اسکندر در حیاط خانهشان قدم میزند و با صدای بلند لغتهای جدید درس فارسی را میخواند و تمرین میکرد. ناگهان احساس کرد صدای دیگری همین لغات را تکرار میکند. ایستاد و بهدقت گوش داد. جهت صدا را که دنبال کرد دید بالای درخت یک طوطی سخنگو روی شاخه نشسته است. اسکندر از دیدن طوطی خوشحال شد و تصمیم گرفت با او دوست شود. کمی فکر کرد و با خود گفت: «این طوطی سخنگو میتواند در درس خواندن کمکم کند و هر چیزی را با صدای بلند میخوانم او هم تکرار کند تا بتوانم مطالب را بهتر به خاطر بسپارم.»
اسکندر هر روز که از مدرسه به خانه میرسید بلافاصله سراغ طوطی میرفت و مطالب جدید درسی را میخواند و همراه با طوطی آنها را تکرار و مرور میکرد. تکرار درسهای جدید باعث شد اسکندر روزبهروز پیشرفت کند و درسها را بهخوبی یاد بگیرد.
روزی از روزها که طبق معمول سراغ طوطی رفت، دید طوطی روی شاخه نیست. چند بار صدایش کرد ولی خبری از طوطی نشد که نشد. اسکندر با ناراحتی به سمت اتاقش رفت و با خود گفت: «یعنی طوطی من کجا رفته است؟»
- چه اتفاقی افتاده اسکندر؟ چرا ناراحتی؟
- طوطی سخنگو رفته است راوی!
- میدانم اسکندر! طوطی پرندهی باهوشی است و هر چه میشنود، سریع تکرار میکند.
- ای کاش طوطی همیشه با من بود و در درس خواندن کمکم میکرد راوی!
- این که غصه خوردن ندارد اسکندر! تو همیشه میتوانی این طوطی را کنار خودت داشته باشی. هر روز بعد از مدرسه میتوانی درس جدید را برای خودت توضیح بدهی و بخشها و نکاتی که از آن در ذهن داری، در دفترت بنویسی. این روش بازیابی نام دارد و به تو کمک میکند آموختههای جدید را بازیابی کنی و با آگاهی از موضوع درس، مطالعهی هدفمندی داشته باشی. بازیابی روشی سودمند برای یادگیریِ بهتر است. نوع دیگری از آن را میتوانی با آزمون دادن اجرا کنی؛ یعنی قبل از شروع مطالعه، یک مجموعهسؤال انتخاب کنی و از خودت امتحان بگیری و بعد از شناخت نقاط قوت و ضعف، درسها را بخوانی.
- به نظر میرسد بازیابی روش جالبی برای یادگیری باشد راوی!
- درست است اسکندر! با اجرای آن میتوانی در زمان صرفهجویی کنی و با ذهنی فعال درسها را بخوانی و بهتر یاد بگیری.
- از امروز بازیابی، طوطی سخنگوی من خواهد بود راوی!
- آفرین اسکندر! موفق باشی.
