گفت‌وگو با مریم و مائده ارشدی‌نژاد، رتبه‌ی 10 و 63 نقشه‌کشی

مائده ارشدی‌نژاد، رتبه‌ی 63 نقشه‌کشی معماری هستم. من و مریم با هم دوقلو هستیم. خانواده‌ای پنج‌نفره داریم و خواهر بزرگ‌ترمان دانشجوی دام‌پزشکی است.

گفت‌وگو با مریم و مائده ارشدی‌نژاد، رتبه‌ی 10 و 63 نقشه‌کشی

می‌خواهیم در آینده نویسنده شویم


لطفاً خودتان را معرفی کنید؟

مریم: مریم ارشدی‌نژاد، رتبه‌ی ۱۰ نقشه‌کشی معماری هستم.

مائده: مائده ارشدی‌نژاد، رتبه‌ی ۶۳ نقشه‌کشی معماری هستم. من و مریم با هم دوقلو هستیم. خانواده‌ای پنج‌نفره داریم و خواهر بزرگ‌ترمان دانشجوی دام‌پزشکی است. پدر ما دیپلم و تولیدی پوشاک دارد و مادرمان خانه‌دار است و دیپلم دارد.

چرا هنرستان را انتخاب کردید؟

مریم: هر دو به این نتیجه رسیدیم که انتخاب رشته‌های هنرستانی به ما کمک می‌کند که از این دوران با شغل آینده‌مان آشنا شویم. در متوسطه‌ی اول از یکی از هنرستان‌ها برای معرفی رشته‌ها به مدرسه‌مان آمدند. بعد از صحبت‌های ایشان، هر دو تصمیم گرفتیم چون هنر را هم دوست داریم، نقشه‌کشی معماری را انتخاب کنیم.

خانواده مخالفتی نداشت؟

مائده: ابتدا می‌خواستیم رشته‌ی ریاضی را انتخاب کنیم و در یکی از رشته‌های مهندسی که به هنر نزدیک است، درس بخوانیم. وقتی خانواده از تصمیم ما مطلع شدند، مخالفتی نکردند و حتی خوش‌حال شدند که هر دو این تصمیم را گرفته‌ایم.

شما هر دو درس‌خوان بودید؟

مریم: در مدرسه و در هنرستان، درس‌ها را در کلاس یاد می‌گرفتیم و نیاز نبود زمان زیادی برای مطالعه در خانه صرف کنیم.

یک روز درسی‌تان را شرح می‌دهید؟

مائده: بعد از رسیدن به منزل استراحت می‌کردیم؛ ولی اغلب از ساعت 9 تا 12 شب درس می‌خواندیم. بیشترِ زمان مطالعه هم به انجام تکالیف می‌گذشت.

مطالعه‌ی غیردرسی هم داشتید؟

مریم: ما از سال هفتم خواندن کتاب‌های رمان را شروع کردیم. علاوه بر آن، هر دو، به دیدن فیلم هم علاقه‌ داریم.


دوران جمع‌بندی را کی آغاز کردید؟

مائده: از خردادماه جمع‌بندی را شروع کردیم. ساعت مطالعه را افزایش دادیم تا به میانگین 7 ساعت در روز رسید.

انتظار این رتبه را داشتید؟

مریم: سال قبل از کنکور تصمیم گرفتیم جزو نفرات برتر بشویم. سال آخر، در تمام 25 آزمون کانون شرکت کردیم و رتبه و ترازهایمان شبیه هم بود؛ ولی بعد از کنکور، مائده متوجه شد که کنکور را خراب کرده است.

چه شد که در آزمون‌ها شرکت کردید؟

مائده: ما قصد داشتیم رتبه‌ی یک‌رقمی بیاوریم؛ به همین دلیل، در آزمون‌های کانون ثبت‌نام کردیم.

کدام‌یک از ابزارهای کانون تأثیر بیشتری بر شما گذاشت؟

مریم: شرکت در آزمون‌ها و دریافت کارنامه‌ي آزمون تأثیر زیادی روی کار ما داشت. بعد از گرفتن کارنامه، اول به نتیجه توجه می‌کردیم و بعد از آن، به سراغ برطرف‌کردن ایرادات می‌رفتیم. کارنامه را همان روز جمعه می‌گرفتیم و سعی می‌کردیم تا پایان شب، آزمون را ارزیابی کنیم.

هر دو در دانشگاه شریعتی قبول شدید؟

مریم: بله. مائده قبولی نیم‌سال دوم شد. من هم تصمیم گرفتم یک ترم مرخصی بگیرم تا درس‌های دانشگاه را با مائده شروع کنم.

هدف شما در آینده چیست؟

مائده: از 14‌سالگی شروع به نوشتن رمان کردیم. هرکدام به صورت جدا. دوست داریم در آینده، نویسنده شویم.

Menu