گزيده نکات اقتصاد «بودجهي دولت»
«بودجه»
بودجه: مهمترين و اساسيترين سند در دستگاه مالي و اداري کشور
تعريف بودجه:
سندي است شامل پيشبيني درآمدها + هزينههاي عمومي طي «يک سال» با قدرت اجرايي مشخص و عمليّات معين براي رسيدن به اهداف تعيين شده
مخارج و درآمدهاي پيشبيني شده مربوط به يک «دورهي زماني مشخص» است؛ معمولاً يک سال مالي.
ويژگيهاي سند بودجه:
ü برخورداري از قدرت اجرايي
ü مطابقت با ارقام مصوب در بودجه
کارکردهاي بودجه:
v ارزيابياهداف:
دستگاه مالي کشور «درآمد محدود» و «اهداف متعدّد» دارد، پس ارقام تخمينزده شده در سند بودجه بيانگر ارزش نسبي اهداف دولت است.
نکته: سازمان مديريت و برنامهريزي موظف است تا اين درآمد محدود را به گونهاي بين دستگاهها تقسيم کند که از آن براي رسيدن به اهداف دولت، حداکثر استفاده به عمل آيد.
v هماهنگ ساختن نظريات:
در مورد تصويب بودجه اختلاف نظر فراوان است، ولي پس از تصويب بودجه و قانوني شدن آن همه بايد از آن پيروي کنند.
v کسب مجوز قانوني براي دولت:
با تصويب بودجه دولت اجازه دارد از راههاي پيشبيني شده به کسب درآمد و صرف هزينهها بپردازد.
نکته: بودجه از نظر «سياسي» هم اهمّيّت دارد زيرا اگر مجلس با يکي از پيشنهادات دولت موافق نباشد، بودجهي آن را تصويب نميکند!!
v ارتباط فعّاليّتهاي دولتي و غيردولتي
مراحل بودجه:
1) تنظيم و پيشنهاد بودجه:
در تمامي کشورها «قوّهي مجريه» مسئول تهيّه و پيشنهاد بودجه است (اصل 52 قانون اساسي)
متن پيشنهادي بودجه / سازمان مديريت و برنامهريزي / هيئت دولت / لايحهي بودجه / مجلس شوراي اسلامي / قانون بودجه
لايحهي بودجه شامل:
ü مادهي واحده: رقم کل هزينهها و درآمدهاي يکسال
ü تبصرهها: مقررّات خاص مربوط به چگونگي کسب درآمدها و صرف هزينههاي پيشبيني شده
2)تصويب بودجه:
مطابق اصل 52 قانون اساسي، تصويب بودجه برعهدهي مجلس است. دولت موظف است لايحهي بودجهي سال بعد را تا «آذر ماه» هر سال به مجلس تقديم کند و مجلس بايد آن را قبل از پايان سال تصويب کند.
3) اجراي بودجه:
پس از تصويب لايحهي بودجه توسط مجلس، سند بودجه تبديل به قانون ميشود و براي تمامي دستگاههاي دولتي لازمالاجر است.
4) نظارت بر اجراي بودجه:
نظارت براي اجراي بودجه در تمامي کشورها برعهدهي، مجلس نمايندگان است و در ايران براساس اصول 54 و 55 قانون اساسي، نظارت بر اجراي بودجه بر عهدهي ديوان محاسبات است که به طور مستقيم زير نظر مجلس شوراي اسلامي قراردارد.
خزانه:
از مهمترين دستگاههاي مالي است که تمامي درآمدهاي دولت به آنجا تحويل داده ميشود و تمام هزينهها از آن محل پرداخت ميشود.
درآمدهاي دولت:
1- ماليات
2- بهاي خدمات دولتي
3– سود حاصل از برخي سرمايهگذاري هاي دولتي
4- استقراض
5– نشر اسکناس
«ماليات»
ماليات ابزاري مؤثر براي کسب درآمد دولتهاست.
تغيير و تکامل شکل ماليات به دو عامل بستگي دارد:
ü وضع درآمد
ü سطح زندگي افراد
تعريف ماليات:
قسمتي از درآمد يا دارايي افراد است که مطابق قانون و توسط دولت از افراد جامعه دريافت ميشود تا :
ü وسيلهي پرداخت هزينههاي عمومي باشد.
ü در جهت اعمال سياستهاي مالي قرار گيرد.
اهداف دولت از اخذ ماليات:
1) منبع درآمد
2) وسيلهي رفع نابرابريهاي اقتصادي، اجتماعي و توزيع عادلانهتر درآمدها
3) ابزار سياستگذاريهاي اقتصادي
طبقه بندي ماليات:
انواع ماليات عبارتاند از:
1) مستقيم 2) غير مستقيم
|
ماليات مستقيم |
ماليات غير مستقيم |
|
از اشخاص حقيقي يا حقوقي دريافت ميشود. ميزان ماليات پرداختي براي فرد مشخص است. هر کس به ميزان درآمدش ماليات ميپردازد. |
از خريداران کالا در ضمن خريدکالا دريافت ميشود. ميزان ماليات پرداختي براي فرد مشخص نيست. هر کس به ميزان مصرف خود ماليات ميپردازد. |
انواعنرخهايمالياتي:
1) نرخ ثابت ماليات
2) نرخ تصاعدي ماليات (نرخ تصاعدي کلي / نرخ تصاعدي طبقهاي)
نرخ ثابت ماليات:
در ازاي مقادير مختلف درآمد، «نرخ ماليات» تغيير نميکند ولي «ميزان ماليات» متفاوت است.
نکته: اين نوع ماليات، در وضعيّت نسبي افراد قبل و بعد از پرداخت ماليات تغييري ايجاد نميکند.
نرخ تصاعدي ماليات:
به ازاي مقادير مختلف درآمد، «نرخ ماليات» تغيير ميکند و «ميزان ماليات» نيز متفاوت است.
در اين نرخ مالياتي، با افزايش درآمد، نرخ ماليات نيز افزايش مييابد.
انواع ماليات:
1) ماليات بر درآمد: مثل ماليات بر حقوق، درآمد مشاغل و املاک (نوع آن مستقيم است)
2) ماليات بر دارايي منقول و غير منقول مثل خانه و زمين (نوع آن مستقيم است)
3) ماليات بر نقل و انتقال دارايي (نوع آن مستقيم است)
4) حقوق و عوارض گمرکي که از تجارت خارجي (صادرات و واردات) گرفته ميشود
(اين مورد، علاوه بر ايجاد يک منبع درآمد، يک ابزار مهم براي سياستگذاري است)
5) عوارض شهرداري (قسمتي از بهاي خدمات مصرفي شهروندان، مثل نظافت شهر)
نکته: بهاي خدمات عبارت است از هزينهاي که بابت خدمات پستي، آب، برق، گاز و تلفن دريافت ميشود.
سود حاصل از برخي سرمايهگذاريهاي دولتي:
ü سرمايهگذاريهاي توليدي (مولّد)
ü سرمايهگذاريهاي اجتماعي
ü سرمايهگذاريهاي زيربنايي (زيرساختي)
استقراض:
استقراض تنها در صورتي است که ساير منابع درآمد، تکافوي هزينههاي دولت را نکند!!
استقراض بر دو نوع است: داخلي و خارجي
نشر اسکناس:
در صورتي که ساير درآمدها براي دولت کافي نباشد، دولت از «بانک مرکزي» درخواست ميکند که به انتشار اسکناس جديد اقدام کند.
انتشار اسکناس جديد، دو پيامد متفاوت دارد:
|
شرايط |
پيامد |
|
اشتغال کامل در جامعه وجود داشته باشد انتشار اسکناس همراه با توليد کالاي جديد نباشد |
تورم
|
|
حالت رکود اقتصادي وجود داشته باشد انتشار اسکناس همراه با توليد کالاي جديد باشد |
رونق اقتصادي |
هزينههاي دولت:
1) هزينههاي عادي يا جاري
2) هزينههاي سرمايهاي (عمراني) که شامل موارد زير ميشود:
ü مولّد
ü زيربنايي
ü اجتماعي
هزينههاي جاري يا عادي:
1) پرسنلي: در قبال کار افراد در ادارهها و سازمانهاي دولتي مثل حقوق کارمندان پرداخت ميشود.
2) اداري: بابت چرخش کار جاري ادارات مثل هزينههاي حمل و نقل و اجاره و آب و ..........
3) پرداختهاي انتقالي: به منظور تأمين اجتماعي و ايجاد توازن اجتماعي و رفع نابرابريها صرف ميشود و موارد زير است :
الف) حقوق ايام بيکاري و از کارافتادگي
ب)کمک بهکسانيکه در اثر حوادث طبيعي مثل سيل و زلزله آسيب ديدهاند.
ج) پرداخت به روستاييان تحت پوشش ،مانند: طرح شهيد رجايي– يارانه
هزينههاي سرمايهاي (عمراني):
1) موّلد: کالا و خدمات نهايي مورد نياز مردم را توليد ميکند؛ مثل کارخانه نساجي
2)زيربنايي:
ü مستقيماً به توليد کالا منجر نميشود.
ü باعث تقويت بنيهي اقتصادي کشور است.
ü لازمهي بهرهبرداري مطلوب از فعّاليّتهاي اقتصادي است.
مانند: جاده سازي، نيروگاهها، فرودگاهها، خطوط آهن
3) اجتماعي:
ü زمينهي لازم براي توليد ساير کالاها را فراهم ميکند.
ü مهمترين سرمايهگذاري دولت است که موجب استقلال کشور ميشود.
زهرا نعمتي؛ مسئول توليد آزمونهاي چهارم انساني
