خدا در فلسفه (2)-فلسفه دوازدهم-درسنامه و تست-مهرشاد ایمانی نسب

سلام خدمت دوستان عزیز کانونی . . . ! ! ! در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات درس ششم فلسفه دوازدهم یعنی (( خدا در فلسفه (2) )) داشته باشیم .

خدا در فلسفه (2)-فلسفه دوازدهم-درسنامه و تست-مهرشاد ایمانی نسب

سلام دوستان عزیز انسانی  . . . ! ! !
 

در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات درس ششم فلسفه دوازدهم یعنی  (( خدا در فلسفه (2) )) داشته باشیم .
 
 امیدواریم مطالب ذکر شده ، شما را در یادگیری بهتر این درس ، یاری دهد . 


مهرشاد ایمانی نسب

دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران 

رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی  1400




بحث فیلسوف درباره خدا ، تا جایی فلسفی است که از روش فلسفه یعنی استدلال عقلی استفاده کند و نتایج تفکر خود را به صورت استدلالی ارائه کند . 

فیلسوف کسی نیست که اعتقادی نداشته باشد ، بلکه فیلسوف کسی است که بر اساس قواعد فلسفی ، عقیده ای را بپذیرد و با قواعد فلسفی از عقیده خود دفاع کند . فیلسوف معتقد به خدا ، از طریق استدلال به خدا اعتقاد پیدا کرده و از طریق استدلال هم از خدا دفاع می کند . 

فیلسوفان مسلمان وجود خدا را از طریق استدلال عقلی اثبات می کنند . 


استدلال فارابی برای اثبات وجود خدا : 

1) در جهان اشیایی هستند که وجودشان از خودشان نیست و معلول چیزهای دیگرند .

2) هر چیزی که وجودش از خودش نیست ، علتی مقدم بر خود دارد که به او وجود می دهد . ( تقدم علت بر معلول ) 

3) اگر معلول ، علتی داشته باشد که آن علت هم خودش معلول باشد و علت دیگری داشته باشد و به این شکل سلسله ی علت ها تا بی نهایت ادامه یابد ، یعنی منتهی به علتی نشود که معلول نباشد ، (( تسلسل علل نامتناهی )) پدید می آید . 

4) تسلسل علل نامتناهی محال است ؛ زیرا اگر سلسله ی علت ها بخواهد تا بی نهایت به عقب بازگردد ، به این معناست که آغاز و ابتدایی وجود ندارد . همچنین به این معناست که باید بی نهایت موجود پدید آید تا نوبت به معلول مورد نظر ما برسد اما در فلسفه ، بی نهایت امکان پذیر نیست . 

نتیجه : چون سلسله علت و معلول نمی تواند تا بی نهایت به عقب برگردد ، در ابتدای سلسله ، علتی وجود دارد که معلول نیست و وجود برایش ضروری است ، یعنی واجب الوجود و علت العلل است .  


استدلال ابن سینا برای اثبات وجود خدا ( برهان وجوب و امکان ) : 

1) موجودات جهان در ذات خود نسبت به وجود و عدم ، مساوی هستند ؛ یعنی هم می توانند باشند و هم می توانند نباشند و در واقع ممکن الوجود بالذات هستند .  

2) ممکن الوجود بالذات برای اینکه از حالت تساوی میان وجود و عدم خارج شود و موجود شود ، نیازمند واجب الوجود بالذات است . 

3) در نتیجه موجودات این جهان که ممکن الوجود بالذات هستند ، به واجب الوجود بالذات وابسته اند که آنها را از حالت امکان خارج کرده و به وجود آورده است .    



پیام اصلی استدلال ابن سینا : موجودات جهان بر اساس ذات خود ، ممکن الوجود هستند اما از نظر اینکه اکنون موجود هستند ، واجب الوجود بالغیر هستند ؛ یعنی از واجب الوجود بالذات به وجود آمده اند .   


نکاتی درباره استدلال ابن سینا : 

•  موجودات جهان ، چه محدود باشند و چه نامحدود ، چه به صورت مجموعه آنها را در نظر بگیریم و چه به صورت فردی ، ذاتاً ممکن الوجود هستند و چون اکنون در جهان وجود دارند ،     واجب الوجود بالغیر هستند . 

•  توماس آکوئیناس ، برهان وجوب و امکان ابن سینا را در اروپا گسترش داد که مورد قبول بسیاری قرار گرفت . 

•  ملاصدرا ، برهان وجوب و امکان ابن سینا را ارتقا داد و از برهان قوی تری که با دستگاه فلسفی ملاصدرا ( حکمت متعالیه ) سازگار است ، استفاده کرد . 


استدلال ملاصدرا برای اثبات وجود خدا ( امکان فقری یا فقر وجودی ) : 

1)به هر موجودی نگاه می کنیم ، وجودش عین وابستگی و نیازمندی است . 

2)موجود وابسته و نیازمند باید به موجودی متصل باشد که بی نیاز و برخوردار باشد . 

3)بنابراین موجودات این جهان وابسته به یک وجود بی نیاز و غنی هستند .  



نکاتی درباره استدلال ملاصدرا : 

•  ملاصدرا بر خلاف ابن سینا که به ذات و ماهیت موجودات توجه داشت ، به وجود و واقعیت موجودات توجه دارد . 

•  استدلال ابن سینا مبتنی بر امکان ماهوی است اما استدلال ملاصدرا مبتنی بر امکان فقری است . امکان ماهوی یعنی هر موجودی ذاتاً ممکن است ولی امکان فقری یعنی هر موجودی     ذاتاً فقیر و نیازمند است . 

•  ملاصدرا معتقد است وجود و واقعیت موجودات ، عین وابستگی و نیازمندی است و این وابستگی و نیازمندی را (( امکان فقری )) نامید. 

•  بر اساس نظریه (( امکان فقری )) یا (( فقر وجودی )) ، جهان نیازمند به خداست و اگر خداوند لحظه ای عنایت خود را از جهان بگیرد ، موجودات نابود می شوند .  



فیلسوفان مسلمان معتقدند که انسان باید ابتدا وجود خدا را از طریق عقل و تفکر بپذیرد و سپس با خداوند ارتباط معنوی برقرار کند . اعتقاد به خدا ، زمانی به زندگی انسان معنا می دهد که انسان از یک راه درست و معقول ، خدا را پذیرفته باشد . البته پذیرش هر کس به اندازه قدرت علمی و فکری اوست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است . 


معیارهای زندگی معنادار : 

1)اعتقاد به غایتمندی جهان و توضیح آن .

2)اعتقاد به هدفمندی انسان و تشخیص هدف . 

3)اعتقاد به وجود گرایش به خیر و زیبایی در انسان . 

4)اعتقاد به آرمان های مقدس و معنوی .

5)احساس تعهد نسبت به خدا . 


نکات تستی : 

•  برهان فارابی که مبتنی بر بطلان و محال بودن تسلسل علل نامتناهی است ، به (( برهان اسد و اخصر )) یعنی برهان محکم تر و کوتاه تر معروف است . 

•  برهان ابن سینا برای اثبات وجود خدا ، (( برهان وجوب و امکان )) یا (( برهان صدیقین )) یا (( برهان وسط و طرف )) گفته می شود .

•  منظور فیلسوفان مسلمان از بطلان تسلسل ، محال بودن وجود زنجیره های متشکل از علل نامتناهی است . 

•  اعتقاد به وجود واجب الوجود بالذات ، تسلسل علل نامتناهی را باطل می کند . 

•  راسل ، فیلسوف قرن 20 انگلیس ، برهان علیت را برای اثبات وجود خدا ، سست و ضعیف می داند . او معتقد است : (( اگر هر چیزی باید علتی داشته باشد ، پس خدا هم نیاز به علت     دارد . اگر چیزی می تواند بدون علت وجود داشته باشد ، آن چیز هم می تواند خدا باشد و هم می تواند جهان باشد . )) 

•  اشتباه راسل در پیش فرض اوست : (( هر چیزی نیازمند علت نیست ، بلکه هر معلول و ممکن الوجودی نیازمند علت است . ))  



🔴  تــســـت  🔴  


1-کدام تمثیل برای بیان برهان فارابی مبنی بر اثبات وجود خداوند مناسب تر است ؟                                   ( سراسری 99 )

1)مدیر یک شرکت ، پرداخت وام را در صورت تامین اعتبار و تامین اعتبار را به شرط تصویب مجلس ممکن می داند . 

2)کسی که می خواهد روی کاغذ مطالبی بنویسد ، علاوه بر قلم ، کاغذ ، مرکب و سایر عوامل ، به اراده نیز نیازمند است . 

3)در دو کفه ترازو که در حالت استوا قرار دارد ، سنگینی یک کفه نسبت به دیگری ، نیازمند عامل بیرونی است . 

4)فردی که دو لیوان یکسان آب در مقابلش قرار دارد ، برای ترجیح یکی از دو لیوان بر دیگری ، نیازمند علت است . 


2-پیش فرض سخن زیر کدام عبارت است ؟                                                                                       ( سراسری 99 )

(( اگر چیزی بدون علت می تواند وجود داشته باشد ، تفاوتی نمی کند که آن چیز ، خدا باشد یا جهان )) 

1)هر چه موجود است ، به علت نیاز دارد .                       2)هر ممکن الوجودی به واجب الوجود نیاز دارد .

3)هر چه به وجود آمده است ، نیازمند علت است .           4)هر چیزی که وجودش وابسته است ، به موجودی مستقل اتکا دارد . 


3-کدام عبارت ، اصطلاح (( تسلسل علل نامتناهی )) را به درستی توضیح می دهد ؟                            ( سراسری خارج 99 )

1)هر موجودی ، معلول علتی و آن علت ، معلول علتی دیگر باشد .    

2)علل و معلول های مترتب بر هم ، منتهی به معلول غیر علتی نشوند . 

3)علل و معلول های مترتب بر هم ، منتهی به هیچ علت غیر معلول نشوند .   

4)موجودات بی شماری وجود داشته باشند که با هم رابطه علّی داشته باشند . 


4-کدام عبارت درست است ؟                                                                                                      ( سراسری 1400 ) 

1)بر اساس قاعده علیت ، هر چیزی باید علتی داشته باشد . 

2)اساس برهان فارابی در اثبات خدا ، تقدم علت بر معلول است .  

3)نتیجه برهان وجوب و امکان ، تقسیم واجب الوجود به بالذات و بالغیر است . 

4)تسلسل علل نامتناهی یعنی موجودات زیادی وجود داشته باشند که با یکدیگر رابطه علّی دارند . 




صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما

برای ارتباط بیشتر با رتبه برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج کانون برترها را دنبال کنید و به کانال تلگرام کانون برترها ملحق شوید .

همچنین می توانید با شماره 0218451 داخلی 3123 تماس بگیرید .



ضمناً فایل ضمیمه که در آن ، این مطلب به صورت یک جا و با کیفیت بیشتری آورده شده را می توانید در انتهای مطلب دانلود کنید .


تهیه کننده :

مهرشاد ایمانی نسب - دانشجوی رشته علوم قضایی


  سپاس از توجه شما   🌹

5/30/2023 5:30:25 AM
Menu