سومر نو و بابل
گردآوردنده: محمدامین طهزاده
سومر نو
در زمان تسلط بیگانگان بر بینالنهرین یکی از دولت شهرهای سومری به نام لاگاش و به رهبری گودآ استقلال خود را حفظ کرد. گودآ حاکمی مردم دوست بود و در زمان او هنر و معماری سومری تجدید حیات یافت. از گودآ تعدادی تندیس سنگی نشسته و ایستاده باقی مانده است که برخی از آنها با ظرافت تمام ساخته شده و در آنها به کششهای عضلانی بدن توجه شده است. یکی از زیباترین آنها سردیسی است که هنرمند تلاش کرده، حالت روحانی وی را نشان دهد. تندیسهای گودآ، مظهر نیایشگری است که با خلوص در مقابل معبود خود قرار گرفته است. تداوم هنر بین النهرین از سردیس ملکه اوروک تا سردیس حاکم اکدی و سردیس گودآ ادامه دارد. همچنین تندیسها با کلاه حصیری بافته شده بسیار سادهتر از پیکرههای اکدی هستند.

دوره بابل
بابلیها بر جنوب میانرودان مسلط بودند و پایتخت آنها شهر بابل بود. بابلیها دو بار به اوج قدرت رسیدند. نخستین جلوه هنر آنها قبل از دوره آشوری به نام دوره بابل قدیم و در زمان حمورابی است که قانون نامه وی که روی سنگی مخروطی شکل (لوح سنگی) نقش شده، بسیار مشهور است. روی این لوح، حمورابی در حال دریافت قوانین از خدای خورشید (شمس) است.

دومین اوج هنر آنها در دوره بابل جدید و در حدود ۶۰۰ پیش از میلاد است. در این دوره معبد ایشتار و دروازه مشهور آن و برج افسانه ای شهر بابل توسط نَبوه کد نصر (بُخت النصر) ساخته شد. دروازه ایشتار با آجرهای لعابدار رنگی پوشیده شده و دارای نقش حیوانات حقیقی و اسطورهای است. برج معلق بابل از عجایب معماری جهان باستان به شمار میرود. بابلیها وارث هنر و تمدن سومریها و اکدیها بودند. بابلیها نیز مانند همه ملل قدیم میان هنر و صنعت تفاوتی قائل نبودند. اما هنرمندان از احترام زیادی برخوردار بودند و دولتهای همسایه همواره خواستار حجاران، نجاران، بنایان و آهنگران بابلی بودند و از آنها در کارهای ساختمانی استفاده میکردند. هنر بابلی در خدمت مذهب و حکومت بود و هنرمندان به ساخت و تزئین معابد، تجسم خدایان و بازنمایی حکام و کارگزاران حکومت میپرداختند. در این عهد نوع جدیدی از معماری با آجر لعابدار رواج یافت. ساختن نقشبرجسته روی آجرهای لعابدار در نمای بناها از ابداعات ممتاز بابلیان متأخر بود که در ایران دورهی هخامنشی نیز مورد تقلید قرار گرفت.


گردآوردنده: محمدامین طهزاده
