گزیده نکات ادبیات اختصاصی (قافیه)

مهم‌ترین و اصلی‌ترین نکات مبحث قافیه را در این مطلب مشاهده کنید.

گزیده نکات ادبیات اختصاصی (قافیه)

گزيده نکات ادبيات اختصاصي «قافيه»

با سلام به دوستان خوب کنکوري و خسته نباشيد براي يکسال تلاش مداوم!

اميدواريم مشاوره‌هاي درسي ارائه شده براي آزمون‌هاي جامع و دوران جمع‌بندي بتونه کمک خوبي براي جمع‌بندي مباحث مختلف و موفقيت شما در آزمون‌هاي پاياني و به دنبال آن، موفقيت شما در کنکور سراسري باشد!

اين مبحث در کنکور سراسري چند سال اخير همواره دو سؤال از سؤالات ادبيات اختصاصي را به خود اختصاص داده است که البته با کمي دقت به راحتي مي‌شود سؤالات قافيه پاسخ درست داد.

معمولاً يکي از دو سؤال قافيه مربوط به عيوب قافيه و ديگري مربوط به مشخص کردن تفاوت ميان قافيه‌ي ابيات از منظر قواعد قافيه و تبصره‌هاي آن و يا يافتن بيت «ذوقافيتين» مي‌باشد. لذا مباحث تبصره‌هاي هفتگانه و قواعد قافيه از اهميت ويژه‌اي برخوردارند.

مهم‌ترين نکات مبحث قافيه

«واژگان قافيه»

توجه داشته باشيد که براي يافتن قافيه و قاعده‌ي آن ابتدا بايد کلمات قافيه را به درستي بيابيم. براي اين منظور، به وجود کلماتي که در پايان مصراع قرار ميگيرند، دقت کنيد.

1. براي پيدا کردن قاعده‌ي قافيه، ابتدا بايد «رديف» را پيدا کرد و آن را کنار گذاشت و مي‌دانيم که رديف، کلمات هم‌شکل و هم‌معني است.

مثال: «با من بگو تا کيستي؟ مهري بگو، ماهي بگو / خوابي؟ خيالي؟ چيستي؟ اشکي بگو، آهي بگو»

در اين بيت، واژه‌ي «بگو» در يک معناي واحد در انتهاي هر دو مصراع تکرار شده و رديف است. پس آن را کنار گذاشته و در مي‌يابيم که کلمات «ماهي» و «آهي» واژگان قافيه‌اند.

نکته: دقت شود که اگر دو کلمه در انتهاي دو مصراع از يک بيت، هم‌شکل باشند ولي هم‌معني نباشند؛ اين کلمات «قافيه» هستند نه رديف و البته «جناس تام» نيز دارند.

مثال: «خرمان بشد سوي آب روان / چنان چون شده باز جويد روان»

در اين بيت «روان در دو معناي «جاري» و «روح و جان» به‌کار رفته قافيه است، نه رديف؛ چون اگر آن را به‌عنوان رديف کنار بگذاريم کلمات «آب» و «جويد» نمي‌توانند قافيه قرار گيرند.

2. پس از پيدا کردن کلمات قافيه، «حرف الحاقي» را کنار مي‌گذاريم تا حروف اصلي قافيه را پيدا ‌کنيم.

مثال: همان بيت اول را دوباره مرور کنيد: در واژگان «ماهي» و «آهي»، حرف «ي» الحاقي است، پس براي يافتن قاعده‌ي قافيه، آن را نيز مانند رديف کنار مي‌گذاريم.

«قواعد قافيه»

 اگر «حروف اصلي» قافيه تنها مصوت‌هاي بلند «ا» يا «و» بود؛ قافيه طبق قاعده‌ي «1» است.

 اگر «حروف اصلي» قافيه داراي الگوي «مصوت (اعم از کوتاه يا بلند) + صامت» يا «مصوت (اعم از کوتاه يا بلند)  + صامت + صامت» بود، قافيه بر طبق قاعده‌ي «2» است.

مثال: در همان بيت پيش‌گفته، پس از کنار گذاشتن رديف و حرف الحاقي، «ماه» و «آه» باقي مي‌ماند که مي‌بينيم حروف اصلي قافيه «اه» (مصوت + صامت) و طيق قاعده‌ي «2» است.

نکته: مصوت بلند "ي" بندرت به تنهايي حرف قافيه قرار مي‌گيرد و در صورت قافيه شدن، از مصاديق قاعده‌ي «1» ميباشد. اين مورد در زماني است که "ي" حرف الحاقي طبق تبصره‌ي «1» نباشد.

مثال: گاه توبه کردن آمد از مدايح وز هجي  / کز هجي بينم زيان و از مدايح سود ني

در بيت فوق، اگر بخواهيم «ي» را به‌عنوان حرف الحاقي کنار بگذاريم، حروف قبلي نمي‌توانند حروف اصلي قافيه باشند زيرا اشتراکي با هم ندارند؛ لذا چاره‌اي نيست جز آن‌که مصوت بلند «ي» را در اين‌جا به‌تنهايي اساس قافيه بدانيم.

«نکات تکميلي»

نکته 1: حروف الحاقي عبارت‌اند از: شناسه‌هاي افعال، ضماير متصل به فعل يا اسم، پسوند‌ها در واژه‌هاي مشتق، مخفف صيغه‌هاي زمان حال «بودن» (  َم، ي، يم و ...)، و مصوت بلند "ي" آخر برخي واژه هاي مختوم به "ا" و "و" مثل "جاي" و "سوي"

نکته2: تبصره‌ي «3» از قواعد قافيه که تفاوت در مصوت‌هاي کوتاه را در صورت وجود حروف الحاقي جايز مي‌شمارد (مانندک مي‌کَني و مي‌کُني) شامل تفاوت در مصوت‌هاي بلند نمي‌شود هرچند که قافيه، حروف الحاقي داشته باشد؛ به بيان ديگر، تفاوت در مصوت‌هاي بلند همواره از عيوب قافيه به‌شمار مي‌رود.

نکته 3: «ان» در پايان کلمات مي‌تواند بيانگر جمع (زنان)، مکان (چناران)، زمان (بهاران)، صفت فاعلي (روان)، شباهت (کوهان) و مصدري (چراغان) باشد.

توجه داشته باشيد که پسوند «ان» اگر در هر دو مصراع، نشانه‌ي واحدي باشد (مثلاً در هر دو نشانه‌ي جمع يا در هر دو نشانه‌ي مکان باشد) و حروف مشترکي قبل از آن‌ها وجود نداشته باشد (که با استناد به آن حروف مشترک بتوانيم «ان» را الحاقي به‌شمار آوريم)، موجب عيب قافيه خواهد بود.

نکته 4: دقت کنيد که حروف مشترک قبل از حروف اصلي قافيه براي تعيين قاعده‌ي قافيه و تبصره‌ها شما را دچار گمراهي نکنند.

مثال: در واژه‌هاي «سلامت» و «کرامت»، حروف اصلي قافيه تنها «  َ + ت» است؛ نه «امت» و حرف مشترک قبلي (مصوت بلند «ا») حزيي از حروف قافيه محسوب نمي‌شود.

نکته 5: اکثر ابيات فارسي داراري يک قافيه هستند ولي ممکن است بيتي داراي دو قافيه باشد که در اصطلاح به آن‌ بيت «ذوقافيتين» گفته مي‌شود.

مثال: «گزيد از غنيمت ظرايف بسي /کز آن سان نبيند طرايف کسي»

«کس» و «بس» قافيه‌‌هاي اول و کلمات «ظرايف» و «طرايف» قافيه‌هاي دوم به شمار مي‌روند.

نکته: توجه شود که در ابيات ذوقافيتين، «قافيه‌ي انتهايي» را که اصطلاحاً «قافيه‌ي اول يا اصلي» گفته مي‌شود (در مثال فوق: کسي و بسي) براي تعيين قاعده‌ي قافيه مد نظر قرار مي‌دهيم.

به اميد موفقيت شما

نسرين حق‌پرست؛مسئول درس ادبيات اختصاصي

فایل های ضمیمه

زهرا نعمتی
ارسال شده توسط : زهرا نعمتی
Menu