گفت‌و‌گو با سحر کرمانی؛ از تراز 5600 تا تراز 6805

غیبت نمیکردم. و اگر به بودجه ازمون نمی‌رسیدم سعی میکردم که همونجاهایی که خوندم رو خوب بدم و خودم رو بابت جاهایی که نخوندم سرزنش نمیکردم و سعی میکردم واقع بینانه برخورد کنم با ازمون و نتیجه اش.

گفت‌و‌گو با سحر کرمانی؛ از تراز 5600 تا تراز 6805

«من یاد گرفتم که تحلیل آزمون مهم‌تر از نتیجه آزمون است»

 

 نام و نام خانوادگی : سحر کرمانی

نام شهر ، استان : قم ، قم

رتبه سال 1401 : رتبه ۵۳۶ منطقه ۲ و ۱۲۵۱ کشوری کنکور تجربی

رتبه سال 1400 : رتبه ۱۰۰۳۶ منطقه ۲

رشته‌ و دانشگاه قبولی : پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 

سال های حضور در کانون : ۳ سال 

تعداد آزمون‌ها : 80 آزمون

میانگین تراز :‌ 6687

تحصیلات و شغل مادر : لیسانس مامایی 

تحصیلات و شغل پدر : لیسانس مهندسی عمران  

درصدهای کنکور 1401: 

فارسی:  ۶۷%     عربی:  ۷۲%    معارف:  ۹۰%     زبان:   ۱۰۰%

زمین: ۲۳%    ریاضی:  ۶۸%    زیست:  ۶۰%    فیزیک:  ۷۰ %    شیمی: ۶۲%


مصاحبه گر : حمید مینایی


به نظر شما چه عواملی باعث شدند که در کنکور یا کنکورهای سال قبل نتیجه نگیرید؟ 

مهم‌ترین عوامل برای من بیشتر عوامل روانی بودن مثل کمال گرایی افراطی ، وسواس، ناامید شدن و دست کشیدن از تلاش. از جمله عوامل درسی هم این بود که بیشتر وقتم را صرف کلاس‌های آنلاین می‌کردم به جای اینکه خودم دست به قلم بشوم و تست بزنم. در واقع سال دوم هدفم را با تمام وجود می‌خواستم و حاضر بودم همه جوره برایش تلاش کنم و در واقع سختی‌های راه ، شکست هایی که ممکن بود پیش بیاید و چیزهایی که باید به خاطر هدفم از آنها دست می‌کشیدم را پذیرفتم و سعی کردم از تمام اشتباهاتی که منجر به نتیجه نامطلوبم شد درس بگیرم و تا حد امکان انجام‌شان ندهم.

آیا در سال‌های گذشته در آزمون‌ها غیبت می‌کردید؟

غیبت نمی‌کردم و اگر به بودجه آزمون نمی‌رسیدم سعی می‌کردم که همان جاهایی که خواندم را خوب بدهم و خودم را بابت جاهایی که نخواندم سرزنش نمی‌کردم و سعی می‌کردم با آزمون و نتیجه‌اش واقع بینانه برخورد کنم.


به چه دلیلی تصمیم گرفتید دوباره کنکور شرکت کنید؟

می‌دانستم که لایق نتیجه بهتری هستم و تنها باید تلاش مضاعف داشته باشم و از اشتباهاتم درس بگیرم .

نظر خانواده نسبت به تصمیم دوباره کنکور دادن شما چه بود؟

تا حدی مردد بودند ولی من خودم کاملا ثابت قدم و مصمم بودم که امسال می‌شود و من می‌توانم.  


در چه درس‌هایی در سال آخر تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درس‌ها را توضیح می‌دهید؟

با درس شیمی مشکل داشتم. البته بیشتر قسمت مسائل و محاسبات و کمبود وقت بود. یعنی یک جورهایی از آن می‌ترسیدم ولی می‌دانستم که امسال دیگر باید با ترسم روبرو شوم. به خاطر همین از همان اول سال زمان بیشتری به این درس و مخصوصا قسمت مسائل اختصاص دادم و روتین سعی می‌کردم تست بزنم و تست‌ها را گاها دوباره و دوباره بزنم تا به تسلط مناسب برسم.


در سال آخر خسته نشدید؟ چه چالش هایی در سال آخر داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می‌دادید؟

بله، خسته می‌شدم ولی خب می‌دانستم که خستگی بخشی از مسیر و پروژه کنکور است. در صورتی که دچار افت چه روانی و چه درسی می‌شدم، اولین راه این بود که دردفترچه یادداشت روزانه‌ام با خودم صحبت می‌کردم، برای مشکلم راه حل می‌دادم و سعی می‌کردم به خودم انگیزه بدهم. در واقع یک جورهایی روانشناس خودم بودم. گاهی اوقات هم از مشاورم یا یکی از دوستانم که هدف مشترکی داشتیم کمک می‌خواستم و صحبت می‌کردم .مهم‌ترین چالشی که برایم پیش آمد این بود که حدودا یک ماه بهمن درست درس نخواندم و به شدت افت کردم ولی از اسفند یک بازگشت قوی داشتم و خیلی خوشحالم که دوباره به راه برگشتم .

چرا کانون را در این سال‌ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم‌ترین ویژگی آزمون‌های کانون چیست؟

جامع آماری مناسب از دلایل این انتخاب بود. مهم‌ترین ویژگی پیوستگی آزمون‌های دو هفته یکبار بود.


مهم‌ترین چیزی که در این سال‌ها از کانون و آزمون‌ها یاد گرفته‌اید چیست؟

من یاد گرفتم که تحلیل آزمون مهم‌تر از نتیجه آزمون است و تلاش برای بهتر شدن و درس گرفتن از اشتباهات و بهبود آن‌ها مهم‌تر از یک آزمون عالی دادن است.


مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی می کردید؟  

اغلب طبق برنامه بودم. سعی می‌کردم تا سه شنبه قبل آزمون بودجه را ببندم و بعد از آن مرور کنم و آزمون بزنم . گاها هم می‌شد که به بودجه‌بندی نمی‌رسیدم ولی سعی می‌کردم نتیجه خوبی از قسمت های خوناده شده بگیرم.


نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سال‌ها چگونه بود؟ 

سعی کردند همه جوره پشتیبانم‌ باشند. برای تلاش و بهتر شدن به من انگیزه بدهند.

تحلیل آزمون را چگونه انجام می‌دادید؟ 

اولویت اول با غلط ها بعد نزده ها و بعد گاها صحیح ها بود. سعی می‌کردم بی دقتی‌ها و دلایل اشتباه و نزده هایم را یادداشت کنم و برای آزمون بهتر به خودم راه‌کار بدهم.


ساعت مطالعه شما در طول امسال به چه صورت بود؟

 گاها نوسانی بود ولی به طور متوسط ۹ ساعت می‌شد.

شما از چه منابع کانون استفاده می‌کردید؟ این منابع چه ویژگی‌هایی داشتند؟  

منبع اول من در تمام دروس اختصاصی آبی کانون بود. کتاب های آبی کانون کمک می‌کردند که درسی که برای اولین بار می‌خوانم به طور کلی تثبیت شود و چون پیمانه ای و تیپ بندی بود، یک نظم فکری به من می‌داد .


دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما می‌کرد؟

بله ، نوشتن روزانه گزارش کار هم باعث پیوستگی در ساعت مطالعه‌ام می‌شد و هم اینکه یک دید واقع بینانه از تلاشم به من می‌داد و این باعث می‌شد که برای بهبود کمبودها راه‌کار به خودم بدهم و یک تلاش پویا داشته باشم.

از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می‌کردید؟

بله، صحبت با قهرمان‌های پیشرفت و مصاحبه‌ها برایم جذاب‌ترین قسمت بود.

تکنیک‌ها و روش‌های مدیریت زمان را، تمرین و استفاده می‌کردید؟

بله، تکنیک زمان نقصانی و ضربدر و منها را حتما استفاده می‌کردم.

فکر می‌کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می‌کنید.

بله خب، نتایج اولیه نصفه شب اعلام شد ولی متاسفانه سایت باز نمی‌شد. حدودا ساعت ۵ صبح بود که مامانم بیدارم کرد و گفت بلاخره رتبه برتر شدی!

به نظرتان مهم‌ترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟

مصمم بودن برای تلاش تا لحظه آخر و ناامید نشدن و درس گرفتن از اشتباهات قبلی مهم‌ترین ویژگی‌هایی بود که سال آخر در خودم ایجاد کردم.

توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

کنکور از نظر من یک راه مستقیم است چون معلوم است که باید چه کار کنید: تلاش تست تلاش. ولی این راه مستقیم یک سربالایی به سمت نوک قله موفقیت است و کسی به قله می‌رسد که کوهنورد ماهرتری باشد. برنامه ریزی، پیوستگی و استمرار، ناامید نشدن و سرزنش نکردن خود درصورت لغزش به عقب از ویژگی های اصلی یک کوهنورد ماهر است. پس سعی کنید در راه کنکور یک کوهنورد ماهر باشید نه یک آماتور.

 


Menu