نام : ابوالفضل حبیب زاده | شهر : شهرقدس |
میانگین تراز نیم سال دوم | 5600 |
میانگین تراز دوران جمعبندی | 6650 |
میزان پیشرفت تراز در دوران جمعبندی | 1050 |
در طول سه سالی که با برنامه قلمچی از دهم تا دوازدهم بودم هیچ گونه مشکل برنامه ریزی نداشتم چون کل برنامه شخصی من برای مدرسه و کنکور همین برنامه راهبردی قلمچی بود چون میدونستم صفر تا صد نوشتن یک برنامه طولانی مدت کار هر کسی نیست و اکتفا کردم به برنامه راهبردی که چندین نقطه وارسی در طول یک سال تحصیلی داره.فقط یک سری مواقع که به هر دلیلی از برنامه راهبردی عقب میافتادم یک سری تغییرات کلی تو برنامه لحاظ میکردم که دیگه خیلی زیاد این فاصله از برنامه بیشتر نشه و سریعا بتونم خودم رو برای آزمون بعدی آماده کنم.در حقیقت استراتژی کلی برنامه تغییر نمیکرد فقط میزان مطالب رو در یک یا چند درس خاص کاهش یا افزایش میدادم.
حقیقتا همه چیز خوب پیش میرفت تا زمانی که تو سال کنکور اردیبهشت ماه 1401 بنا به چندین دلیل خانوادگی نتونستم هیچ گونه جمع بندی خاصی انجام بدم و این فشار خیلی زیادی هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ درسی رو من گذاشت.ولی توی یک و نیم ماه منتهی به کنکور هم مجبور بودم برای امتحانات خرداد نهایی آماده باشم و هم برای آزمون های شبیه سازی کنکور موسسات مختلف که مهم ترینش قلمچی بود که بعد از مدت ها تو شعبه ما به صورت حضوری برگزار شد.اولویت بندی برام اهمیت بیشتری پیدا کرد.
مجبور شدم ادامه دروس 12 رو متوقف کنم و سریعا وارد فاز اصلی جمع بندی و آزمون زدن بشم.به همین دلیل از خیر 20 درصد انتهایی 12 گذشتم ک البته خیلی زیاد میتونست تو کنکور کمک حالم باشه چون سوالات ساده تری نسبت به سایر فصول داشتن و من اونارو به ناچار از دست دادم.علاوه بر اون مجبور بودم تو یسری درس ها مثل فیزیک و ریاضی و محاسبات شیمی توی حل تست ها از راه حل های تشریحی هم استفاده کنم که با یه تیر دو نشان بزنم هم تستی و هم تشریحی رو با هم ادغام کردم.برای زیست هم بیشتر تست ها رو برای خودم یه جورایی تدریس میکردم و سعی میکردم عین خط کتاب درسی باشه چون تو نهایی اهمیت بالایی داره این مدل کلیدواژه دادن برای یک سوال زیست و نمره گرفتن از اون سوال.
تا جایی که میتونستم آزمون های جامع و دوره ای از مباحثی که خونده بودم زدم بیشتر سمت آزمون رفتم تا اینکه بخوام دوباره یک کتاب تستی رو کاملا مرور کنم یا بیام تعدادی کتاب تستی جدید بخرم و اونارو بیام از اول حل کنم.منظورم کتب تستی ای هست ک آزمون محور نیست و به درد جمع بندی نمیخورن ولی کتب تستی آزمون محور لازمه کار خودم بود تو اون مدت زمان به انضمام تست های سال های اخیر قلمچی.
با این کارا تونستم یه جهش بزرگ رو داشته باشم تو سه آزمون جامع قلمچی سال 1401 چون اولین رو 6400 دومی رو 6700 و سومی رو تقریبا 7000 شدم و این بالاترین تراز من در طول سال کنکور بود!
مهم اینه ک بدونیم قرار نیست همه سوالات کنکور رو جواب بدیم پس در شرایطی مثل شرایط من میشه از اولویت بندی مناسب و منطقی استفاده کرد.اگه میخواستم همه رو بخونم صد در صد شکست میخوردم.پس افراط گری یا حتی کمال گرایی مطلق عوامل مضر هستن که باید کنترل بشن.
حتی این نکته جالبه که یک سری امید های واهی که توسط پیج های مختلف داده میشه فقط برای نهایتا چند روز میتونه آدمو سرحال و باانگیزه کنه ولی برای همه ما این اتفاق افتاده که حتی بعدش انقدر ناامید میشیم که شاید اون تایم درس رو هم ول کنیم.مهم اینه که طرز فکر برنده رو در وجود خودت نهادینه کنی و نخوای چیزی رو ک میخوای از دست بدی چون اگه تو فلان رشته رو بخوای ولی براش نجنگی یکی دیگه مالک اون صندلی دانشگاه میشه.علاوه بر اون باید منطقی باشیم.کسی که به هر دلیل نتونه بیش از یه مقدار مشخص درس بخونه و بعدا تحت تاثیر این اگیزش های کاذب بیاد یه مدتی دو برابر بخونه طبیعتا فایده نداره و موقتی هستش.
ارتباط با ما
برای رزرو پشتیبان ویژه و آشنایی با خدمات مشاوره و برنامه ریزی، لینک صفحه پشتیبان ویژه را دنبال کنید .
همچنین میتوانید با شماره ۰۲۱۸۴۵۱ داخلی ۳۱۲۳ تماس بگیرید .
