هانیه رئیسی اردلی
استان، شهر: چهارمحال بختیاری، اردل
شغل مادر:خانه دار
شغل پدر:کارمند
رتبه منطقه و کشوری کنکور انسانی 401 : 248 منطقه 3/ 1021 کشور
رتبه منطقه و کشور کنکور زبان:487 منطقه 3/ 2854 کشوری
رشتهی قبولی: دبیری زبان انگلیسی- دانشگاه فرهنگیان اصفهان
درصدهای کنکور 1401:ادبیات عمومی:45%، عربی عمومی:74%، دینی:77%، زبان:40%، ادبیات اختصاصی:70%، عربی تخصصی:76%، ریاضی:25%، اقتصاد:56%، تاریخ و جغرافیا:23%، علوم اجتماعی:88%، فلسفه و منطق 40%، روان شناسی:65%
سالهای حضور در کانون: 1
تعداد آزمون: 29 آزمون
پیشرفت تراز از 6129 تا تراز 6680 در دوران طلایی نوروز
نام مصاحبه گر: لیلا محمدی
- مهمترین چیزی که در این سالها از کانون و آزمونها یاد گرفته اید، چیست؟
- مهم ترین چیزی که در آزمون ها یادگرفته ام، منظم بودن و هدفمند بودن است، آزمون های 2 هفته یک بار کانون باعث می شد ما یک هدف بزرگ که برای من حفظ تراز و بیشتر کردن آن بود داشته باشیم و دو هفته تمام با نظم و دقت خود را برای آن آماده کنیم.
- شرکت در این تعداد آزمون چه دستاوردی برایتان داشت؟
- قطعا مهم ترین دستاورد برای من در آزمون ها نتیجه کنکور من هست، زیرا این آزمون ها و سایر امکانات کانون مانند کتاب ها و کتاب های نوروزی و انواع کارنامه ها و فیلم های تحلیل ازمون و..بودند که مسیر من را برای رسیدن به رتبه دلخواهم در کنکور هموار کردند، ازمون دادن به درس خواندن و مطالعه ی ما نظم میدهد و باعث می شود که هر 2 هفته یک ازمون از خود بگیریم و متوجه نقاط ضعف و قوت خود بشویم و علاوه بر این چندین نکته درسی در آزمون ها که از طریق تحلیل کردن به آنها می رسیدم، وجود داشت که تکمیل کننده مطالعه ی ما در آن مدت بود .
- نقاط قوت شما کدام درس ها بودند؟ روش مطالعه آن ها را توضیح می دهید؟
- در درس هایی مانند جامعه شناسی و علوم وفنون و اقتصاد و عربی و.. قوی بودم اما در جامعه و فنون بیشتر.
- من علوم و فنون را در تابستان به صورت درس به درس دوباره مطابق آزمون های تابستان کانون مطالعه کرده بودم، با شروع پاییز و مدارس یک تغییر کوچک در روش خواندنم ایجاد کردم؛ به این صورت که علاوه بر اینکه به صورت درس به درس مطابق آزمون ها میخواندم، مطالعه ی مبحث به مبحث داشتم، به عنوان مثال با شروع پاییز من کل تاریخ ادبیات 3 سال را که تقریبا شامل 9 درس می شد را شروع کردم به خواندن و برای خودم در یک دفتر خلاصه نویسی کردم که همان دفتر مهم ترین و کامل ترین منبع من برای مبحث تاریخ ادبیات و سبک شناسی شده بود، مبحث مهم دیگر که برای اکثر بچه های رشته انسانی مقداری دشوار است، یعنی عروض و قافیه را خیلی بیشتر میخواندم که قطعا کمک های دبیر ادبیات من آقای قاسمی در این مسیر بی اثر نبوده به گونه ای که در مدت تقریبا کمی توانستم به صورت سماعی به سوالات عروض جواب بدهم، برای این کار ابتدا تقطیع کردن را کامل یادگرفتم و به صورت روتین روزانه چندتا شعر تقطیع می کردم تا به تسلط کامل برسم بعد ارکان عروضی را دونه به دونه تمرین کردم و در نهایت به وزن ها رسیدم که با وزن های همسان شروع کردم و هر وزنی که یاد می گرفتم، چندین مثال کار می کردم به این صورت که اول سعی می کردم وزن آن را به صورت سماعی به دست بیاورم و بعد تقطیع می کردم.
- برای آرایه و قرابت هم شبانه به صورت روتین تست حل می کردم و در ماه های آخر تمرکز ویژه ای روی تست های آرایه و قرابت کنکور های اخیر داشتم .
- جامعه شناسی یک درس مفهومی است که اول از هر چیز باید مطالب ان را به خوبی فهمید یعنی باید مفهومی خوان باشیم در این امرروش تدریس معلم بسیار تاثیردارد،دبیر ما خانم اسدی مفهومی و ریز درس می دادند، بنابراین در آموزش مشکلی نداشتیم و حتی جامعه را به صورت خودخوان هم می شود خواند.
- مهم ترین چیز این است که مفهومی بخوانیم یعنی متن کتاب را درک کنیم بتوانیم با سایر مطالب ارتباط دهیم .
- از خودمان سوال بپرسیم و به راحتی آن را توضیح دهیم یعنی مفهومی خواندم ، به خصوص جامعه شناسی یازدهم و دوازدهم که مطالبی به مراتب سخت تر از جامعه شناسی دهم دارند .
- در چه درس هایی با تغییر روش تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درس ها را توضیح می دهید؟
در درس ریاضی تغییر روش داشتم ، تست کم کار می کردم و همین اشتباه من بود، بعد از یک مدت که متوجه ضعف خود شدم تعداد تست بیشتر کار کردم و 2 روز یا 1 روز قبل از آزمون اصلی تست های آزمون مشابه پارسال که در هرجلسه آزمون به ما داده می شد را حل می کردم و این تغییر روش تاثیر زیادی روی تغییر درصد های من داشت.
- در طول این همه سال خسته نشدید؟ چه چالش هایی امسال داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می دادید؟
خیر، اصلا هر چه بیشتر پیش می رفتم، مشتاق تر می شدم ،تنها روز هایی که من احساس خستگی داشتم، روز های پایانی کنکور یعنی همان چند روز در تیر ماه بود، چون مطالب را چندین بار خوانده بودم و کمی برایم خسته کننده شده بودند .
آن روز ها را صرف خواندن دوباره مطالب که مشکل داشتم، حل دوباره ی تست های مارک دار و تست های کنکور های اخیر کردم.
- چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ چگونه با کانون آشنا شدید؟ کسی از خانواده یا بستگان عضو کانون بود؟ چه نتیجه ای گرفت؟
- راستش کانون آنقدر آشنا هست که هر چه فکر می کنم متاسفانه نمی توانم بگویم ازچه طریق با آن آشنا شدم، قطعا انتخاب کانون مهم ترین و بهترین انتخاب من در سال کنکورم بود.
- کانون قلم چی یک ویژگی خیلی مهم دارد آن هم این است که یک پله بالاتر از کنکور قرار دارد و یک پله بالاتر کار می کند.
- برای من روشن بود که اگر خودم را برای کانون آماده کنم و تراز و درصدهای معقول داشته باشم کنکور برایم آسان خواهد شد و دقیقا همین اتفاق هم افتاد، در پایان آزمون ها ما 3 آزمون جامع و مشابه کنکور داریم که من برای همهی آنها با آمادگی کامل حاضر میشدم و هر کدام از آنها را یک کنکور برای خودم می دیدم به گونه ای که روزی که سر جلسه کنکور نشستم احساس کردم چهارمین آزمون جامع کانون است که به مراتب آسان تر هم بود و حتی نکته ی جالب این است که درصد ها و رتبه ی من در آزمون های جامع خیلی خیلی مشابه نتیجه کنکورم بود .
- مطابق برنامهی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی می کردید؟ برنامهی مدرسه و آزمونها هماهنگ بود؟
- بله من دقیقا و کاملا مطابق برنامه کانون پیش می رفتم ، برنامه ریزی من به این صورت بود که بودجه هر آزمون را در دفتر خود می نوشتم و طبق برنامه ای که برای خودم داشتم مطالعه می کردم و هرچی می خواندم را در دفترم خط می زدم تا در نهایت کامل می شدند و کامل به بودجه می رسیدم.
- شاید یک بار یا دوبار اتفاق افتاد که من از بودجه برنامه راهبردی عقب باشم که آن هم بسیار جزئی بود ، برنامه مدرسه ما و کانون تقریبا مطابق هم بودند و بیشتر مطابق کانون پیش می رفتم.
- بعضی جاها کانون از برنامه مدرسه جلوتر یا حتی عقب تر بود و این تفاوت خیلی جزئی بود به گونه ای که اصلا برای من چالش برانگیز نبود و از عهده ی آن بر می آمدم.
- نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سال ها چگونه بود؟
- در سال کنکور خانوادهی من خیلی حواس شان به من بود و امکانات لازم را برایم فراهم کرده بودند و همیشه پیگیر نمرات من در مدرسه و تراز هایم در کانون بودند و در رفع نقاط ضعف که در کارنامه ها متوجه ان ها می شدم بسیار به من کمک می کردند .
- آیا پدر یا مادر نتایج آزمون را می دیدند؟ در صورت افت خودتان یا خانواده چه عکس العملی داشتند؟
بله می دیدند و بیشتر ازخود من منتظر نتیجه آزمون بودند ، اگر افتی وجود داشت آن را ریشه یابی می کردیم و با کمک هم برای رفع آن در آزمون های بعدی تلاش می کردیم.
- تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟
- روزی که ازمون می دادم حدودا تابه خانه بر می گشتم ساعت 13 می شد تا ساعت 16 که پاسخ نامه تشریحی روی سایت بیاید استراحت می کردم و بعد شروع به تحلیل آزمون می کردم ، دفترچه را باز می کردم از سوال اول تا آخر را دوباره حل می کردم، حتی اگر جوابی هم زدم درست بود، دوباره آن را حل و پاسخ آن را در پاسخ نامه تحلیل می کردم، چون پاسخ نامه های کانون خیلی جامع و کامل هستند با خود فکر می کردم ممکن است با این که جواب را می دانم اما نکته ای جدید یا حتی روش میانبری در پاسخ نامه وجود داشته باشد که بیشتر مواقع همین طور بود، سوالات نزده و غلط را هم با دقت ویژه بررسی می کردم، چون می دانستم نزدن آن به معنای این نبود که من آن درس را نخواندم، چون من همیشه کامل می خواندم نزدن یا اشتباه زدن آن به این معنی بود که من یا تسلط کافی نداشتم یا شک داشتم یا حتی مطلب درس یا صورت سوال را اشتباه متوجه می شدم که این امر نشان دهنده ایراد های من در مطالعه یک درس بود که به آنها از طریق تحلیل آزمون پی میبردم و مطالعه خود را تکمیل میکردم.
- تمام نکاتی که از آزمون یاد گرفتم را در یک دفتر مینوشتم اسم آن را گذاشته بودم، دفتر تحلیل آزمون وهمین دفتر یک منبعی شده بود که مهم ترین نکات درسی و اشتباهات من در آن نوشته شده بود و در ماه آخر کنکور از طریق مطالعه آن به تسلط عالی رسیده بودم و در دفترچه من حتی سوالات مهم را مارک دار می کردم و در زمان های مشخصی به حل مجدد آنها می پرداختم.
- شما از چه منابع کانون استفاده می کردید؟ این منابع چه ویژگی هایی داشتند؟
- از کتاب آبی برای بعضی از درس ها و کتاب های نوروزی استفاده کردم که همین کتاب ها کمک بسیار بسیار زیادی در استفاده بهینه از دوران طلایی نوروز برای من داشت،این کتاب ها برای آزمون های جمع بندی دهم و یازدهم و جمع بندی نیم سال اول دوازدهم مناسب هستند، به عنوان مثال پایه دهم و یازدهم را با هم جلو می آورد به این صورت نبود که مثلا اول دهم را بخوانی تمام بعد بری سراغ یازدهم به نظر من این یک ویژگی خیلی مهم این کتاب ها بود که دوپایه را هم زمان باهم جلو می آورد.
- استراتژی کتابها این گونه بود که 5 تا آزمون طرح کرده بودند و هر آزمون 20 درصد بودجه وجود داشت، یعنی در آزمون اول 20 درصد اول در آزمون دوم 20 درصد دوم و.... همین طور تا آزمون پنجم که شامل 20 درصد آخر میشد و از همه خلاقانه تر این بود که در آزمون 7 فرردین برنامه راهبردی برای ما دانش آموزانی که طبق کتب نوروزی خوانده بودیم، این آزمون حکم آزمون جامع از آن 5 آزمون 20 درصدی را برایمان داشت و 100 درصد مطالب را آزمون میدادیم و این را هم عرض کنم که کتاب ها بودجه های هر آزمون را مشخص کرده بود و طبق برنامه ای که من برای خودم داشتم، هر 3 روز یک بار یک آزمون می زدم، یعنی طی 2 روز و خورده ای بودجه را میخواندم و بعد آزمون آن را می زدم و آن را تحلیل می کردم .
- دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما می کرد؟
بله داشتم و مهم ترین عامل موفقیت یک رتبه برتر به نظر من همین مکتوب کردن هر آنچه که انجام داده در دفتر برنامه ریزی است، زیرا دقیق می داند وضعیتش چگونه است ، آیا از روزش خوب استفاده کرده یا نه ،درصد هایش چگونه است و ... هزاران چیز دیگر
- از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می کردید؟ کدام بخش ها برای تو جالب تر بود؟
- بله خیلی استفاده می کردم از فیلم های تحلیل آزمون انواع کارنامه ها که علاوه بر آن کارنامه اصلی برای ما صادر می شد، مثل کارنامه اشتباهات کارنامه5 درس و ... جالب ترین بخش برای من مصاحبه با رتبه برتر ها و صحبت های آنان بود.
- تکنیک ها و روشهای مدیریت زمان را، تمرین و استفاده می کردید؟
- بله به خصوص در ماه های پایانی ، در درس های عمومی روش های مدیریت زمان خیلی مهم بودند به گونه ای که با یک اشتباه کوچک ممکن بود یک سوال را از دست می دادیم ، کنکور 1401 سال اولی بود که کنکور 3 دفترچه ای شده بود و دفترچه اول بچه های انسانی خیلی سخت و نفس گیر بود که شامل درس های ریاضی و اقتصاد و جامعه و علوم و فنون می شد، اقتصاد و ریاضی و علوم فنون 3 درسی بودند که مدیریت زمان برای من در آنها بسیار حیاتی بود و قبل از کنکور هم در خانه و هم در آزمون جامع خیلی روی مدیریت زمان برای این دفترچه کار کردم و توانستم وقتم را به خوبی میان آن ها در آزمون های جامع تقسیم کنم که تاثیر مستقیم روی مدیریت زمان من در جلسه کنکور داشت .
- فکر می کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می کنید؟
- من روزی که کنکوردادم وقتی سوالات را در سایت ها و کانال های مختلف گذاشته بودند، سریع آن ها را دانلود کردم و پاسخ هایم را یادداشت کردم و بعد طبق کلید های پیشنهادی که در سایت کانون گذاشته می شد یک سری درصد های تخمینی به دست آورده بودم و طبق آنها فکر می کردم، بین رتبه 400 تا600 بشوم، اما آن درصد ها همان طور که عرض کردم تخمینی بودند و کمتر از درصد هایی بود که در کنکور زدم و در نهایت رتبه ی خیلی بهتری از چیزی که فکر میکردم به دست اورده بودم، روز اعلام نتایج یکی از روزهای به یاد ماندنی من است ساعت 11و خورده ای بود که اعلام شده بود نتیجه امروز اعلام می شود و در نهایت 1 شب بود که نتایج اعلام شده بود و کل مدت آن روز کل خانواده من گوشی به دست در سایت سنجش بودند و هنگامی که تقریبا خسته شده بودیم، مدیر کانون شهرستان ما آقای انصاری که نهایت سپاس و قدر دانی از زحمات ایشان را دارم، در گروه نوشتند که نتایج اعلام شد و دوباره به سایت سنجش رفتیم و نتیجه را مشاهده کردیم و آن شب من از خوشحالی فکر کنم تا خود صبح بیدار بودم.
- به نظرتان مهمترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟
- فکر می کنم آینده نگری یا این تفکر من که باید مفید باشیم، خیلی بهم کمک کرد. من عاشق شغل معلمی بودم و هستم وخواهم بود و مفید بودن را تربیت دانش آموزانی دانا و توانا و مفید برای خودم تعریف می کردم، سال کنکور اصلا فیلم و متن انگیزشی نمی دیدم مهم ترین چیزی که به من انگیزه می داد فقط یک تک بیت بود ( آبی تراز آنیم که بی رنگ بمیریم) این جمله خیلی به من انگیزه می داد و برداشت من از آن این گونه بود که خدا ما را سرشار از استعداد و توانایی آفریده و ما باید از آنها استفاده کنیم و نگذاریم دست نخورده باقی بمانند تا بی رنگ و بدون فایده از دنیا نرویم و به سهم خودمان در زیباتر شدن دنیا تلاش کرده باشیم.
- بعد از برگزاری آزمون، سوالات را چگونه تحلیل میکردید؟
کمی استراحت می کردم و هنگامی که پاسخ نامه های تشریحی روی سایت آپلود می شدند شروع به تحلیل می کردم از جایی که درس های روز شنبه را هم داشتم که بخوانم قبل از ازمون آن ها را در برنامه روزانه خود تقسیم می کردم و می خواندم تا روز جمعه را برای تحلیل ازمون اختصاص دهم و اگر زمان می برد درس ها را تقسیم می کردم و تا 2 یا 3 روز تحلیل می کردم، دفترچه را دوبار باز می کردم، از سوال اول تا اخر را دونه به دونه تحلیل می کردم، سوالات غلط و نزده را دقیق تحلیل می کردم، زیرا نزدن یا اشتباه زدن نشان دهنده عدم تسلط کافی روی درس بود و با بررسی نقاط ضعف خود مطالعه ام کامل می شد من سوالات درست را هم بررسی می کردم، زیرا می دانستم پاسخ نامه های کانون همیشه نکته های جدیدی دارند یا روش های میانبر و حتما باید آنها را یادداشت کنم ، هر نکته ی جدید را که میخواندم در دفتری یادداشت می کردم که اسم آن را گذاشته بودم، دفتر تحلیل آزمون و آن دفتر پر از نکته هایی شده بود که من هیچ جا نمی توانستم آنها را پیدا کنم و ماه های آخر کنکور مدام آن را مرور می کردم که اتفاقا بسیاری از آنها در کنکور آمده بود.
- نظرات منفی و کنایه های دیگران چقدر مانع کار شما می شد؟ تشویق و تحسین دیگران چقدر در شما تاثیر داشت و چگونه خودتان را در برابر ناامید شدن و مغرور شدن مدیریت می کردید ؟
نظرات منفی را اگر عقلانی و و منطقی بودند سعی می کردم به آن ها فکرکنم اما اگرنظراتی نامعقول بودند اصلا به آنها اهمیت نمی دادم و برایم اهمیتی نداشتند چون به مسیری که طی می کردم اطمینان داشتم این را هم بگویم بعضی جاها همین نظرات منفی باعث انگیزه بیشتر برای من می شد، قطعا تشویق نه تنها در زمینه تحصیلی بلکه در سایر زمینه ها تاثیر به سزا و باور نکردنی دارد به گونه ای که اگریک رفتار خوب کوچک ما مورد تشویق قرار بگیرد آن رفتار همیشگی خواهد شد، برای کنکور تحسین های دیگران و تشویق های آنان یک بمب انگیزه وانرژی هست و هر دانش آموزکنکوری به آن نیاز دارد، اما ما باید مرز بین انگیزه گرفتن ومغرور شدن را رعایت کنیم هرگاه که احساس کردیم بعد از تشویق ها کم کار شده اید، مطئن باشید دچار غرور شدید، حواستان باشد که به شدت از آن دوری کنید، زیرا ممکن است غرور بیجا در زمینه ی تحصیلی باعث بشود شما کم کاری کنید و نتیجه دلخواه تان را به دست نیاورد.؟
- استراتژی شما برای درس خواندن و سال سوم چه تفاوتی با سال های قبل داشت؟
در سال دهم ویازدهم من خوب درس می خواندم و همیشه شاگرد اول بودم اما یازدهم به خاطر کرونا مجازی شده بودیم اما در تابستان جبران کردم و به تسلط خوبی روی دروس یازدهم رسیده بودم و اما سال کنکور متفاوت تر درس خواندم به گونه ای که ساعت مطالعه ام بیشتر شد و تست کار می کردم و آزمون می دادم.
- آیا مدرسه شما در روند کلی و نتیجه شما موثر بود؟
بله قطعا بر خلاف تصور عده ای که فکر می کنند مدرسه رفتنن به ضرر آنها هست و باعث اتلاف وقت آنها می شود من هیچ وقت این عقیده را نداشتم و تا روزی که مدرسه برای کنکوری ها دایر بود، یعنی تا قبل از عید مدرسه رفتم و به نظر من مدرسه رفتن به درس خواندن نظم می دهد، عادت صبح زود بیدارشدن را به وجود می آورد در صورت اشکال درسی از طریق دبیرها می شود آن را رفع کرد وانواع ارزشیابی و پرسش ها ما را مجبور به خواندن و یادگیری درس ها می کند ، فکر کنم الان زمان خوبی است که من نهایت قدردانی و سپاسگزاری را از مدیر مدرسه مان خانم طاهری و دبیران خوب و زحمت کشم را داشته باشم .
- توصیه تان در ارتباط با خواب و تغذیه ایام کنکور چیست؟
تغذیه بسیار مهم است در این دوران باید غذاهای مقوی و مفید خورد و به هیچ وجه وعده های غذایی رابرای درس خواندن نباید حذف کرد زیرا عملکرد مغز و بدن را تضعیف می کند و دانش آموز باید خواب کافی که بین 6 تا 8 ساعت را داشته باشد.
- آیا از کتاب نوروز در سال های قبل و امسال استفاده می کنید؟
بله من از کتاب های نوروزی استفاده کردم و بهترین تراز را در همین بازه با استفاده از همین کتاب ها داشتم این کتابها کمک بسیار بسیار زیادی در استفاده بهینه از دوران طلایی نوروز برای من داشت، این کتاب ها برای آزمون های جمع بندی دهم و یازدهم و جمع بندی نیم سال اول دوازدهم مناسب هستند، به عنوان مثال پایه دهم و یازدهم را با هم جلو می آورد به این صورت نبود که مثلا اول دهم را بخوانی تمام بعد بری سراغ یازدهم به نظر من این یک ویژگی خیلی مهم این کتاب ها بود که دوپایه را هم زمان باهم جلو می آورد استراتژی کتاب ها این گونه بود که 5 تا آزمون طرح کرده بودند ودر هر آزمون 20 درصد بودجه وجود داشت، یعنی در آزمون اول 20 درصد اول در آزمون دوم 20 درصد دوم و.... همینطور تا آزمون پنجم که شامل 20 درصد آخر می شد و از همه خلاقانه تر این بود که آزمون 7 فروردین برای ما دانش آموزانی که طبق کتب نوروزی خوانده بودیم حکم آزمون جامع از آن 5 آزمون 20 درصدی را برایمان داشت و 100 درصد مطالب را آزمون می دادیم و این را هم عرض کنم که کتاب ها بودجه های هر آزمون را مشخص کرده بود و طبق برنامه ای که من برای خودم داشتم هر 3 روز یکبار یک آزمون می زدم یعنی طی 2 روز و خورده ای بودجه را می خواندم و بعد آزمون آن را می زدم و آن را تحلیل می کردم.
- سال های قبل برنامه شما در دوران طلایی چه بود؟
برنامه ی خاصی نداشتم، بیشتر سعی میکردم درس هایی که از نیم سال اول و دوم مشکل داشتم را مرور کنم و کتاب هایی مانند منطق و اقتصاد و روان شناسی را چون که به صورت تک درس در کنکور بودند را در دوران عید می خواندم و مرور می کردم .
- امسال برای دوران طلایی عید چه تصمیم و برنامه ای دارید؟
برای عید امسال استراحت می کنم و به کارهای پشتیبانی رسیدگی می کنم.
آیا در دوران طلایی عید تفریح هم داشتید؟
بله داشتم، چون درس خواندن صرف خسته کننده میشود البته تفریح خیلی کم نه آن قدری که بخواهد کل وقت مرا بگیرد ، نه تنها در دوران عید بلکه در سایر زمان ها هم باید تفریح وجود داشته باشد زیرا برای عوض شدن روحیه و استراحت ذهن نیاز است ، البته این تفریح باید درست و به اندازه باشد
- شرایط خانه برای مطالعه شما در نوروز چگونه بود؟
خانواده من شرایط لازم را در این دوران برای من مهیا کرده بودند و مشکل خاصی نداشتم.
- توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟
- بله قطعا ، دوست دارم به آنها بگویم برای احترام به خودتان و خانواده تان و آینده ای که در پیش دارید نهایت تلاش خود را بکنید تا مفید و سربلند باشید یک سال یا چند سال زحمت در قبال اینده ای که از طریق موفقیت در کنکور برای خودتان تضمین می کنید، چیزی نیست مطمئن باشید سال بعد همین موقع از خودتان و تمام زحمت هایی که اول از همه چیز برای خودتان کشیده اید تشکر خواهید کرد، هرگاه بی انگیزه شدید به این فکر کنید که سال بعد همین موقع کجا خواهید بود و چه کار خواهید کرد این یعنی آینده را دیدن و تلاش برای ساخت آن البته اگر مسیر خود را در موفقیت در کنکور می بیند مگرنه مسیر های دیگر هم برای موفقیت و مفید بودن وجود دارد که ممکن است استعداد های ما هم در راستای آن مسیر باشد.
