خودتان را معرفی کنید:
آراس مرادی هستم رتبهی 5 تجربی منطقه 3 از شهر جوانرود استان کرمانشاه.
آقای مرادی شما چند سال و چه سالهایی عضو کانون بودید؟ چند آزمون دادهاید؟
من 3 سال (دهم، یازدهم و دوازدهم) کانونی بودم و در 116 آزمون شرکت کردم.
چطور کانون را انتخاب کردید؟ آیابه توصیهی کسی بود یا خودتان آمدید؟
من به توصیهی پسرداییام که قبلاً کانونی بود و بعد از آن برادرم، به کانون آمدم.
آنها چه نتیجهای گرفتند؟
هر دو پزشکی کرمانشاه قبول شدند.
همانطور که میدانید ما در کانون هم امکان آزمون حضوری را داریم و هم آنلاین و شما سال آخر در 18 آزمون حضور داشتید. آیا در آزمون حضوری شرکت میکردید یا آنلاین؟ چرا؟
من حضوری را انتخاب کردم تا شرایط کنکور برایم تداعی شود.
آیا در این سالها، پیش آمد که که در یک شرایط خاص مجبور شوید آنلاین امتحان بدهید؟
بله، من سال دهم به خاطر کرونا آنلاین آزمون میدادم. ولی بعد از آن همیشه سعی میکردیم حضوری شرکت کنیم.
آیا شما در آزمونهای هدفگذاری، مشابه پارسال و مکمل هم شرکت میکردید؟
سال دهم و یازدهم بله ولی دوازده نه.
شما چگونه آزمونها را ارزیابی میکردید؟ آیا هنگامی که آزمون میدادید سوالات شکدار یا فراموش کرده را نشاندار هم میکردید؟
بله انجام میدادم. من حتی در سوالاتی که میدانستم گزینهی صحیح کدام است ولی دلیل غلط بودن سایر گزینهها را نمیدانستم، آنها را نشاندار میکردم تا هنگام تحلیل، بیشتر آنها را بررسی کنم. من در هنگام آزمون نیز سوالات شکدار را علامتدار میزدم تا آنها را نیز بررسی کنم.
آیا به سوالات شکدار پاسخ میدادید؟
بله، اما متاسفانه اکثر اوقات غلط از آب در میآمد حتی در کنکور نیز همین اتفاق افتاد.
در کنکور کدام درس بیشتر درگیر این اتفاق شد؟
زیست، بیشترین غلط را داشتم. 7 سوال شکدار را اشتباه زدم.
دیروز یکی از دانشآموزان میگفت که من شکدارها را علامت میزدم و جواب نمیداد بعد در منزل هنگام تحلیل، میدیدم اکثرشان (70%) درست بوده، در این موارد باید کار آماری کرد که فهمید چه میزان سوالات شکدار غلط از آب در میآید و بعد نسبت به زدن آنها در آزمون اقدام کرد.
شما با پیشروی عادی امتحان میدادید یا با پیشروی سریع؟ برنامهتان در پاییز و زمستان چطوربود؟
در پاییز فکر میکردم از زوج درسها فقط باید به یکی جواب بدهم و نمیدانستم که پیشروی سریع آن به این صورت است که امکان پاسخگویی به هر دو درس است لذا سوالات دهم را در آزمون پاسخ میدادم و مابقی را در منزل. از آنجایی که من در تابستان یازدهم، درس خواندن برای دوازدهم را شروع کرده بودم و اواخر پاییز تمام کردم، از برنامه جلوتر بودم و به همهی سوالات پاسخ میدادم.
آیا نگران نمرهی ترازتان بودید؟ کمترین و بیشترین ترازتان چند شد؟
خیر اصلاً نگران ترازم نبودم. نمرات ترازم خیلی دقیق خاطرم نیست، اما بهترین ترازم حدود 8500 بود و کمترین آنها 6995.
وضعیت پدر و مادرتان از لحاظ تحصیلات چگونه است؟ آیا وضعیت تراز شما را پیگیری میکردند؟
پدرم دیپلم دارد و شغلش آزاد است، مادرم در حد ابتدایی و خانهدار. آنها کاری به وضعیت تراز من نداشتند فقط شرایط را فراهم میکردند تا من درس بخوانم.
نقش پدر و مادرتان در رشد شخصیتی و فکریتان به چه صورت بود؟
در کودکی برایم قصههای محلی تعریف میکردند، آنها شمارش و جمع و تفریق ساده را پیش از مدرسه به من آموزش داده بودند. محیط منزلمان طوری است که ما همگی در خانه باهم دوست هستیم.
در درسهای مختلف چه مقدار تست میزدید و چند درصد مطالعه میکردید؟
برای همهی دروس اختصاصی در سال دوازدهم، (چون آن ها را خیلی جلوتر در تابستان تمام کرده بودم) فقط تست میزدم. یعنی 90 درصد تست و 10 درصد مطالعه میکردم. اگر به اشکالی برمیخوردم درسنامه را مطالعه میکردم و به کتاب مراجعه مینمودم.
چطور به فکرتان رسید که در تابستان درس بخوانید، خودخوان بودید یا کلاس میرفتید؟
به پیشنهاد برادرم هر سال را در تابستانش جمع بندی میکردم و از آنجایی که در شهر ما کلاسی وجود ندارد، ایشان به من آموزش میدادند و من به صورت خودآموز و با تست زدن دروس را میخواندم.
آیا مطابق برنامهی مدرسه درس میخواندید یا کانون و یا به صورت تلفیقی؟
سال دهم و یازدهم با برنامهی کانون پیش میرفتم اما دوازدهم برنامهی خودم را داشتم. از آنجایی که از برنامهام جلوتر بودم، 5شنبهها مرور بودجهبندی را داشتم اما طول هفته مطالعهی خودم را انجام میدادم.
شما در روز چند ساعت درس میخواندید؟
از آنجایی که مدرسه نمیرفتم به طور میانگین روزانه 14 ساعت مطالعه داشتم.
آیا ساعت خوابتان منظم بود؟
بهتر است بگویم ساعت بیدار شدنم منظم بود قبل از 5 بیدار میشدم و صبحانه میخوردم و ساعت 5 شروع به درس خواندن میکردم.
آیا تمایل دارید از معلمهایتان قدردانی کنید و از آنها نام ببرید؟
بله، معلمهای مدرسهام که با آنها ارتباط داشتم و رفع اشکال میکردم:
ریاضی آقای اشکان انفرادی، زیست آقای محسن عثمانی، شیمی آقای مسلم محمدی و فیزیک آقای نبی مطاعی.
آیا در طول سال مأیوس شدید؟
خیر اصلاً مأیوس نشدم. چون هدف مشخصی داشتم و دوست داشتم در رشتهی پزشکی دانشگاه تهران درس بخوانم و برای خدمت به شهر خودم برگردم. این موضوع موجب شد که هیچ وقت به رتبه فکر نکنم و برای هدفم تلاش کنم.
شما از پاوه و جوانرود هستید از شهر شما یک چهرهی ماندگار دیگر وجود دارد، رستگار رحمانی. وجود ایشان چه تاثیری در موفقیت شما داشت؟
ایشان چند چیز را ثابت کرد:
1) می شود از منطقهی 3 رتبهی کشوری کسب کرد.
2) چون همشهری هستیم بهانهی نداشتم.
3 ) یک سد فکری را شکست.
به این موضوع سقف شیشهای می گویند که گاهی افراد فکر میکنند از یک حد بیشتر نمیتوانند پیشرفت کنند که ایشان این موضوع را شکستند.

پیاده سازی متن: معصومه حاجی زاده
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
