علی چیتساز، رتبهی 8 تجربی کشور سال 99 از شیراز
درس خواندن در شرایط جدید چگونه است؟
آزمونهای سه روز یک بار به من کمک کرد که مدیریت زمان را تمرین کنم
این گفتوگو در 30 تیر 1399 در سایت کانون منتشر شده بود که اکنون با توجه به اعلام نتایج کنکور سال 99 بازنشر میشود.
علی چیتساز در یک نگاه
شهر: شیراز (استان فارس)
مدرسه: شهید دستغیب 1
میانگین تراز: 7906
سابقهی حضور در کانون: از دهم تا دوازدهم تجربی به مدت 3 سال
تحصیلات و شغل پدر: لیسانس علوم آزمایشگاهی، مدیر فروش
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
از کودکی در درس خواندن جدیت داشتی؟
من مسلما از روز اول با این شدت درس نمیخواندم. از دبستان هیچوقت بهترین دانشآموز نبودم، اما همیشه جزو دانشآموزان خوب بودم. دلیلش هم این بود که قبلا به اندازهی الان برای درس خواندن اشتیاق و انگیزه نداشتم. در دورهی دبستان صرفا برای مدرسه درس میخواندم و به خاطر نوع درس خواندنم، توقع بالایی هم برای موفقیت نداشتم. تقریبا درس خواندنم بی هدف و از روی وظیفه بود. حتی در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان هم در پایهی ششم پذیرفته نشدم و به مدرسهی امام رضا (ع) رفتم.
نقطهی عطف زندگی تحصیلی تو کجا بود؟
تابستان پیش از ورود به پایهی هشتم از طرف مدرسه برای ما کلاسهایی برگزار شد که من هم شرکت کردم. یکی از اتفاقاتی که تا حد زیادی توانست روش درس خواندنم را تغییر بدهد این بود که در کلاس ریاضی، دبیرمان یکی از سوالات هندسهی المپیاد ریاضی را برای ما نوشتند و از ما خواستند آن را اثبات کنیم. تا قبل از آن همیشه عادت داشتم در چارچوب کتاب، درس بخوانم و قصدی هم برای شرکت کردن در المپیاد و مطالعهی فراتر از کتاب نداشتم. مسئله از طریق برهان خلف حل میشد و حتی از دانشآموزان دوازدهم تجربی انتظار نمیرود بتوانند آن سوال را حل کنند و برای من که کلاس هشتم بودم خیلی دشوار بود. اما در حدود سه ساعت روی آن سوال فکر کردم و توانستم اثباتش کنم. قبلا سابقه نداشت تا این حد روی سوالی فکر کنم و همیشه اگر پس از کمی تلاش، به نتیجه نمیرسیدم، سوال را رها میکردم. همان جا بود که به من ثابت شد اگر واقعا تلاش و فکر کنیم و به جای اینکه به دنبال راهحلهای آمادهی موجود در پاسخنامهها باشیم، خودمان برای رسیدن به جواب وقت صرف کنیم، قطعا به نتیجه میرسیم. این برای من خیلی ارزشمند بود و جایزهی آن سوال را هم گرفتم. اما راه را ادامه دادم و این روش را رها نکردم. عادت کردم که دیگر حتی اگر یک ساعت هم طول بکشد، روی پاسخ سوال فکر کنم و خودم به جواب برسم. یاد گرفتم چطور فکر کنم. مطابق با آموزههای کانون در حقیقت به فراشناخت رسیدم و روش یادگیریِ خودم را یاد گرفتم.
با تغییر روش درس خواندنت توانستی پیشرفت کنی؟
در مقطع متوسطهی اول، مدرسه از ما آزمون میگرفت. با شروع پایهی هشتم پیشرفت خوبی را تجربه کردم. در اولین آزمونِ مدرسه، من که قبلا رتبهی 30 را میگرفتم توانستم رتبهی سوم مدرسه را کسب کنم و این برای من پیشرفت خیلی خوبی محسوب میشد. آنجا بار دیگر به من ثابت شد که اگر تلاش کنم، بدون تردید به نتیجه میرسم. طرز فکرم را تغییر دادم و در درس خواندن جدیتر شدم. در آزمونهای بعدی رتبهی اول گرفتم. در المپیاد ریاضی نوجوانان هم با امید اینکه مدال برنز را کسب کنم شرکت کردم. قبل از آن هیچ ذهنیتی راجع به المپیاد نداشتم. اما کتابها را تهیه کردم و مطالعه کردم. اولین مدال ارزشمند زندگی من در آن المپیاد رقم خورد و مدال طلا گرفتم. خیلی از مسائل هست که تا خودمان تجربه نکنیم برایمان به باور تبدیل نمیشود. اما اگر هر تلاشی هوشمندانه و در مسیر رسیدن به هدف انجام شود بدون شک منجر به موفقیت میشود.
از کی مطالعه برای آزمون تیزهوشان را شروع کردی؟
من از پایهی هشتم تلاشم را خیلی بیشتر کردم. در دورهی متوسطهی اول روزی 8 ساعت درس میخواندم. از پایهی نهم برای آزمون تیزهوشان مطالعه میکردم. دوباره هم در المپیاد ریاضی شرکت کردم و مدال طلا کسب کردم. اما در نهایت رشتهی تجربی را انتخاب کردم. الان از انتخابم راضی هستم، اما شاید به دلیل موفقیتهایی که در ریاضی داشتم، منطقیتر بود که رشتهی ریاضی را انتخاب کنم.
کمی از ورود به مدرسهی جدید و شروع آزمونهای کانون بگو.
وقتی در پایهی دهم به مدرسهی تیزهوشان وارد شدم ذهنیت جالبی نسبت به این مدرسه داشتم. فکر میکردم فضایی است که در آن همهی دانشآموزان با جدیت درس میخوانند. اما حقیقتا با مدارس دیگر تفاوت چندانی نداشت و شاید در این مدرسه هم سی درصد از بچهها با آن جدیتی که در ذهن من بود، مشغول تلاش بودند. روز اول اعتمادبهنفس نداشتم و برای من فضای جدیدی بود. اما بعد متوجه شدم که تفاوت خاصی وجود ندارد و با برگزاری آزمونها توانستم به اعتمادبهنفس و خودباوری برسم. از سال دهم در آزمونهای کانون شرکت کردم. در آزمونهای پیشرفت تحصیلی مرحلهی اول و دوم مدارس تیزهوشان هم رتبهی اول کشور شدم. در اولین آزمون کانون رتبهی 11 کشور شدم. سال دهم رتبهی قابل قبول در آزمونهای کانون برای من بین 1 تا 40 کشور بود و تاکیدی بر کسب رتبهی تکرقمی نداشتم. در کنار درسم برای المپیاد هم مطالعه میکردم.
مسیر مطالعه برای کنکور را چطور ادامه دادی؟
در پایهی دهم برای المپیاد وقت میگذاشتم و منتظر نتیجهام بودم تا مسیرم را برای کنکور مشخص کنم. اما نتایج در حدود یک ماه با تاخیر اعلام شد و من درس خواندنم را برای کنکور در تابستان پایهی یازدهم شروع کردم. در تابستان پایهی دهم بیشتر برای ریاضی وقت گذاشته بودم و باید حتما جبران میکردم. در تابستان یازدهم کتابهای یازدهم را پیشخوانی کردم. تجربهی خوبی در مطالعهی زیست به دست آوردم. قبلا کمترین درصدهایم مربوط به این درس بود و روش مطالعهی این درس را بلد نبودم.
در کلاس خاصی هم شرکت میکردی؟
اولین رتبهی تکرقمی را در آبان سال 97 که یازدهم بودم کسب کردم. همیشه به دنبال این بودم که برای هر سوال، راهحلهای خاص خودم را داشته باشم. وقتی با دوستانم رفعاشکال میکردیم به من میگفتند که در کلاسها راهحلهای دیگری را یاد گرفتهاند. اما من خودم دوست داشتم روی هر سوال فکر کنم و با روش خودم به پاسخ برسم. در هیچ درسی به جز ادبیات در متوسطهی دوم به کلاس نرفتم.
تابستان سال گذشته با چه برنامهای درس خواندی؟
وقتی با مشاوران مشورت کردم به این نتیجه رسیدم که در تابستان همگام با برنامهی کانون درسهای پایه را جمعبندی کنم. اولویتم با مطالعهی درسهای پایهی دهم بود که حس میکردم ممکن است فراموش کرده باشم. در اولین آزمون تابستان که یک آزمون جمعبندی پایه بود، فقط برای درسهای دهم و یازدهم آماده شدم و بعد از آن آزمون، پیشخوانی درسهای دوازدهم را شروع کردم.
نقاط قوتت در کدام درسها بود؟
از بین درسهای اختصاصی در شیمی و ریاضی قویتر بودم. برای ریاضی سعی میکردم از بهترین منابع استفاده کنم. میزان حل تست برای من وابسته به مبحثی بود که میخواستم آن را مطالعه کنم. مسلما فصل گستردهای مثل تابع که در هر سه پایه تکرار شده نیاز به توجه و اهتمام بیشتری داشت. فصلها را اولویتبندی کرده بودم و در تابستان به ترتیب اولویت و اهمیت مباحث تست کار کردم. از تابع شروع کردم و نقاط قوت و ضعف خودم را در هر مبحث بررسی کردم. در بحث مثلثات ضعف بیشتری داشتم که بعد از تابع به سراغ این مبحث رفتم.
برای رفع نقاط ضعفت در ریاضی چه روشی داشتی؟
روش من این بود که وقتی تست کار میکردم و تصحیح میکردم، بلافاصله به سراغ پاسخنامه نمیرفتم. اگر در تستی غلط داشتم، دوباره سعی میکردم آن تست را از جوانب مختلف بررسی کنم. دقیقا بررسی میکردم که آن تست از چه پایهای و از کدام مبحث مطرح شده و ممکن است با چه روش دیگری بتوانم به پاسخ صحیح برسم. این کار وقتگیر بود اما خیلی بهتر از این بود که از روی پاسخنامه راهحل را بخوانم. من در این زمینه مقالههای زیادی خواندهام. پاسخی که خودم به آن میرسم برایم در ذهن ماندگارتر است و حتی میتوانم مسئله را از جنبههای مختلف گسترش بدهم. البته گاهی هم پیش میآمد که تلاشهایم به پاسخ نمیرسید. به هر حال پاسخنامه را مطالعه میکردم، چون ممکن بود پاسخِ کتاب از راهی که من به آن میرسیدم بهتر باشد. با همین رویه معمولا نمرهام در ریاضی 10 از 10 بود.
روشت برای مطالعهی درس شیمی چگونه بود؟
برای موفقیت در درس شیمی لازم است تستها متنوعی کار کنیم. در کتاب شیمی نظام جدید علیرغم اینکه مباحث حفظی و مفهومی بیشتر شده است، مسئلههای خلاقانه هم در آزمونها بیشتر از قبل شده است. دید طراحان سوال در این درس به گونهای بوده که ما بتوانیم مسئله را با تحلیل کردن و به شکل خلاقانهای به پاسخ برسانیم. برخی از دانشآموزان در مدیریت زمان در این درس مشکل دارند. کار دشواری است که بتوانیم مسائل شیمی را در یک دقیقه حل کنیم. شیمی در دفترچه درس آخر هست و همیشه از من سوال میشد که چطور میتوانم سوالات شیمی را در زمان معین شده پاسخ بدهم. لازمهی توانمندی در این موضوع هم حل تستهای متنوع و زیاد است. باید به طور مستمر و پیوسته تمرین کنیم. با این کار هر مشکلی داشته باشیم حل میشود و سرعتعمل ما افزایش مییابد. برای شیمی دفتری داشتم که در مسائلی که اشتباه حل میکردم، مینوشتم و برای خودم توضیح میدادم. نوشتن تاثیر مثبتی بر یادگیری دارد. نمیتوان به استخر نگاه کرد و شنا کردن یاد گرفت. برای شیمی به سراغ مسائل سخت میرفتم تا بیشتر به چالش کشیده شوم.

در کدام درس توانستی به تغییر روش مطالعهات پیشرفت کنی؟
در پایهی دهم که آزمون دادن را در کانون شروع کردم همیشه سه الی چهار غلط داشتم و خودم را توجیه میکردم که سوال سلیقهای بوده یا ایرادی داشته است. در امتحانات مدرسه هم در زیست مشکل داشتم. به امتحانات نیمسال اول نزدیک شده بودم و نیاز داشتم سریعتر مشکلم را حل کنم. کتاب تستی تازه را تهیه کردم و سعی کردم صفحه به صفحهی آن را با دقت کار کنم و مطالعه کنم. دائما مرور میکردم. بعضی از بچهها از زیرنویس شکلها غافل میشوند. به جزئیات توجه بیشتری کردم و تستهای بیشتری کار کردم. نکات مهم را مینوشتم و کاری به نکات عجیب و غریب نداشتم. رفته رفته تا پایان سال دهم توانستم نمرهام را به 9 از 10 برسانم و به مرور پیشرفت کردم.
کدام بخشهای سایت کانون و مجله آزمون برایت کاربردیتر بود؟
گفتوگو با رتبههای برتر برای من بسیار مفید بود. هر کسی حرفی برای گفتن دارد و در هر گفتوگویی نکاتی وجود دارد که حداقل به یک نفر میتواند کمک کند. بسیاری از عادات اشتباهم را با کمک گفتوگوها کنار گذاشتم. در تابستان دوازدهم فکر میکردم وقت کمی دارم و دائما حس میکردم باید بیشتر درس بخوانم. با مطالعهی این گفتوگوها متوجه شدم که اتلاف وقت بیشتر به من آسیب رسانده است. توانستم روشهای مطالعاتی خودم را اصلاح کنم و بازده کارم را بدون اینکه به ساعت خوابم لطمهای وارد شود، اصلاح کنم. کارنامهی اشتباهات هم کمک زیادی به من میکرد تا دائما ایراداتم را مرور کنم.
در طول سال دوازدهم افتوخیزی را تجربه کردی؟
تا آذر ماه اوضاع خوب بود و رتبهام بین 1 تا 10 کشور متغییر بود. مشکل خاصی نداشتم و درسها را در تابستان خوب خوانده بودم. در آذر ماه آنفلوانزا گرفتم و نتوانستم آن طور که میخواهم درس بخوانم. البته در آزمون شرکت کردم. رتبهام 16 کشور شد. خودم از نتیجهام راضی نبودم و در آزمونهای بعدی هم رتبهام بین 11 تا 16 تغییر میکرد. انگیزهام کاهش پیدا کرده بود. در درسهای عمومی شرایطم خوب نبود. دینوزندگی دوازدهم برایم کمی دشوار بود. خیلی ارزشمند است که انسان بتواند در هر مرحلهای هدف داشته باشد و انگیزهاش را حفظ کند. در آزمون 27 دی نتوانستم در شهر رتبهی 1 را کسب کنم و در کشور رتبهام 11 شد. یک روز وقت گذاشتم و به این سالهایی که گذراندم فکر کردم. دنبال این بودم که ببینم چرا انگیزهام کم شده است. هدفم را کمی تغییر دادم. در نیمسال اول از کتاب جمعبندی کانون استفاده کردم که کیفیت سوالاتش بسیار عالی بود.
به چه هدفی فکر میکردی؟
شاید هدف ما در این سن این باشد که به دانشگاه برویم. این هدف ارزشمندی است. اما بعد از ورود به دانشگاه چه اتفاقی میافتد؟ صرفا درس میخوانیم یا به دنبال اهدافی فراتر از آن هستیم؟ دوست داشتم به چیزهای بزرگتری فکر کنم و تلاشم به تبع آن بیشتر شد. دانشگاه رفتن و کسب رتبهی عالی هدفی گذرا برای من بود. به ده سال بعد فکر میکردم. تصمیم گرفتم تلاشم را بیشتر کنم. در آزمون بعدی که جمعبندی درسهای پایه بود توانستم موفقتر باشم و در آخرین آزمون حضوری رتبهی 7 کشور را کسب کردم. بعد هم که کرونا همه چیز را به هم ریخت.
کرونا برای تو هم اثرگذار بود؟
من از کمپ مطالعاتی استفاده نمیکردم و خودم در خانه درس میخواندم. تعطیلی مدارس خیلی تفاوتی در روند درس خواندنم ایجاد نکرد. کلاسهایی که باقی مانده بود هم آنلاین شد. به مسیرم ادامه میدادم، البته آزمون غیرحضوری برایم سخت بود. در آزمونهای اول رتبه هم نداشتیم و این دشوار بود. من چون نمیدانستم قرار است تاریخ کنکور تغییر کند از خودم در خانه چند آزمون جامع گرفته بودم. برای بعد از کنکور هم برنامههای زیادی داشتم. به همین خاطر تغییر تاریخ کنکور اذیتم کرد. با مسئله کنار آمدم اما هیچوقت نشد که روحیهام به قبل از تعطیلات کرونا برگردد. برنامهام را تغییر دادم و سعی کردم خودم را با برنامه هماهنگ کنم. البته من توانستم آزمونهای جامع زیادی را کار کنم که اگر کنکور به تعویق نمیافتاد به سراغشان نمیرفتم. حالا که میبینم چه نکاتی را از دل این آزمونها یاد گرفتهام که ممکن بود در کنکور مطرح شود، از این جنبهی مثبتِ تعطیلات کرونا رضایت دارم.
برنامهات در روزهای باقیمانده تا کنکور چیست؟
من طبق برنامهی کانون آزمون میدهم. یکی از کارهای بسیار خوب کانون این بود که آزمونهای عمومی را به برنامه اضافه کرد. این ایده، بسیار بهموقع و مناسب بود. آزمونهای سه روز یک بار به من کمک کرد که مدیریت زمان را تمرین کنم. گاهی یک درس در آزمون دشوار است و لازم است از بعضی سوالها عبور کنیم. همین کار برای بعضیها دشوار است. یاد گرفتم چطور دقیقههایم را بین درسهای مختلف تقسیم کنم. ضمنا فرصت دارم تحلیل آزمون را دقیقتر انجام بدهم. من مدتهاست ایراداتم را مینویسم و بعد از گذشت مدت زمانی، مجددا آنها را مرور میکنم. الان هم همین کار را تا کنکور ادامه میدهم. در زمان بین آزمونها، برای همهی درسها تست موضوعی کار میکنم و یک روز در میان، شش درس دینوزندگی را مرور میکنم. الان در روز در حدود 12 ساعت مطالعه میکنم. در آزمون جامع 20 تیر هم رتبهی 1 کشور را کسب کردم.
برای اینکه بتوانی شادابی خودت را حفظ کنی، در زمانهای استراحتت چه میکنی؟
من علاقه دارم روی مسائل منطقی مثل مسائل ریاضی و نظریهی بازیها فکر کنم. کتابهایی در این زمینه مطالعه میکنم و کلا اهل مطالعهی غیردرسی هستم. در زمانهایی که خسته هستم کتابهایی در زمینهی توسعهی فردی یا غزل مطالعه میکنم. گاهی هم سوال طراحی میکنم. این کمک میکند که دید طراح سوال را تمرین کنم.
نسبت به جلسهی کنکور چه ذهنیتی داری؟
قطعا ساختار برگزاری کنکور امسال با سالهای قبل تفاوت دارد. گاهی فکر میکنم اگر قرار باشد سطح سوالات متفاوت باشد واکنشم چگونه است. حتی با ماسک آزمون دادن هم کمی این مسئله را دشوار میکند. به نظرم بهتر است آزمونهای غیرحضوری را با ماسک برگزار کنیم تا به این شرایط عادت کنیم. به این فکر کردهام که اگر در درسی سوالات دشوار مطرح شد تمرین کردهام که از روی سوالات عبور کنم و به سراغ سوالات بعد یا درس بعدی بروم و بعد دوباره به سمت سوالات دشوار برگردم.
پدر و مادرت در این مسیر تا چه حد همراهت بودهاند؟
بزرگترین کار پدر و مادرم برای من این بوده که تا حد زیادی من را از حاشیهها دور نگه داشتهاند. پدر و مادرم میدانستند که حاشیهها تا چه حد ذهن را درگیر میکند و بازده کارم را پایین میآورد. اگر در آزمونی نتیجهام مطلوبم نبود واکنشی نشان نمیدادند. چون تا کنکور فرصت برای رشد داریم.
نکتهای هست که بخواهی برایمان بگویی؟
این جملهها را زیاد میشنویم که "مشکلات نردبان ترقی هستند" و "شکست مقدمهی پیروزی است". اما افرادی که به این مفاهیم باور داشته باشند زیاد نیستند. من افتوخیزهای زیادی داشتم. قرار نیست کسی همیشه بهترین باشد و در همهی آزمونها رتبهاش 1 باشد. کسی که عملکرد خوبی دارد قطعا از شکستهایی که در مسیرش تجربه کرده، درسهایی آموخته است. بهتر است به دنبال دلیل باشیم و دو هفتهی آزمون را ارزیابی کنیم. باید دقیقا هر آزمون را تحلیل کرد، دلیل منطقی برای هر ایراد پیدا کرد و بعد هم به دنبال رفع آن بود. اراده رمز موفقیت است. باید از خواستههای کوتاهمدت برای رسیدن به هدف، دست کشید. ارزش هدف خیلی بالاتر است.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:
