در مراسم تجلیل از رتبههای برتر هنرستان 98، با برترهایی گفتگو شد که در حین تحصیل کار هم کرده بودند. خلاصهای از صحبتهای آنها در این مقاله آمده است:

محمد کریمی از یزد رتبه ی 8 کامپیوتر:
من برای این که خودم را محک بزنم تصمیم گرفتم در کنار درس کار کنم و پروژه های برنامه نویسی و طراحی سایت گرفتم و کم کم به این زمینه علاقمند شدم و کار خودم را به عنوان طراح وبسایت شروع کردم و روی پروژه های شخصی خودم هم کار می کردم.
چند ساعت در روز و هفته کار می کردید و درآمدتان چقدر بود؟
به طور متوسط برای هر پروژه 3 الی 4 ماه وقت می گذاشتم و از 400 هزار تومان الی 3 میلیون هم درآمد داشتم و به طور معمول گاهی از 2 ساعت الی 14 ساعت صرف این پروژهها میکردم.
چطور شد صاحبان مشاغل به شما اعتماد می کردند؟
من با توجه به دروسمان و کارهای عملیای که در حین تحصیل انجام داده بودم برای خودم پروژه های شخصی انجام داده بودم و وقتی پیش صاحبان کارها میرفتم آنها را ارائه میدادم و رزومه تهیه کرده بودم و می توانستم اعتماد آن ها را جلب کنم.
...........................................................................
سیدمحمد رخشانی رتبهی 7 کامپیوتر:
من از نهم می دانستم می خواهم به رشتهی کامپیوتر بروم و تصمیم گرفتم هنرستان بخوانم و در طی سالهای هنرستان، هم درس های دانشگاه را خواندم و هم کار کردم و الان خیلی پیشرفت کردم. اغلب کارهایی که میکردم به رشته ام مربوط بود به طور مثال یک پروژهی سدسازی را که به مدت یک ماه و نیم طول کشید انجام دادم و یک کار حسابداری انجام دادم که یک ماه طول کشید. از لحاط زمانی، من تابستانها 8 ساعت و روز های مدرسه 3 ساعت کار میکردم.
صاحبان کار، با این که جوان بودید، چگونه به شما اعتماد کردند؟
معلم هایم من را معرفی میکردند، به طور مثال یکی از معلمهایم من را به یک شرکت دانش بنیان معرفی کردند.
برنامهی شما برای آینده شغلی خودتان چیست؟
کشورمان را از لحاظ نرم افزار ارتقا بدهم.
...........................................................................
رضا حسینی رتبهی 7 الکتروتکنیک:
من در سال یازدهم یک پروژه ی سوله برق کشی برداشتم چون سال دهم تئوری آن را خوانده بودم و آن کار را به اتمام رساندم و درآمد هم داشتم. چون برای کنکور می خواندم 2 الی 3 ساعت زمان می توانستم برای کار بگذارم و برای پیدا کردن کار به آشنایان رو آوردم و اولین بار کارم را با یکی از آشنایان انجام دادم که هنوز به اتمام نرسیده و تا دو ماه دیگر به اتمام می رسد. حدود درآمدی که کسب کردم 2 الی 3 میلیون بود.
آیندهی شغلی خودتان را چه میبینید؟
دوست دارم یک متخصص در زمینهی برق صنعتی شوم.
...........................................................................
محمد عباسی رتبهی 4 الکتروتکنیک:
از بچگی به وسایل برقی علاقه داشتم و وقتی به پایه ششم رسیدم در یک مغازهی الکتریکی به پیشنهاد پدرم کار کردم. قبل از آن عادت داشتم به وسایل کوچک نگاه کرده بودم و با این کار، سیستمهای بزرگ را دیدم و علاقه ام هم بیشتر شد. در سال دهم هنرستان به رشتهی برق رفتم سال اول سیم کشی یاد دادند و تابستان همان سال رفتم و عملی یاد گرفتم. در هنرستان کارعلمی در مقیاس کوچک است و روی یک صفحهی یک در یک است ولی در محیط کار فضا بزرگتر است.
سال یازدهم برق صنعتی را یاد دادند که پیچیدهتر بود. امکان راحت وارد شدن به کارخانجات نیست و من چون برای ورود نامه کارآموزی داشتم وارد یک کارخانه شدم و کار کردم. طی این مدت متوجه شدم که در این کارخانه یک خط تولید جدید دیگری در حال باز شدن است و دوباره نامهی کارآموزی گرفتم و دوباره وارد کارخانه شدم و در این قسمت کار کردم و چون کارآموز بودم مبلغی دریافت نکردم. البته سال دوم الکتریکی وقتی برای خداحافظی رفتم به من یک تراول 50 هزار تومنی دادند که چون اولین پولی بود که کار کرده بودم آن را لابهلای قرآن نگه داشته ام.
آینده شغلی خودتان را در چه میبینید؟
میخواهم در هر کار که باشم خدمت بزرگی به عرصهی برق کشورمان کنم.
...........................................................................
محمد قاسمی رتبه 3 تاسیسات:
وقتی نهم را تمام کردم با توجه به شناختی که از بازار کار و رشته های فنی داشتم و با پرس و جو کار تاسیسات را چون کلی تر و گستردهتر است انتخاب کردم (سرمایش و گرمایش و لوله کشی ها)
. سال دهم وقتی وارد هنرستان شدم متوجه شدم تئوری به تنهایی عامل موفقیت نیست و پیش پیمان کارها می رفتم و از اساتیدم هم در مورد اینکه چگونه کار پیدا کنم می پرسیدم، منطقه ما گرمسیری است و روی سرمایش کار می کنند و من هم گاه برای تعمیر و نصب می رفتم.
چند تا پروژه داشتید؟
از اول به عنوان کارآموز وارد شدم و یک ماه کارآموزی کردم بعد از آن روزانه و برای درست کردن هر کار بسته به کاری که انجام می دادم روزانه دستمزد می گرفتم و بستگی به متراژ داشت، مثلا 10 متر، متری 10 هزار تومان روزی حدودا 100 هزار تومان.
آینده شغلی خودتان را در چه میبینید؟
دوست دارم تا مدرک کارشناسی پیش بروم و طراحی کنم و بتوانم روی پروژهها نظارت کنم، گاه مهندسها در اجرا مواردی را نادیده می گیرند ولی بعد از 10 سال صدمات وارد می کند و میخواهم نگذارم خرابی به وجود بیاید.
...........................................................................
بهرام قنبری رتبه 2 مکانیک خودرو:
وقتی میخواستم انتخاب رشته کنم معدلم بالا بود میتوانستم رشتههای دیگر را هم انتخاب کنم، برادرم در دانشگاه برق می خواند و به خاطر علاقهی من به رشتههای فنی و بازار کار و کسب سریعتر مهارت، من را تشویق کرد که وارد هنرستان شوم من هم وارد هنرستان شدم و از آنجایی که هیچ اطلاعی از کارایی خودروها نداشتم تصمیم گرفتم از یک جایی شروع کنم و از یک تعمیرگاه کوچک شروع کردم و دیدم پیشرفتی در آن نیست، بعد از آن پدرم جای دیگری را معرفی کردند و من که هنوز هم اصلا از ماشین سر در نمی آوردم مشغول به کار شدم 2 سال اصفهان بودم و یک سال به تهران مهاجرت کردم و 2 سال انجا کار کردم و چند ماه هم تهران کار کردم و درآمدم بالا نبود ولی تجربه ی زیادی کسب کردم.
آیندهی شغلی خودتان را در چه میبینید؟
دوست دارم تعمیرکار خودروهای خارجی شوم یا در شرکت های خودروهای خارجی کار کنم.
در تهران چطور کار پیدا کردید؟
اوایل که به تهران آمده بودم چند وقت بیکار و بی حوصله بودم از صبح تا بعدظهر کل تهران را گشتم و چشمم به یک اگهی افتاد که در مورد تعمیرات تخصصی نوشته بود رفتم و به آنها گفتم تجربه کاری در اصفهان دارم و بهم اعتماد کردند؛ البته استادکار من در اصفهان آنقدر معروف بودند که وقتی گفتم نزد او کار کردهام گفتند می توانی بیایی.
...........................................................................
جواد ایزدی:
من وقتی وارد رشتهی مکانیک خودرو شدم مقدمه ای از مکانیک می دانستم یک ماه که گذشت مطالب برایم خیلی شیرین بود و یک قرارداد با مغازه ای بستم و کار کردم. من طی دو سال هر سال سه ماه تابستان را کار کردم و در طول سال هم اوقات فراغت هایم را کار میکردم. بازار کار به من تا 50 درصد در کنکور کمک کرد چون هنرستان هم عملی است و هم تئوری و من این دو را با هم ترکیب کردم و در کنکور در دروس تخصصی بهتر عمل کردم.
چطور کار پیدا میکردید؟
برای پیدا کردن کار، چون برادرم مکانیک هستند سفارشم را به دیگران کردند البته خودش در آن زمان دانشجو بود.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
اینکه یک تکنسین ماهر شوم.
...........................................................................
مبین نادری رتبهی 7 مکانیک خودرو:
من از سال هفتم تا نهم سه ماه تابستان را در مغازهای کار کردم و چون خیلی شلوغ بودم خیلی خوب کار یاد نگرفتم شاید 20 درصد کار را یاد گرفتم وقتی وارد هنرستان شدم به مغازه جلوبندی سازی رفتم و هم آن سال آنجا کار کردم و هم دو سال بعد و چون کارم شاگردی بود درآمدش زیاد نبود مثلا هفته ای تقریبا 40 هزار تومن میشد.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
تا جایی که بتوانم درسم را ادامه می دهم و میخواهم یک سوله داشته باشم که همه ی کارهایی که روی ماشین انجام می شود در آن سوله انجام بدهم.
...........................................................................
علیرضا شیری رتبهی 10 الکتروتکنیک:
من سال نهم بین یک دوراهی بودم بین الکتروتکنیک و کامپیوتر و تصمیم اولم کامپیوتر بود ولی با مشورت خانوادم ترجیح دادیم برق هنرستان را ادامه دهم و کار کامپیوتر را خارج از رشتهی هنرستان انجام دهم. اوایل کارهایم ساده بودند در حد تعویض ویندوز و تعمیر و بعد که سطح الکترونیک من بالاتر رفت کارهایی که میتوانستم انجام دهم هم پیچیدهتر شد. درآمد کارهای من معین بود و به تعداد سیستم هایی که انجام می دادم محاسبه میشد، مثلا برای هر سیستمی 30 هزار تومان دریافت میکردم که شاید روزی 10 میشد شاید هم روزی یکی در کل حدودا روزانه بین 90 الی 300 هزار تومان درآمد داشتم.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
دوست دارم جزء مخترعینی باشم که با برق و کامپیوتر به صنعت کشور کمک کنم.
...........................................................................
علیرضا غفاری رتبهی 3 نقشه کشی:
شغل خاصی نداشتم منتها پروژه های دانشآموزان دیگر را می گرفتم و انجام می دادم، کارهایی مثل طراحی و مدل سازی و شیت بندی و هر پروژه 100 هزار تومندریافت میکردم، البته معلم هایم پیشنهاد هایی داده بودند ولی چون تمرکزم روی درس بود قبول نمی کردم، اخیرا هم فارغ از معماری چون پدرم کارآفرین هستند سمت کار ایشان رفته ام و در حال انجام بازاریابی و برندینگ هستم.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
من همانطور که در مصاحبههایم هم گفتم معماری را به عنوان هنر قبول دارم نه شغل و میخواهم یک سرمایه دار بزرگ بشوم.
...........................................................................
محمد عصاری:
وقتی وارد هنرستان شدم تابستانها کار میکردم سال دهم که کار می کردم بعد از حدود یک ماه دیدم یاد نگرفته ام و فقط 30 درصد کار را یاد گرفته ام و ماه های بعد هم در آن شرکت کار کردم، سال یازدهم وارد بحث سیم کشی شدیم و برای کاراموزی رفتم سیمکشی ولی گفتند قبول نیست و بعد از آن دوازدهم دوباره وارد بحث سیم کشی شدم، درواقع سال دهم درآمد آن چنانی نداشتم روزی 15 هزار تومن، یازدهم هم کار یاد گرفتم ولی دوازدهم روزی 80هزار تومان درآمد داشتم.
اینکه جایی بدون دریافت درآمد، کار میکردید و کار یاد می گرفتید را امتیاز تلقی می کنید؟
بله چون وقتی کاری یاد بگیرید می توانید از آن استفاده کنید ولی حقوق خرج می شود و می رود.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
دوست دارم طراح موتورهای الکتریکی باشم.
...........................................................................
فاطمه منعمی رتبهی 3 گرافیک:
در هنرستان، اولین درسی که پاس کردم عکاسی بود و وارد بازار کار عکاسی شدم و خرده سفارش عکاسی برداشتم و مبلغ نه چندان زیادی به دست آوردم و تجربه کسب کردم. بعد از آن نرم افزارهای مختلف یاد گرفتم و نرم افزار تدریس میکردم و بعد از کارآموزیام از من دعوت به کار کردند و طراحی لوگو کردم و در این مبحث هم تجربه کسب کردم.
چطور اعتماد دیگران را کسب میکردید به شما کار دهند؟
کسانی که هنر می خوانند یک سری کار به عنوان ژوژمان ارائه می دهند که سابقه کار محسوب میشود و میتوان همانها را به مشتری نشان داد و با این کار آنها به مهارت ما پی می برند.
علاوه بر مهارتهای تخصصی، برای کار کردن نیاز به مهارت ارتباطی است، این مهارت را شما از کجا به دست آوردید؟
بخشی از آن از خانواده ام هست و بخشی دیگر از کتاب هایی که خواندم. من از کتابهایی که مطالعه کردم نحوه برخورد با افراد دیگر را یاد گرفتم و دوست دارم طراح گرافیک باشم.
...........................................................................
شقایق بهرآبادی رتبه 4 تربیت بدنی از نیشابور:
من دوست داشتم کار کنم و وقتی مربی افتخاری رشتهی تنیس شدم بعد از 2 جلسه من را به قسمت های دیگر هم معرفی کردند و مربی رشتههای والیبال و ژیمیناستیک هم شدم. البته رشتهی تخصصی من تنیس است. چون مدرک مربی گری نداشتم به من حقوق مربیها را نمی دادند و از لحاظ زمانی هم 4 ساعت روزانه کلاس می رفتم و جلسه ای 16 هزار تومان می گرفتم به همراه ایاب و ذهاب.
کسانی که شما مربی آنها بودید چند سالشان بود و آیا قبول می کردند؟ بله دانش اموزان هفتم و هشتم و ابتدایی بودند.
آیندهی شغلی خودتان را چطور میبینید؟
عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی تهران
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی
