بيوفيدبک روش درماني است که با بکارگيري ابزارهاي الکترونيکي اطلاعاتي را در مورد اعصاب و عضلات و فعاليت هاي خودموختار بدن اندازگيري و پردازش مي کند و در قالب فيدبک صوتي يا تصويري به بيمار و پزشک معالج وي نشان مي دهد. بيوفيدبک به بيماران کمک مي کند تا آگاهي بيشتري از اعمال خودمختار بدن بدست آورند و کنترل ارادي شان را افزايش دهند. با استفاده از فيدبک هاي صوتي و تصويري فرد مي تواند کنترل بهتري بر روي عملکرد اندام هايش بيابد. اين دقيقاً همان کاري است که يوگي و مرتاضان هندي در طي ساليان سال انجام مي دادند. بيوفيدبک نوعي تکنيک درماني غيرتهاجمي است که کاهش علائم را در افراد بسياري موجب شده است. اثر گذاري اين تکنيک از فردي به فرد ديگر متفاوت است.

بيوفيدبک به طور طبيعي هميشه رخ مي دهد. اگر شما در حال دويدن هستيد و پهلو شما شروع به آسيب ديدن کند، سرعت خود را کاهش مي دهيد، در حقيقت به يک پيام زيستي پاسخ مي دهيد. يا هنگام دراز نشست رفتن احساس سرگيجه مي کنيد و به دنبال اين پيام از فعاليت دست مي کشيد. هر دو اين فعاليت ها شامل فرايندهايي و بخش هايي از بدن است که قابل کنترل ارادي و خودآگاه مي باشند. با ابزارهاي مناسب، افراد مي توانند همچنين کنترل فرايندها و بخش هايي از بدن که پيش از اين تصور مي شد ناخودآگاه، خودمختار و خارج از کنترل داوطلبانه است، را فراگيرند و آگاهانه بر دنياي درون سيستم عصبي خودمختار که عرق کردن، انقباض و انبساط عروق، فشار خون، ضربان قلب، سرعت تنفس، کشش عضلات صاف و حتي قرمز شدن و جوش زدن را کنترل مي کند، تاثير گذارند.
بيوفيدبک اطلاعاتي از فعاليت هاي زيستي ويژه اي که در دسترس مغز است را فراهم مي کند. هنگامي که مغز اطلاعاتي درباره خود و بدن (از قبيل اينکه چه طور به استرس واکنش نشان مي دهد و چطور مي تواند به وضع آرامش بازگردد) دريافت مي کند، مي تواند از اين اطلاعات براي بازگشت بدن به حالت تعادل استفاده کند، بنابراين اثرات ناشي از تنش را فرونشاند.
براي بيماران، دستگاه بيوفيدبک به عنوان نوعي حس ششم عمل مي کند، که به آنها اجازه مي دهد تا فعاليت هاي درون بدن خود را بشنوند و ببينند. يکي از انواع دستگاه هايي که به طور معمول استفاده مي شود، گرفتن سيگنال هاي الکتريکي در عضلات است. اين ماشين اين سيگنال ها را به شکلي که براي بيمار قابل درک باشد ترجمه مي کند: شايد به صورت چشمک زدن نور لامپ يا فعال شدن بوق هر زمان که کشش عضلات بيشتر مي شود باشد. اگر بيمار بخواهد کشش عضلات را تعديل نمايد، بايد سعي کند که چشمک زدن نور يا بوق زدن را کم کند.
براي مثال، محققان دريافته اند که فردي که به يک ابزار نشان دهنده ي فشار خون متصل است مي تواند ياد بگيرد که فشار خون را به راحتي با تمرکز بر روي مشاهده افت فشار در شماره گير، کاهش دهد. اگر از فرد پرسيده شود که چطور اين کار را انجام داده است، وي قادر به به زبان آوردن آنچه که اتفاق افتاده نيست، يا ممکن است بگوييد: « من فقط سعي کردم آرام باشم».
همانطور که يک نفر مي داند چه طور دوچرخه سواري کند يا رانندگي خودرو يا بازي تنيس، اين فرد حال مي داند که چه طور فشار خونش را کاهش دهد. بخشي از اطلاعات از مغز حاصل مي شود و بخشي فيزيکي است. سنتز هر دو نوع اطلاعات به ما امکان اجرا مي دهد و ما اين سنتز را از آزمون و خطا، تجربه و تمرين کسب مي کنيم.
به ياد داشتن اينکه تجهيزات مورد استفاده در ترجمه سيگنال هاي بدن به سيگنال هاي سمعي- بصري، تغييري ايجاد نمي کنند اهميت دارد؛ تغيير زماني رخ مي دهد که فرد از اطلاعات حاصل از دستگاه استفاده نمايد. دستگاه هاي بيوفيدبک تنها يک ضرورت موقت براي تمرين و يادگيري هستند، زماني که ما بدانيم چطور تغيير ايجاد کنيم، ابزارها کنارگذاشتي مي شوند.
بيوفيدبک در درمان طيف وسيعي از شرايط عصبي و عضلاني مثل اختلالات ماهيچه لگن (بي اختياري ادرار فوري و فشاري، بي اختياري مدفوع، واژينيوسموس، يبوست، و مقاربت دردناک)، ضعف ماهيچه ها بخاطر سکته، دندان قروچه، دردردهاي تنشي، مشکلات معده اي- روده اي مثل سندرم روده تحريک پذير، حالت تهوع و استفراغ موثر است. اين درمان عمدتاً در بيماري هايي به کار برده مي شود که داروها در درمان موفق نيستند.
