نکات ارزشمند ترجمه عربي براي دانشجويان کنکوري
(فعل متعدي،فعل مجهول و ضمير فصل)
يکي از نکات مهم در ترجمه، توجه به "لازم يا متعدي بودن" فعل و تشخيص "فعل و فاعل" است. وقتي عبارت داراي فعل متعدي را ترجمه مي کنيم، در زبان فارسي معمولاً مفعول را به همراه "را" ترجمه مي کنيم. ولي گاهي افعالي در جمله مي آيد که در ترجمه فارسي آنها شايد مجبور باشيم مفعول را به صورت متمم ( از به با ) ترجمه کنيم:
احتل الوالي البستان: حاکم باغ را اشغال کرد. سالت المعلم: از معلم پرسيدم.
جاهدوا اعداء الدين: با دشمنان دين جهاد کنيد. (جاهدوا باب مفاعلة و در ترجمه فارسي با «با» مي آيد.)
اجابه: به او پاسخ داد. نال غايته: به هدف خود رسيد.
در ترجمه افعال دو مفعولي (رزق: روزي داد/ علم: ياد داد/ وجد: يافت/ أعطي: بخشيد/ جعل: قرار داد/ سمي: ناميد/ أذاق: چشاند/ أري: نشان داد/ کسي: پوشاند/ أقرض: قرض داد/ حسب: پنداشت/ أدخل: وارد ساخت...) معمولاً مفعول به اول را به صورت متمم ترجمه مي کنيم:
وعد الله المؤمنون والمومنات جنات: خداوند به مومنان زن و مرد بهشتهايي را وعده داد.
جعلتُک اميناً علي اسراري: تو را بر اسرار خويش امين قرار دادم.
ïبايد توجه کرد که در ترجمه فعل هاي مجهول به زبان فارسي اغلب از فعل" شدن" استفاده مي شود:
بُنِي مسجد في مدينة: مسجدي در شهري ساخته شد.
يُسمَع تغريد الطيور في الغابة: آواز پرندگان در جنگل شنيده مي شود.
در جمله هاي اسميه ي بدون فعل (يعني خبرشان جمله فعليه نباشد) از صيغه هاي مختلف فعل ربطي (است) استفاده مي شود:
الشهداء قناديل الامة: شهيدان چراغ هاي مردم هستند.
اما اگر خبرشان به صورت مثني وجمع مذکر باشند به صورت مفرد ترجمه مي شوند:
المومنون صادقون في حياتهم: مومنان در زندگي خود راستگو هستند.
ï گاهي ضمير منفصلي بين مبتدا و خبر يا اسم و خبر مي آيد که به "ضمير فصل" معروف است. در ترجمه اين ضماير فصل، بايد کلمات ( تنها، فقط، همان) به کار برد:
هولاء هم الذين ضحوا باثمن ما عندهم: اينها همان کساني هستند که گرانبها ترين چيز خود را فدا کردند.
درمورد يجبُ با (علي + ضمير يا اسم) که معمولاً در ابتداي جمله مي آيد "بايد" در ترجمه قيد مي شود:
يجب علي الطالب أن يکون مجداً: دانش آموز بايد کوشا باشد.
يجب علينا أن نومن: بايد ايمان بياوريم.
بايد به فرهنگمان ايمان بياوريم: علينا أن نعتمد علي ثقافتنا.
عَيِّن الأصحَّ و الأدقَّ.
«يَجبُ علينا أن نُظهّر قُلوبنا مِن التَّشاؤم حتّي نَري جمال الحَقيقَةِ» (سراسري تجربي 86)
1) بر ماست پاکيزه کردن قلب ها از بدي تا زيبايي حق را نظاره کنيم.
2) ما بايد دل هايمان را از بدبيني پاک کنيم تا زيبايي حقيقت را ببينيم.
3) بر ماست که دل هايمان از بدبيني پاک شود تا جمال حقيقي را مشاهده کنيم.
4) پاکيزگي قلوب را از امور شوم بر ما واجب کرده اند تا شايد زيبايي حقيقت را بنگريم.
پاسخ گزينه ي«2» فعل «أن نُطهّر» فقط در گزينه ي(2) به صورت مضارع التزامي(پاک کنيم)ترجمه شده است و در گزينه ي(3) هر چند «پاک شود» مضارع التزامي است ولي به صورت مجهول و به صيغه ي«للغائب» ترجمه شده است در صورتي که بايد به صورت معلوم و صيغه ي «للمتکلم وحده» ترجمه شود.
در قسمت بعد راجع به ترجمه اسم هاي اشاره صحبت خواهيم کرد.
