مهدا اصغری ازتراز 5508 تا تراز 6081 چگونه جمع بندی کنیم ؟

ارسال دهم درکانون بوده است و درنیمسال دوم با اجرای آموزه‌ها پیشرفت خوبی داشته است.

مهدا اصغری ازتراز 5508 تا تراز 6081 چگونه جمع بندی کنیم ؟

نام و نام خانوادگی : مهدا اصغری

رشته و دانشگاه قبولی: پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ايران 

نام شهر و استان : قم ، قم

میانگین تراز نیمسال اول : 5505

میانگین تراز فروردین به بعد : 6081

از چه سالی عضو کانون هستید :  ازسال دهم ، 3 سال

تحصیلات و شغل مادر: فوق لیسانس، روانشناس 

تحصیلات و شغل پدر : دکتری، استاد دانشگاه

مصاحبه گر : رامین غفرانی

 

خانم اصغری شما در دورانی که اکثر دانش آموزان درگیر رکود و رخوت می شوند ، اوج گرفتید و میانگین ترازتان 576 نمره رشد کرد.


اقداماتی که در اردیبهشت ماه و در پروژه  جمع بندی نیمسال دوم انجام شد و موجب افزایش میانگین تراز شما شد چه بود ؟ 

از اوایل اردیبهشت ماه، ۲روز درمیان کنکور سال های گذشته رو می‌زدم و تحلیل می‌کردم. برنامه من طوری بود که هر شنبه و هر ۳شنبه کنکور می‌زدم و تحلیل می‌کردم. علاوه بر تحلیل فصولی از هردرس انتخاب می‌شدند برای جمع بندی و تثبیت. این کار هم با کنکورها  و هم با کتاب‌های کمک آموزشی انجام می شد.

 

برای نیمسال دوم چه برنامه ای داشتید که باعث افزایش تراز شما شد؟

شروع تلاش من برای کنکور از تیر۱۴۰۰ بود ولی اصلا نتیجه بخش نبود چون به منابع درستی دسترسی نداشتم. در نیمسال دوم، با تعویض منابع  ، هم ساعت مطالعه ام و هم انگیزه ام برای درس خواندن بیشتر شد.

 

چه راهکارهایی برای بالا بردن تراز و ساعت مطالعه خود به کار بردید که نتیجه بخش بود ؟

انگیزه تغییر روش درس خواندن و تغییر منابع، خود برای من نوعی محرک محسوب می‌شد. انگار این راهکار بصورت اتومات روی مغز من طراحی شده بود. تا قبلش که درس می‌خواندم ولی بی‌نتیجه بود واقعا اذیت می‌شدم. شما تصور کنید ۶ ماه بی اندازه تلاش کنید و بجنگید ولی هیچ نتیجه ای نگیرید ! ولی بعد از اون ۶ ماه،  چون متوجه می‌شدم که تلاشم درحال نتیجه دادن هست ، اصلا از درس خواندن دست نمی‌کشیدم. 

 

از نتیجه و درصد کدام درس هایتان در کنکور رضایت بیشتری داشتید و علت این رضایت چه بود؟

از درسی مثل ادبیات که درصد ۸۱ رو کسب کردم، چون تا قبلش هر آزمونی که می‌دادم اصلا درصد توی این درس بالاتر از ۷۰ نبوده است  .

از زیست خیلی راضی بودم چون طبق استراتژی جلو رفتم و حتی بعد اعلام کلید، حدس می‌زدم درصد ۶۵ را کسب کنم و همین اتفاق افتاد‌.

و در آخر از ریاضی، چون تا قبلش درصدهايي که کسب می‌کردم بالاتر از ۴۰ نبودند ولی درکنکور، درصد ۶۱ را کسب کردم. 

 

روش مطالعه این درس ها را به تفضیل بیان کنید.

ادبیات را به صورت موضوعی می‌خواندم. برای هر بخش ادبیات کتاب تست جدایی داشتم. مثلا کتاب لغت و املا از کتاب آرایه ها جدا بود و اینجوری تسلط بیشتری پیدا کردم. 

در درس زیست، اول فیلم استاد رو می‌دیدم. بعد یه دور خودم از روی متن می‌خواندم و بعد برای خودم توضیح می‌دادم. سپس از روی نکات کتاب زیست شناسی تصویری که کتاب جیبی و خیلی خوبی بود، می‌خواندم. سپس بین ۱۰تا۳۰ تست آموزشی می‌زدم. و بقیه تست هارا بصورت زمان دار می‌زدم.

در درس ریاضی هم اول فیلم های استاد را می‌دیدم و بعد با تست اون مبحث روا تمرین می‌کردم.

 

در چه دروسی قبل از عید نتیجه ی دلخواه را کسب نمی کردید ، چه تغییری در روند و روش های مطالعه تان ایجاد کرده اید؟  و به چه نتیجه ای رسیدید ؟ لطفا توضیح دهید.

کلا تا قبل از ۲۸ دی در هیچ درسی به جز عربی، نتیجه دلخواهم را کسب نمی‌کردم. بعد از تحول بزرگ در برنامه، بصورت تک درس توی دروسی مثل فیزیک و زیست نتیجه دلخواهم را کسب می‌کردم‌. بعد از ۲۸دی هم ساعت مطالعه ام بالا رفت و هم ثبات درس خواندنم. به مرور زمان تعداد دروسی که درصد بالای ۷۰ را کسب می‌کردم بیشتر شدند تا اینکه در آزمون ۲اردیبهشت برای اولین بار، ترازم به بالای ۶۰۰۰ رسید 

 

به نظر شما چه عواملی باعث  شدند که دوران جمع بندی و در نهایت در کنکور بتوانید این نتایج درخشان را بگیرید؟

مهمترین عاملی که می‌تواند روی رشد یک فرد کنکوری اثر بگذارد، پیشرفت است. وقتی فرد پیشرفت خود را احساس کند هرگز دست از تلاش نمی‌کشد. اما اینکه چه عواملی این پیشرفت را بوجود آوردند، یکی صحبت‌های پدرم که اصلا اجازه توقف به من نمی‌دادند. صحبت با ایشان به قدری به من انگیزه می‌داد که نمی‌توانستم دست از کار بکشم. این صحبت به این خاطر نیست تو ذهن شما بیاد که ، حتما برای موفق شدن باید یک نفر همراهتان باشد این تو ذهن شما بیاد که در هرصورت فقط ادامه بدهید فقط بروید به جلو و فقط بجنگید و دیگری برنامه دقیقی که مشاورم در اختیارم می‌گذاشت و انگیزه فراوانی که به من می‌دادند. و دیگری اراده خودم، که باوجود اینکه خیلی دیر به اصول کنکور دست پیدا کرده بودم باز هم ادامه دادم.

 

آیا قبل از دوران جمع بندی هم از روش بازیابی (آزمون دادن و رفع اشکال و تسلط بر مبنای آموخته ها و دانش خودمان) استفاده می کردید. لطفا روش بازیابی را در ایام امتحانات و جمع بندی  توضیح دهید.

من به طور کلی درحال جمع بندی بودم، حتی در فاصله خانه تا کتابخانه هم مرور می‌کردم. زمان ناهار و شام هم درحال مرور بودم و مدام اطلاعات را در قسمت‌های مختلف مغزم جا می دادم. ولی از خرداد ماه تقریبا آزمون‌های دیگری را شروع کردم که به تثبیت کمک می‌کردند. هرچند سخت بودند ولی برای رسیدن به هدفم باید تلاش می‌کردم. 

 

آیا تا به حال در آزمون های کانون غیبت داشتید؟ دراین ارتباط و تاثیرغیبت بفرمایید.

خیر. من در هیچ آزمونی غیبت نداشتم و حتی اگر مبحثی رو به آزمون نرسانده بودم، مصر به دادن اون آزمون بودم. چون آزمون ندادن احساسی را در انسان بوجود می‌آورد که به مرور زمان، آزمون ها اهمیت خودشون را از دست می‌دهند و این خیلی تاثیر منفی روی روند درس خوندن و برنامه ریزی می‌گذارد. توصیه می‌کنم حتی اگه میتونید به یک سوال آزمون پاسخ بدید، حتما این کاررابکنید ، چون شما رو وادار به حرکت می‌کند. 

 

به نظرتان مهمترین خود ویژگی مثبت شما چه بوده که باعث شد به اینجا برسید؟ 

جسارت و اراده قوی. البته داشتن این ویژگی ها، خود از لطف خداست ولی اگر این دو ویژگی را نداشتم هرگز الآن در این مکان نایستاده بودم...

 

درارتباط با تاثیر چهل درصدی امتحانات و امتحانات تشریحی نظرتون رو بفرمایید. پیشنهادتان برای برقراری تعادل بین تستی و تشریحی در امتحانات پایان ترم و دوران جمع بندی را بفرمایید. 

شاید این امر شوک عظیمی برای بچه های کنکوری باشد. ولی می‌توان اینگونه نگاه کرد که خواندن دروس عمومی نوعی استراحت پس از خواندن دروس سنگین تخصصی می‌تواند باشند. پس دانش آموزان بجای نگاه به نیمه خالی لیوان، نیمه پر را نگاه کنند و از این فرصت بهترین استفاده را ببرند. برای دروس تخصصی، چون تسلط به متن و مبحث وجود دارد توصیه می‌کنم نمونه سوالات مربوط به هر درس را انجام دهند و برای دروس عمومی، از چندروز به امتحان، خواندن کتاب و نمونه سوالات را شروع کنند. البته در این بین دانش آموزانی هستند که از دروس عمومی فاصله ای نگرفته اند ولی آن دسته دانش آموزانی که دروس عمومی نیمسال دوم را نخوانده اند با نمونه سوال و فیلم‌هایی که برای بررسی نمونه سوالات گذاشته می شود، می‌توانند نمره خوبی کسب کنند. در روزهایی که برای امتحان نهایی درس می‌خوانید، هرگز کنکور را فراموش نکنید!

 

چرا کانون را درسال کنکور  انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمون‌های کانون چیست؟ 

برنامه ریزی کانون، درست و دقیق است و همچنین منظم بودن آن روی برنامه شخصی هر فرد هم اثر می‌گذارد. مخصوصا در دورانی که تحصیل، مجازی بود، برای دانش‌آموزان مشخص می کرد که جه مباحثی را بخوانند. 

 

 آیا مطابق برنامه های راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی انجام می دادید؟

چون شروع واقعی و اصولی من از ۲۸ دی بود، به مدت یک ماه از برنامه قلمچی عقب بودم ولی بعد از آن به برنامه راهبردی رسیدم و همچنین در نزدیک عید از برنامه راهبردی جلو افتادم.

 

شما از چه منابع کانون استفاده می کردید؟ این منابع چه ویژگی هایی داشتند؟

در سال دهم، از کتاب‌های آبی قلمچی استفاده می‌کردم که باعث می‌شدند با سوالات کنکوری هم آشنا شوم. 

 

دفتر برنامه ریزی دارید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما می کند؟

من برنامه ریزی دقیقی داشتم. حتی الان هم که کنکور ندارم برنامه ریزی می کنم و سعی می کنم تمام کارهایم را طبق برنامه ریزی جلو ببرم.

تکمیل دفتر، روز پیش رو را برای ما روشن می‌کند. اینکه باید چه کارهایی را انجام دهیم و چه کارهایی را به روز های آتی بسپاریم.اینکه انسان بداند صبح که از خواب بیدار شد باید چه کاری انجام دهد، هم زندگی را هدفمند و هم احتمال رسیدن به هدف را بیشتر می‌کند. 

 

تکنیک ها و روش‌های مدیریت زمان را، چقدر استفاده می کردید؟

من از تکنیک زمان نقصانی خیلی استفاده می‌کردم و دروسی که در آنها تسلط بیشتری داشتم اول می‌زدم. مثلا اول زیست و سپس ریاضی و در دفترچه بعدی، اول شیمی و سپس فیزیک را می‌زدم. البته این انتخاب بر اساس اهمیت دروس هم بود.  

 

 نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در سال کنکور را بفرمایید. 

در یک جمله اگر بخواهم خلاصه کنم، اگر نبودند اصلا چنین نتیجه ای نمی‌گرفتم. باوجود اینکه مشاور داشتم ، پدرم مرا همراهی می‌کرد و همیشه مرا از صحبت‌های خود بهره مند می‌ساخت.  پدرم می‌دانست که چه چیزی را باید در چه زمانی بگوید. وقتی نتیجه خوبی کسب نمی‌کردم جوری صحبت نمی‌کرد که ناامید شوم و مرا به حرکت رو به جلو وامی داشت. و حتی زمانی هم که نتیجه عالی می‌گرفتم طوری احساسات نشان نمی‌داد که من بی خیال شوم. اصرار او بر حرکت رو به جلو بود. نه اینکه به زبان بگوید، با احساساتی که از خودش نشان می‌داد می‌فهمیدم. 

مادرم هم از لحاظ روانی واقعا کمکم می‌کرد و سعی می‌کرد فضای خانه را آرام کند‌. 

 

خانواده شما در چالش ها و خستگی های شما چگونه حامی شما بودند؟ اگر از دبستان یا سال های قبل نیز از نقش های ایشان بفرمایید ممنون میشم.

بزرگترین لطف خدا در حق من این بود که مرا در چنین خانواده ای متولد کرد‌. واقعا حمایتی که از طرف خانواده می‌شدم و می‌شوم مرا پر از عزت و اعتماد به نفس می‌کند. آنها به قدری فرزندانشان را می‌شناسند که می‌توانند در شرایط سخت و دشوار آنها را به حرکت وادارند. مثلا در دوران راهنمایی  من نمی‌دانستم که برای چه رشته ای خوب هستم و این بشدت مرا درگیر کرده بود. مادرم به من پیشنهاد داد که به کلاس داروشناسی بروم‌. در این کلاس ما با داروها آشنا می‌شدیم. پس از شرکت در این کلاس متوجه شدم واقعا برای رشته پزشکی مناسب هستم و آرامش خاطر من برگشت. 

 

درارتباط با دوکنکوری شدن و تاثیری که می‌تواند داشته باشه نظرتان را بفرمایید. 

واقعا نمی‌توان در این امر نظری قطعی داد ولی اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را نگاه کنیم، برای بچه های پشت کنکوری که در کنکور قبل رتبه زیر ده هزار کشوری کسب کردند فرصت مناسبی هست که دیگه ۱سال پشت کنکور نمانند و برای بچه های کنکوری هم می‌تواند تجربه ای باشد که قبل از کنکور تیرماه، یک بار کنکور دادن را تجربه کنند. 

 

به چه دلیلی تصمیم گرفتیددر رشته تجربی در دبیرستان و رشته پزشکی در دانشگاه تحصیل کنید؟ 

من تست رغبت سنج شغلی جان ال هالند را دادم و در رده ی اول، جراح برای من آمد‌ . در وهله ی اول مادرم فکر کرد که نتیجه تست اشتباه است  ، ولی با کمی دقت به ریسک پذیربودن من پی برد . این تازه قدم اول بود برای ورود به رشته تجربی. وقتی دهم بودم به هیچ رشته ای فکر نمی‌کردم و اما به علت اینکه پس از همه گیری کرونا روند درس خواندنم افت پیدا کرد باید در سال دوازدهم به عشق رشته ای که برای آن ساخته شدم، درس می‌خواندم. هم خودم علاقه شدیدی به پزشکی داشتم هم با روحیاتم سازگار بود. به همین دلیل رشته پزشکی را انتخاب کردم . 

 

انتخاب رشته برای شما از چه زمانی شروع شد و چه اقداماتی و مشورت هایی برای آن گرفتید؟

من از ۲۸ دی ۱۴۰۰ فقط به پزشکی تهران فکر می‌کردم. باوجود اینکه تا قبل از ان نه تراز مناسبی داشتم و نه ساعت مطالعه خوبی  ، ولی فقط به هدفم فکر می‌کردم و برای آن می‌جنگیدم. وقتی نتایج هم آمد به هیچ چیزی جز پزشکی فکر نمیکردم. حتی شاید بعضی فکر کنند شرایط دندانپزشکی بهتر است،  ولی چون در دوران راهنمایی دستیار دندانپزشک بودن را تجربه کردم اصلا به آن فکر نمی‌کردم. اینکه تو با علمت بتوانی جان فردی را نجات دهی واقعا ارزشمند است حال هرچقدر سخت باشد.  

 

برای دانش آموزانی که در نیمسال اول تراز خیلی بالایی نداشتند و اکنون فرصت تغییر دارند چه توصیه ای دارید ؟ 

بدون هیچ حاشیه ای فقط درس بخوانند. هرچیزی که وجود داشته باشد ، اخباری هم دارد که همگی حاشیه اند، کنکور هم از این امر مستثنی نیست‌. هرگز درگیر حاشیه نشوید. هرروز باخودتان بجنگید. وقتی از خواب بیدار می‌شوید باید با ورژن روز قبلی خودتان  فرق کنید که او دشمن شماست. شما باید با آن بجنگید و پیروز از میدان بیرون بیایید. اصولی تلاش کنید و بجنگید به عشق اهدافتان!

 

 

Menu