه‌ی تیزهوشان شدم حس غریبگی را تجربه کردم. از بین 400 تا 500 دانش‌آموز، فقط 2 یا 3 نفر را می‌شناختم. برای من که اجتماعی بودم، این حس خوبی نبود. با دانش‌آموزان دیگر در کانون فضایی ایجاد کردیم که قبل از ورود به دانشگاه یکدیگر را بشناسیم و با هم در ارتباط باشیم تا در دانشگاه، این حس غریبگی برایمان ایجاد نشود.

و اما نکته‌ی آخر ...

دوست دارم در این‌جا به سوالی که همیشه از من یا دوستان دیگر پرسیده می‌شود، پاسخ بدهم. این سوال خیلی تکرار می‌شود که چگونه بعضی از دانش‌آموزان، در درس موفق هستند؟ به نظرم روش‌های مطالعه، روش‌های محدودی هستند. درس را می‌خوانی، تست کار می‌کنی و در نهایت آزمون می‌دهی. نکته‌ای که دانش‌آموزان برتر را از سایر دانش‌آموزان متمایز می‌کند "رویکرد مطالعه" است نه روش مطالعه. ممکن است رویکرد مطالعه‌ی یک نفر، کسب درصد 100 در آزمون بعدی در یک درس باشد و رویکر دانش‌آموز دیگری، کسب نتیجه‌ی عالی در کنکور باشد. ممکن است کسی هم با هدف یادگیری درس بخواند، بعد به کنکور فکر کند. ممکن است نتیجه‌ی دو نفر با روش‌های مطالعاتی و میزان تلاش یکسان، خیلی متفاوت باشد و این به رویکرد افراد در زندگی تحصیلی برمی‌گردد. من سعی کردم درس‌ها را به خوبی یاد بگیرم و هدفم، موفقیت در کنکور باشد.   


سایر گفت‌وگوهای داوود اکبری را در لینک زیر بخوانید:

گفت‌وگوهای داوود اکبری

Menu