گفت وگو با مبینا مجتبی فر؛با 8سال سابقه کانونی

هنوز هم از این دفتر استفاده می‌کنم و انس بسیار زیادی با آن دارم. و هر سال که می‌گذرد بیشتر به درستی جمله انتهای آن{کمرنگ‌ترین جوهرها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارترند} می‌رسم.

گفت وگو با مبینا مجتبی فر؛با 8سال سابقه کانونی

نام و نام خانوادگی: مبینا مجتبی فر

مقطع و رشته: کارشناس علوم آزمایشگاهی

نام شهر و استان:تهران

شغل و تحصیلات مادر: مدیر پیش دبستان و روانشناس بالینی،فوق لیسانس

شغل و تحصیلات پدر:نظامی،لیسانس

رتبه منطقه1:3105رتبه کشوری:10412

مصاحبه‌گر : فاطمه طاهری


شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟

معلم کلاس چهارم بنده با توجه به سطحی که داشتم به مادرم گفتند که آزمون ها را ثبت نام کنم و بدین گونه بنده از سال 90 کانونی بودم و چندین بار هم اسم بنده در مجلات کانون به عنوان 50 نفر برتر کشوری، قید شد. همچنین بنده تیزهوشان (فرزانگان4) نیز قبول شده بودم.


چند سال و چه سال‌هایی دانش‌آموز کانون بوده‌اید؟

 8 سال، از سال 90 تا 98


در چند آزمون اصلی  شرکت کرده‌اید؟ 

به جز سال آخر که متاسفانه از طریق مدرسه ثبت نام کرده بودم، و تعداد آزمون ها گزینشی بودند؛ بقیه سال ها را تقریبا در تمامی آزمون ها شرکت کرده بودم.


دستاورد شما از شرکت در آزمون‌های کانون چه بود؟

  اولین دستاورد آزمون های آزمایشی کانون برای بنده، مدیریت آزمون بود. به گونه ای که بنده به هیچ وجه در جلسه کنکور استرس نگرفتم و یا حتی وقت نیز کم نیاوردم. برنامه ریزی آن هم با کتاب ارزشمند  "برنامه ریزی به روش قلم چی" به شدت برای زندگی من مفید بود. به گونه ای که بنده همین الان هم آن کتاب را دارم و طبق آن برنامه ریزی می کنم. بودن در جو رقابتی و آشنا شدن با مدیران و پشتیبان های ممتاز نیز دستاورد دیگری بود قلم چی به بنده هدیه داد.


پیوستگی در آزمون‌ها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟

مطمئنا برای هر داوطلبی پیش می آید که آزمونی را آن طور که مطابق میلش است نتواند بخواند و به بودجه بندی نرسد؛ اما پیوستگی در آزمون باعث می شود که داوطلب کمالگرایی را کنار بگذارد و با همان دانش های نافقصش هم باز شجاعت داشته باشد و آزمون بدهد. از طرفی یاد میگیرد که به تمام سوالات پاسخ ندهد و وسواسش را کنار می گذارد. از طرفی می تواند با تحلیل درست آزمون، با روش خواندن معکوس، از پاسخ نامه نکات را دریافت کند و در مدتی کم به نکات مهم آن مبحثی که اصلا نخوانده یا کم خوانده است، دست یابد.


مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می‌خوانید؟ چگونه شخصی سازی می‌کنید، توضیح دهید که روش‌تان چگونه بود؟

متاسفانه در سال کنکور بنده، برای اولین بار تاثیر 30 درصد مثبت معدل برای کنکور مطرح شد و مشاور ما دیگر برنامه قلم چی را تقریبا اجرا نکرد و مدیر مدرسه اصرار بر تشریحی خواندن ما داشت. اما با این حال بنده از سایت قلم چی برنامه راهبردی را دانلود کرده بودم و تا جایی که در توانم بود طبق آن پیش می رفتم چرا که به برنامه قلم چی بیشتر از مشاور و مدیرم اطمینان داشتم. بنده دروس پایه را در تابستان خوانده بودم و در پاییز بیشتر سراغ دوازدهم رفتم و پایه را به صورت روش بازیابی مرور می کردم.


روش‌تان برای تحلیل آزمون‌ها چگونه است؟

از آن جایی که احتمال شانسی زدن در آزمون وجود داشت و یا سوال های دام دار وجود داشتند تا جایی که می شد همه سوال ها را تحلیل می کردم. به خصوص برای دروس عمومی و درس پر ضریبی مانند زیست. اما خب برای دروس شیمی و فیزیک و ریاضی بیشتر نزده ها و غلط ها را دوباره در دفتر خودآموز می نوشتم و حل می کردم.


آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟

بنده تا جایی که به خاطر دارم نزدیک ترم اول با افت تراز مواجه شدم اما بعد از آن به خودم قول دادم که به کم قانع نشوم و تا جایی که امکان دارد با فشارهایی که از طرف مدرسه بر من وارد بود مقابله کنم و راهم را از آن ها جدا کنم. تقریبا تا عید تراز خود را بالا بردم و بعد از دوران طلایی نوروز توانستم به تثبیت برسم و آن را تا تیر ماه نگه دارم. خانواده با توجه به فشارهایی که روی بنده بود همیشه سعی می کردند من را آرام کنند تا بتوانم آن چه که هستم را به نمایش بگذارم.


پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی است؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما می‌کنند؟

از لحاظ درسی کمکی نداشتم چرا که از ابتدا سعی کرده بودم مستقل باشم. اما از لحاظ عاطفی مادرم بسیار بنده را آرام می کردند و مورد حمایت خویش قرار داده بودند.


کدام درس‌ها نقطه قوت شماست؟

دروس زیست، عربی،زبان نقطه قوت بنده بود. درس زیست را پس از تدریس دبیر، همان روز در خانه می خواندم و سه روز بعد یک مرور اجمالی داشتم و تست می زدم و برای مرور هم فقط تست می زدم و نکاتی که اضافه یادداشت کرده بودم را می خواندم. به شدت هم عکس ها و قیدها را بلد بودم به گونه ای که جزئیات مکانی و رنگ و... هر عکسی را به خاطر داشتم. زبان را کلاس خصوصی می رفتم و سطح بالایی داشتم. عربی را به دلیل آشنایی با قران بلد بودم و صرفا تست می زدم.


در طول این سال‌ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟

درس ادبیات نقطه ضعف من بود. که خودم را فراتر از متن کتاب بردم و سعی داشتم با کمک دبیر مربوطه ام شعر های دیگر را مورد بررسی قرار بدهم و اینگونه ترسم را از این درس گرفتم.


به طور میانگین و در بازه‌های مختلف چند ساعت تست می‌زدید یا مسأله حل می‌کنید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی می‌کنید، در طول سال و در ماه‌های مختلف این نسبت چه تغییری می‌کند؟ 

روزی حداقل 100 تست می زدم. مسئله حل کردن برای بنده تایم زیادی نمی برد چون هوش ریاضی بالایی داشتم.


به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباه‌های شما چند تا بوده است؟

حدود 35 تا


 هنگام بررسی آزمون‌ها به کدام‌یک اولویت بیشتری می‌دهید؟ 

ابتدا نقاط قوت پایدار خود را بررسی می کردم تا روحیه ام حفظ شود و بعد از آن به سراغ دروس نوسانی خودم می رفتم.


آیا اعضای خانواده کارنامه‌ی شما را می‌بینند؟ اگر افت داشته باشید برخورد آن‌ها با این افت چگونه است؟

بله مادر و پدرم کارنامه بنده را می دیدند و  علت افت را جویا می شدند و در هفته های بعد سعی داشتند با ارائه راهکار مناسب، از افت مجدد جلوگیری کنند.


دفتر برنامه ریزی دارید؟

بله! بنده همان طور که گفتم هنوز هم از این دفتر استفاده می کنم و انس بسیار زیادی با آن دارم. و هر سال که می گذرد بیشتر به درستی  جمله انتهای آن{کمرنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارترند} می رسم.


کدام یک از کتاب‌های کانون را استفاده می‌کنید؟ این کتاب‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟ 

کتاب های سه سطحی –  تست ها کم اما بسیار مناسب برای دوره بودند. کتاب آبی: برای دروسی که در آن سطح پایین تری داشتم خیلی مفید بود. کتاب برنامه ریزی آبی: کتابی بود که به بنده راه و روش مدیریت زمان را آموزش داد.


Menu