گفت‌و‌گو با فاطمه سادات‌حسینی؛ از تراز 4443 تا تراز 5079

داشتن هدف و مصمم بودن برای رسیدن به هدفم بسیار به من کمک کرد.

گفت‌و‌گو با فاطمه سادات‌حسینی؛ از تراز 4443 تا تراز 5079

«داشتن هدف و مصمم بودن برای رسیدن به هدفم بسیار به من کمک کرد.»


نام و نام خانوادگی : فاطمه سادات حسینی

نام شهر ، استان :‌ شهربابک ، کرمان

رتبه سال 1401 : رتبه 373 منطقه 3 و 2565 کشوری کنکور هنر

رشته و دانشگاه قبولی : طراحی صنعتی دانشگاه اصفهان

سال‌های حضور در کانون : 1 سال

تعداد کل آزمون‌ها : 26 آزمون

شغل و تحصیلات مادر : بازنشسته ، دیپلم

شغل و تحصیلات پدر : آزاد ، دیپلم


مصاحبه‌گر : مریم حضرتی

 

  1. شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟

من از طریق خواهرم با کانون آشنا شدم، چون ایشان هم کانونی بودند و باعث شد تا من هم ثبت‌نام کنم. ایشان از رتبه و نتیجه ای که آوردند ، راضی بودند.

 

  1. دستاورد شما از شرکت در آزمون‌های کانون چه بود؟

برای درس خواندن برنامه داشتم و طبق برنامه راهبردی کانون پیش رفتم و این باعث شد من حتی اگر جایی کم کاری کردم و نتوانستم مطالب را کامل بخوانم باز هم در طول برنامه تکرار شود و بتوانم عقب ماندگی‌هایم را جبران کنم. 


چرا در آزمون‌ها شرکت کردید؟

برای مسلط شدن روی مطالب و سنجیدن خودم نسبت به بقیه در آزمون ها شرکت می‌کردم .


  1. پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما می‌کردند؟

کل اعضای خانواده خیلی پشتیبان‌های خوبی برای من بودند، به من امید می‌دادند ، هر وقت خسته می‌شدم درک می‌کردند و اگر درسی بود که ایراد داشتم یا نیاز به دبیر داشتم حتما کمک می‌کردند تا آن مشکل رفع شود.


  1. مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می‌خواندید؟ چگونه برنامه‌ریزی می‌کردید؟

بله مطابق برنامه راهبردی برنامه‌ریزی می‌کردم، اما گاهی اوقات اگر برنامه راهبردی برایم سنگین بود ، کمی از مطالبی که داخل برنامه راهبردی بود را کم می‌کردم و در آزمون‌های بعد جبرانش می‌کردم.

 

  1. کدام درس ها نقطه قوت شما بودند؟ روش مطالعه این درس ها چگونه است؟

من به دلیل اینکه رشته تحصیلی‌ام (تجربی) با رشته‌ای که کنکور دادم (هنر) متفاوت بود همه‌ی دروس را خودم مطالعه کردم و هیچ‌کدام از دروس را به جز دروس عمومی در مدرسه آموزش ندیدم.

تمام دروس را خودخوانی کردم و نقطه قوت من در دروس تخصصی درس ریاضی و ترسیم فنی بود.

 

  1. در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟

من به دلیل اینکه رشته تحصیلی‌ام تجربی بود و فقط یک سال بود با رشته هنر آشنا شده بودم درگیری و ضعف درسی‌ام خیلی طولانی مدت نبود و در درس خاصی ضعف نداشتم.

 

  1. روزی چند ساعت درس می‌خواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص می‌دادید؟

من حدود 5 تا 8 ساعت زمان مفید مطالعه‌ام بود و همیشه 40درصد از زمان مطالعه‌ام را تست می‌زدم اما نزدیک‌های کنکور زمان مطالعه‌ام به 10ساعت رسیده بود که حدود 70درصد از این زمان را تست می‌زدم و تحلیل می‌کردم.


  1. در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها می‌رفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می‌کردید؟

اول به سراغ نمره دروس تخصصی می‌رفتم چون این دروس را به صورت خودخوان می‌خواندم، همیشه برایم مهم بود نسبت به دفعه قبل چقدر پیشرفت داشتم و ایرادات را با استفاده از استاد و دبیر مربوط به آن درس یا سوال کردن از دوستانم حل می‌کردم.

 

  1. دفتر برنامه‌ریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما کرده است؟

بله داشتم و زمانی که استفاده می‌کردم باعث می‌شد منظم‌تر پیش بروم.

 

  1. کدام یک از کتاب‌های کانون را استفاده می‌کردید؟ این کتاب ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

از کتاب های زرد جامع کانون استفاده کردم و یک سری کتاب‌های تست برای دروس تخصصی استفاده می‌کردم .

 

  1. دلیل این که در آزمون‌های تابستان شرکت کردید چه بود؟

هدفم آشنا شدن و پیش زمینه داشتن نسبت به دروس و جلوتر بودن از رقیب‌هایم بود.

 

  1. به نظرتان مهم‌ترین خودویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟

داشتن هدف و مصمم بودن برای رسیدن به هدفم بسیار به من کمک کرد.

 

  1. آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص می‌دادید؟ چه کارهایی می‌کردید؟

بله بعد از چند روز درس خواندن یک یا نصف روز را برای تفریح و گردش اختصاص داده بودم تا انرژی مورد نیاز برای ادامه را داشته باشم.

 

  1. آیا خواندن و نوشتن را قبل از دوران مدرسه یاد گرفتید؟ چه کسی به شما یاد داد؟ 

بله خواندن را از ۵ سالگی و نوشتن را از ۶ سالگی یاد گرفتم و اغلب آن را از روی کتاب داستان یاد گرفتم.

 

  1. قبل از دوران دبستان پدر و مادر برای شما کتاب می خواندند؟

بله قطعا کتاب می‌خواندند و اغلب همان کتاب داستان‌ها بودند .

 

  1. آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط بودید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت‌و‌گو می‌کردید؟

بله زمان کنکورم را با یکی از دوستانم با هم پیش می‌رفتیم و ایشان بودند که باعث می‌شدند من در بیشتر جاها درجا نزنم و هر جایی ایرادی داشتم بسیار کمکم می‌کردند.

 

Menu