علی زارع رتبهی 12 منطقهی 2 در رشتهیتجربی و رتبهی 11 منطقه 2 رشته ی زبان انگلیسی از کاشمر است. علی از سوم دبستان در آزمونهای کانون شرکت کرده و یک خواهر کلاس نهمی دارد که او هم از کلاس سوم دبستان در آزمونها شرکت کرده است. پدر علی مهندس برق و مادرش خانهدار است. داستان آشنایی شما با کانون چگونه بود؟ پسر عموی من که چند سالی از من بزرگتر است از سوم دبستان در آزمونها شرکت کرده بود و هماکنون دانشجوی پزشکی دانشگاه گرگان است. من هم با دیدن نتیجهی او تصمیم گرفتم که در آزمونها شرکت کنم. البته در فامیلی ما شرکت در آزمونها مرسوم است و همهی بچههای فامیل از سوم دبستان در آزمونها شرکت میکنند.
علت استمرار حضور شما در کانون چه بود؟
من نتیجهی حضورم در آزمونها را در دورهی کنکور دیدم، مهمترین چیزی که آموختم مدیریت زمان بود طوریکه در آکثر آزمونها زمان اضافه میآوردم.
تأثیر کانون در موفقیتهای دورهی دبستان و راهنمایی شما چه بود؟
من در پنجم دبستان در آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی رتبه 1 شدم چون آن زمان مدرسهی تیزهوشان نداشتیم. برای ورودی دبیرستان تیزهوشان هم باز هم رتبه 1 شدم. آزمونهای دو هفته یکبار به من کمک کرد تا بتوانم مباحث مختلف درسی را در زمان مقرر خود مطالعه کنم و از انباشته شدن درسها بر روی هم جلوگیری شود.
روند تراز و رتبهی شما از دبستان تا دبیرستان چگونه بود؟
من تنها یک بار در دوران راهنمایی رتبهی تک رقمی کشوری را یک کردم، اما بهصورت کمی در دوران باستان عملکرد متوسطی داشتم که آرامآرام وضعیتم بهتر شد. از میان آموزههای کانونی کدامیک بیشترین نقش را در موفقیت شما داشت؟پشتیبان و دفتربرنامهریزی، طوری که الان هم دفتر برنامهریزی دارم و در دانشگاه هم استفاده میکنم.
مهمترین دستاورد شما از حضور 10 ساله در کانون چه بود؟
من طی این 10 سال یاد گرفتم که اگر هدفی داشته باشیم و برای آن تلاش کنیم قطعاً به آن میرسیم. چه بسا افراد بااستعدادی باشند که تلاش خوبی ندارند. مسلم است که این فرد به موفقیت نمیرسد. همینطور علاقه داشتن به یک درس باعث میشود آن را بهتر و سریعتر یاد بگیریم.
در دوره دبستان از چه کتابهایی استفاده میکردی؟
کتابهای آبی و کتابهای دوسالانه (کتابهای دوسالانه همان کتابهای سؤالات پرتکرار امتحانی فعلی هستند.)
پدر و مادر در دورهی قبل از دبستان چه کارهایی برای شما انجام میدادند؟
مادرم چون خانهدار بود خیلی برایم وقت میگذاشت. از 5 سالگی خواندن و نوشتن را تا حدی فرا گرفتم، کتابهای داستان کوتاه و شعر بسیاری را برای من میخواندند. این کار مادرم باعث شد که به درس خواندن و مطالعهی کتاب علاقه داشته باشم.
آیا تصمیم خاصی در آن دوران گرفتند که الان احساس کنی تصمیم هوشمندانهای بوده است؟
من شعبدهبازی را در دوران راهنمایی خیلی دوست داشتم. به همین دلیل همیشه در اینترنت دنبال کتابهای شعبدهبازی بودم و اکثر این کتابها به زبان انگلیسی بودند. پدر و مادرم همیشه من را برای دانلود و مطالعهی این کتابها تشویق میکردند و این برای من عجیب بود!بعداً متوجه شدم که دلیل آنها این بوده است که به این وسیله زبان انگلیسی من تقویت شود. پدرم همیشه در درس ریاضی و فیزیک به من کمک میکرد و درسهایی را که بلد نبود میرفت میخواند یاد میگرفت و به من آموزش میداد.
برای دریافت کارنامه مراجعهی حضوری داشتی؟
بله، چون پشتیبانها من را تشویق میکردند و این موضوع به من انگیزه میداد.
صحبت پایانی:
بهنظر من دانشآموزان بهتر است که از دوران باستان وارد کانون شوند اما پدر و مادرها باید بدانند که نباید در این دوران روی نتیجه دانشآموز تمرکز کنند و بیشتر باید روی جنبهی آموزشی بودن آزمونها تأکید کنند.
در پایین میتوانید چند عکس از علی زارع را مشاهده کنید.




