نام و نام خانوادگی: مائده منصور زارع
رتبه سال ۱۴۰۴: ۱۳۱ – رشته تجربی
شهر و استان: هشتگرد – البرز
میانگین تراز: ۶۵۰۰
مدت عضویت در کانون: ۳ سال – از سال ۱۴۰۱
تراز کنکور اردیبهشت: ۱۰۶۰۰
تراز کنکور تیر: ۱۰۰۰۹
تراز سوابق تحصیلی: ۱۰۶۱۱
مصاحبهگر: فریبا خیری
۱) شما چگونه با کانون آشنا شدید؟
از طریق یکی از همکلاسیهایم با کانون آشنا شدم. او همیشه از نظم آزمونها و تاثیرشان بر پیشرفت درسی تعریف میکرد. همین معرفی ساده باعث شد من هم مسیر خودم را در کانون پیدا کنم.
۲) نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
تراز سوابق تحصیلیام ۱۰۶۱۱ شد. نمرههایم به این صورت بودند:
• فیزیک، شیمی، دینی و فارسی: ۲۰
• ریاضی: ۱۹/۷۵
• زیست و عربی: ۱۹/۵
• هویت: ۱۹
• زبان: ۱۹/۲۵
• سلامت: ۱۸
۳) شما در آزمونهای کانون به صورت حضوری شرکت میکردید یا آنلاین؟ چرا؟
همواره حضوری شرکت میکردم. چون برایم آزمون حضوری حال و هوای کنکور واقعی را داشت و جدیت بیشتری ایجاد میکرد. این شبیهسازی به من کمک کرد با شرایط اصلی کنکور غریبه نباشم.
۴) آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
خیر، هیچوقت غیبت نکردم. برایم مهم بود که پیوستگی آزمونها از بین نرود. حتی اگر آمادهگی کامل نداشتم، حضور در آزمون را به مرور عقب نمیانداختم.
۵) مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصیسازی میکردید؟
بله، مطابق برنامهی راهبردی پیش میرفتم. این برنامه چارچوب اصلی مطالعهام بود و من در کنار آن با توجه به ضعفها و نیازهایم شخصیسازی میکردم. به این شکل هم با برنامهی کانون هماهنگ میشدم و هم به نیازهای خودم توجه میکردم.
۶) روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟
ابتدا به سراغ سوالات غلط میرفتم، سپس سوالات نزده و در نهایت حتی سوالات صحیح را هم مرور میکردم. به این ترتیب همهی سوالات آزمون برایم نقش آموزشی داشتند و چیزی از قلم نمیافتاد.

۷) کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعهی این درسها چگونه است؟
نقطه قوت من زیست و فیزیک بود. در این درسها تلاش میکردم یادگیری عمیق داشته باشم، نه صرفاً سطحی یا حفظی. با همین روش، اغلب نمرهی ۲۰ میگرفتم و در آزمونها هم درصد بالایی کسب میکردم.
۸) آیا در کلاسهای درس مدرسه شرکت کردید؟ نقش مدرسه در موفقیت شما چگونه بود؟
بله، تقریباً همیشه در کلاسهای مدرسه حاضر بودم. معلمهایم خیلی به من کمک کردند، چه از نظر علمی و چه از نظر روحیه. حضور مستمر در کلاس باعث شد پایهی درسیام محکمتر شود.
۹) دفتر برنامهریزی داشتید؟
بله. استفاده از دفتر برنامهریزی کمک کرد ساعات مطالعهام بیشتر شود. ثبت دقیق کارها باعث میشد هم جدیتر درس بخوانم و هم پیشرفتم را ببینم.
۱۰) بهترین درس شما در کنکور کدام است؟ روشهای مطالعهی خود را در این درس به صورت آیتموار بنویسید.
بهترین درس من زیست بود. روش مطالعهام به این شکل بود:
• مطالعهی عمیق کتاب درسی
• استفاده از درسنامههای آموزشی برای تکمیل مطالب
• حل تستهای آموزشی بعد از هر مبحث
• کار روی تستهای متعدد و متنوع برای تسلط بیشتر
۱۱) اگر در آزمون تیرماه نسبت به آزمون اردیبهشت پیشرفت قابل ملاحظهای داشتید، توضیح دهید که در طی ماههای بین این دو آزمون چه برنامهای اجرا کردید؟
بین آزمون اردیبهشت و تیر، بیشتر تمرکزم بر مرور عمیق و هدفمند بود. نقاط ضعفم را که در اردیبهشت نمایان شده بود، یادداشت کردم و برای هر کدام برنامهی مشخصی گذاشتم.
• در زیست، تستهای زماندار بیشتری زدم تا به تسلط بر سرعت و دقت برسم.
• در فیزیک، فرمولها و مسائل مهم را چندین بار مرور کردم.
این ماهها برایم حکم جمعبندی کوچک داشتند و باعث شدند در تیر با آرامش بیشتری حاضر شوم.
۱۲) در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟ خانواده چه انتظاری داشتند؟ استرس و نگرانی را چگونه مدیریت میکردید؟
معمولاً خیلی به رتبه فکر نمیکردم. بیشتر تمرکزم روی تلاش روزانه و مرور مطالب بود. خانوادهام انتظار داشتند نهایت تلاشم را بکنم، همین حمایت و آرامش باعث شد بتوانم استرس و نگرانی را مدیریت کنم. هر وقت فشار زیاد میشد، به جای فکر کردن به نتیجه، روی روند و برنامهام تمرکز میکردم.
۱۳) برنامهی شما برای مطالعهی درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
در تابستان سعی کردم بیشتر مباحث را یک بار کامل مرور کنم. مطابق برنامهی راهبردی، نیمسال اول دهم و نیمسال دوم یازدهم را مرور کردم تا در طول سال تحصیلی فقط تثبیت و جمعبندی داشته باشم.
۱4) آیا معلم خاصی هست که بخواهید از ایشان تشکر کنید؟
بله، از خانم سادات رسول و خانم اخلاقی – معلمهای تخصصیام – تشکر ویژه دارم. هم از نظر علمی بسیار کمکم کردند و هم همیشه حامی و پشتیبانم بودند.
15) فکر میکردید چنین رتبهای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف میکنید؟
بله، تا حدی انتظار این رتبه را داشتم چون تلاش زیادی کرده بودم. اما لحظهای که نتیجه را دیدم باز هم شور و شوق وصفناپذیری داشتم. احساس میکردم همهی سختیها و شبهای طولانی مطالعه به ثمر نشسته است.
