گفتگو با سروش طاهری قبولی پزشکی آزاد تهران

شرکت در آزمون‌های کانون باعث افزایش تمرکز و بهبود روند درس خواندنم شد و با تکنیک‌های تست زدن حین آزمون آشنا شدم.

گفتگو با سروش طاهری قبولی پزشکی آزاد تهران

نام و نام خانوادگی :  سروش طاهری 

رشته و دانشگاه قبولی : پزشکی دانشگاه آزاد تهران 

نام شهر و استان: تهران

عیار کانونی: 2 سال

دبیرستان: کمال


مصاحبه‌گر: لیلا محمدی

 

 شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ 

من از طریق مدرسه با کانون آشنا شدم و به واسطه‌ی همانجا در آزمون‌های کانون ثبت نام شده بودم .

 

  1. چند سال و چه سال‌هایی دانش‌آموز کانون بوده‌اید؟ 

دو سال، پایه‌ی یازدهم و دوازدهم. در تمامی آزمون ها چه هدیه و چه اصلی شرکت کرده‌ام.

 

 دستاورد شما از شرکت در آزمون‌های کانون چه بود؟  

شرکت در آزمون‌های کانون باعث افزایش تمرکز و بهبود روند درس خواندنم شد و با تکنیک‌های تست زدن حین آزمون آشنا شدم.

 

  1. چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟   

من به این شیوه‌ی مطالعه و آزمون دادن اعتماد داشتم، به همین دلیل شرکت در آزمون‌های دو هفته یکبار و پیشروی و مطالعه برای آزمون‌ها اصلاً برایم خسته کننده نبود . 

 

  1. پیوستگی در آزمون‌ها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟ 

حضور پیوسته در آزمون‌ها باعث می‌شد با سرعت استانداردی درس‌ها را پیش ببرم و همواره سعی می‌کردم به آمادگی مطلوبی در هر کدام از آزمون‌ها حضور داشته باشم.

 

آیا در آزمون‌های مشابه پارسال شرکت می‌کنید؟ فایده آزمون های هدفگذاری برای شما چه بود؟ 

بله، برای آمادگی بیشتر در آزمون‌های اصلی از آزمون‌های مشابه پارسال کمک می‌گرفتم. این آزمون‌ها باعث می‌شد که باتیپ مختلف سوالات و ایده‌های طراحان آن آشنا شوم . 

 

  1. مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می‌خوانید؟ چگونه شخصی سازی می‌کنید، توضیح دهید که روش‌تان چگونه بود؟ 
  2. برنامه‌ریزی من مطابق با برنامه‌ی آزمون‌های کانون بود و همگام با آن درس می‌خواندم. ولی گاهی اوقات، با توجه به نیازم تغییراتی برای بعضی دروس اعمال می‌کردم تا نتیجه و تراز بهتری کسب کنم . 

 

  1. روش‌تان برای تحلیل آزمون‌ها چگونه است؟ آیا همه‌ی سؤالات را تحلیل می‌کنید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی می‌کنید؟

همه‌ی سوالات را تحلیل می‌کردم، آن‌هایی را که صحیح پاسخ داده بودم با پاسخنامه بررسی می‌کردم تا اگر نکته‌ای دارد یادداشت کنم. سوالات غلط و نزده را هم ابتدا حل می‌کردم، اگر موفق به حل می‌شدم پاسخنامه را صرفاٌ برای بررسی نکات استفاده می‌کردم و اگر نمی‌توانستم، از ابتدا همراه با پاسخنامه یاد می‌گرفتم . 

 

  1. آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟

خیر، همیشه  یک روند و تراز نسبتا ثابتی داشتم. خانواده نیز همواره مرا تشویق می‌کردند که ادامه دهم و خسته نشوم . 

 

  1. به طور میانگین و در بازه‌های مختلف  چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی می‌کنید، در طول سال و در ماه‌های مختلف این نسبت چه تغییری می‌کند؟ 

درس خواندن در ابتدای سال و نزدیک امتحانات نهایی بیشتر جنبه‌ی مطالعه داشت تا حل تست. اما در اواسط سال، بیشتر ساعت مطالعه‌ام را صرف تست زنی می‌کردم و اگر متوجه می‌شدم که مبحثی را به طور خاص ایراد دارم رفع اشکال می‌کردم و مجدد آن بخش را می‌خواندم . 

 

کدام نقش آزمون‌های کانون برای شما پررنگ‌تر بود: نقش برنامه‌ای، آموزشی یا سنجشی؟ دلیل‌تان برای این انتخاب را بگویید.

آموزشی، چون من دانش‌آموز خیلی رقابت جویی نبودم. بنابراین جنبه‌ی سنجشی آن ملاکم نبود. این که با سوالات جدید آشنا شوم، آن‌ها را حل کنم و یاد بگیرم برایم مهم‌تر بود و باعث حفظ آرامشم می‌شد .


 دفتر برنامه ریزی دارید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیردرسی کرده است؟ 

بله، دفتر برنامه‌ریزی خیلی کمک کننده بود و باعث می‌شد بتوانم مشکلاتم را بهتر ریشه یابی کنم و در هفته‌های بعد آن‌ها را اصلاح کنم .

 

  1. به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباه های شما چند تا بوده است ؟

حدوداً 20 تا , که علت آن ها غالباً بی‌دقتی و عدم تمرکز بود.

 

  1. از کدام یک از روش های مدیریت زمان استفاده می کردید ؟

از تکنیک ضربدر منها استفاده می‌کردم , برای دفترچه‌ی دوم سی دقیقه به فیزیک و چهل و پنج دقیقه به شیمی اختصاص می‌دادم.

 

  1. استفاده ی شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود ؟ آیا مدیریتی بر این مسئله داشتید؟

من از گوشی در تمام طول سال استفاده می کردم ولی همواره حواسم بود که من را از هدفم دور نکند . 

 

  1. فکر می کنید مهم ترین ویژگی که  شما دارید و باعث می شود خوب درس بخوانید چیست ؟

برای رسیدن به اهدافم تمام تلاشم را می‌کنم، در حین رسیدن به هدفم سعی می کنم آرامش و اعتماد به نفسم را از دست ندهم . 


Menu