گفت‌و‌گو با سپنتا غلامپور دهکی؛ از تراز 6275 تا تراز 6819

1. «نظم در برنامه ریزی و توانایی کنترل وقت و احاطه به ضعف‌های خود دستاوردهای من بود»

نام و نام خانوادگی : سپنتا غلامپور دهکی

رتبه سال 1401 : رتبه 64 منطقه 2 و 181 کشوری کنکور تجربی

رشته و دانشگاه قبولی : پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

نام شهر و استان : بابل ، مازندران

میانگین تراز : ۶۴۴۸

سال‌های حضور در کانون : 2 سال

شغل و تحصیلات مادر : خانه‌دار ، لیسانس

شغل و تحصیلات پدر : آزاد ، لیسانس

مصاحبه‌گر : زهرا رفیق شیرزن

1. شما چگونه با کانون آشنا شدید؟
2. با توجه به اینکه دوستان متفاوت و اساتید در کل از آزمون ها راضی بودند ، ترغیب شدم تا من هم ثبت نام کنم.

1. دستاورد شما از شرکت در آزمون‌های کانون چه بوده است؟ 
2. نظم در برنامه ریزی و توانایی کنترل وقت و احاطه به ضعف‌های خود دستاوردهای من بود.

1. پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟
2. مادرم بودند؛ به من کمک می‌کردند تا ضعف‌هایم را با کمک اشخاص مطلع رفع کنم.

1. غیر از پدر و مادر نفر سوم تاثیرگذار در روند آموزشی شما چه کسی بود؟
2. مشاورم بودند که به من در برنامه ریزی کمک می‌کردند و با دقت به جزییات، ضعف‌های من را بهتر ‌آشکار می‌کردند.

1. نقش مدرسه در موفقیت شما به چه صورت است؟
2. نقش قابل توجهی داشت با توجه به اساتید باسواد مدرسه که دروس را کامل تفهیم می‌کردند و همچنین کلاس‌های تکمیلی مدرسه و علاوه بر آن مشاور مدرسه نیز روش‌های عالی داشتند.

1. از کدام یک از کارنامه‌های جعبه ابزار کارنامه استفاده می‌کردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
2. کارنامه مبحثی چون الگو های درس‌هایی که در آنها ضعف داشتم ولی ممکن بود دقت نکرده باشم را عیان می‌کرد.

1. مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می‌خواندید؟ چگونه برنامه‌ریزی می‌کردید؟

بله طبیعتا ؛ با کمک مشاور با توجه به دو عامل اصلی برنامه ریزی می‌کردم: 1)دروس آزمون پیشرو قلم‌چی  2)دروسی که در آنها ضعف داشتم و تا حدی در کارنامه های کانون نمود پیدا می‌کردند.

1. کدام درس ها نقطه قوت شما بود؟ روش مطالعه این درس‌ها چگونه بود؟
2. چون روش درس خواندن و دید به هر درس را مکررا تغییر دادم تا به بهترین دید برسم ، هر درسی زمانی قوی بود ولی در کل می‌توانم بگویم اوایل در شیمی و فیزیک وضعیت نسبتا قوی داشتم. درباره میانگین درصد هم واقعا بستگی به آزمون داشت چون برای مثال فیزیک قلم‌چی نسبتا سطح بالایی داشت.

1. در طول این سال‌ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
2. درس زیست شناسی،
3. در این درس تغییر قابل توجهی داشتم که با کمک اساتید و پیدا کردن منابع تست قابل قبول و همچنین کمی تغییر روش تست زنی خودم، آن را حل کردم.
   
   
4. در طول دوره آموزشی به چه چالش‌هایی برخورد کرده‌اید که توانستید آنها را برطرف کنید و به چه صورت؟ 
5. بزرگترین چالش من همین درس زیست شناسی بود که همان طور که توضیح دادم، حل شد.

1. روزی چند ساعت درس می‌خواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص می‌دادید؟
2. حدود 10 تا 12ساعت و حدود ۳۰ درصد از وقت را به تست اختصاص می‌دادم، که البته اواخر تقریبا بیش از ۸۰ درصد وقت را می‌گرفت.

1. در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس‌ها می‌رفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می‌کردید؟
2. ابتدا درصد زیست شناسی و تراز مربوطه را بررسی می‌کردم ؛ ابتدا منشا ضعف را پیدا می‌کردم سپس با تغییر روش مطالعه و تست زنی یا افزایش ساعت مطالعه آن را حل می‌کردم.

1. آیا در ظهر جمعه آزمون،  تحلیل کارنامه و آزمون خود را شروع می‌کردید؟شیوه خاصی برای تحلیل آزمون‌ها داشتید؟
2. بله؛ غلط ها و نزده را بررسی می‌کردم و در صورت وقت اضافی برخی سوالاتی که درست زده بودم ولی شک داشتم را هم بررسی می‌کردم. کنار شماره سوال این سوالاتی که شک داشتم در دفترچه حین آزمون ، علامت خاصی می‌گذاشتم تا بعدا بررسی کنم.

1. آیا اعضای خانواده کارنامه‌ی شما را می‌دیدند؟ اگر افت داشتید برخورد آن‌ها با این افت چگونه بود؟
2. بله می‌دیدند و برخورد آنها منطقی بود و سعی می‌کردند در پیدا کردن راه حل کمک کنند.

1. چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سال دوم گرفتید؟ 

تصمیم گرفتم سهم زمانی تست زنی را افزایش دهم.

1. آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط بودید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو می‌کردید؟
2. بله؛ درباره منابع، سوالات خاص و ... باهم گفتگو می‌کردیم چون سطح شان دوروبر خودم بود.
   
   
3. اگر یک توصیه یا یک نکته بخواهید به من یاد بدهید تا به دانش آموزانم آموزش بدهم چیست؟
4. اگر برای خواندن یک درس به مشکلاتی اساسی بر می‌خورند دید خود را نسبت به آن درس کاملا تغییر دهند.

1. سال‌های قبل برنامه شما در دوران طلایی چه بود؟ 
2. در دوران عید خانه کاملا آماده مطالعه من بود و در آن تفریحی نداشتم.