گفت‌وگوهای پرستو عسکری: شهاب کهزادی‌زارع رتبه‌ی 6 تجربی

در دوره‌ی دبستان در سطح مدرسه درس می‌خواندم. درس‌خواندنم در متوسطه‌ی اول جدی‌تر شد و پایه‌ی هشتم در آزمون‌ها ثبت‌نام کردم.

گفت‌وگوهای پرستو عسکری: شهاب کهزادی‌زارع رتبه‌ی 6 تجربی

شهاب کهزادی‌زارع، رتبه‌ی 6 تجربی از چرام

از کلاس هشتم تا پزشکی دانشگاه علوم‌‌پزشکی تهران

کانون عدالت آموزشی را برقرار می‌کند


شهاب کهزادی‌زارع در یک نگاه

شهر: چرام (استان کهگیلویه و بویراحمد)

مدرسه‌ی دبستان: شهیدمحمدزاده

مدرسه‌ی متوسطه‌ی اول: شهیدعسکری‌تنها

مدرسه‌ی متوسطه‌ی دوم: شهیدبهشتی دهدشت، امام‌ خمینی(ره) چرام

سال‌های حضور در کانون: از هشتم تا دوازدهم تجربی به‌‌مدت 5 سال

رتبه‌ی کنکور: 6 تجربی ایثارگران 5درصد

تحصیلات و شغل پدر: دیپلم، کارمند مخابرات

تحصیلات و شغل مادر: پنجم ابتدایی، خانه‌دار

روند پیشرفت درسی‌ات در این پنج سال چطور بود؟

در دوره‌ی دبستان در سطح مدرسه درس می‌خواندم. درس‌خواندنم در متوسطه‌ی اول جدی‌تر شد و پایه‌ی هشتم در آزمون‌ها ثبت‌نام کردم. در پایه‌ی دهم به‌دلیل تغییر فضای مدرسه‌ام و قرارگرفتن در وضعیت جدید، روزانه مطالعه‌ی کمی داشتم. تابستان بعد به‌مرور ساعت مطالعه‌ام را افزایش دادم. درواقع در میزان تلاش و شیوه‌ی مطالعه، از متوسطه‌ی اول تا کنکور به‌مرور پیشرفت کردم.

چرا فکر کردی کلاس هشتم زمان خوبی برای شروع آزمون‌دادن است؟

قبل از آن، زیاد با آزمون‌های کانون آشنا نبودم. دو برادر بزرگ‌تر از خودم دارم که به پیشنهاد آن‌ها آزمون‌دادن را از کلاس هشتم شروع کردم. آن‌ها معتقد بودند آزمون‌دادن تأثیر خوبی در پیشرفت درسی‌ام خواهد گذاشت. در پایه‌های هشتم و نهم حضور پیوسته در آزمون، مدیریت زمان و مدیریت روحیه در جلسه‌ی آزمون را تمرین می‌کردم. در آن‌ سال‌ها ذهنم برای رقابت آماده نبود و فقط به یادگیری مهارت‌های لازم برای آزمون‌دادن توجه می‌کردم. زیاد از درس‌خواندنم در پایه‌های هشتم و نهم راضی نبودم و چون در شهر رقیب خاصی نداشتم، در آزمون تیزهوشان پذیرفته شدم.

وقتی کلاس هشتم بودی، تصورش را می‌کردی که رتبه‌ی عالی در کنکور کسب کنی؟

اصلاً فکرش را نمی‌کردم که موفق شوم. به‌مرور میزان تلاشم را افزایش دادم و فقط هدفم قبولی در رشته‌ی پزشکی بود و به رتبه‌ی خاصی فکر نمی‌کردم. هرچه بیشتر در کانون آزمون می‌دادم، اعتمادبه‌نفسم بیشتر می‌شد. آن‌قدر انگیزه‌ام زیاد شد که در ماه‌های نزدیک به کنکور برای کسب رتبه‌ی یک‌رقمی تلاش می‌کردم.

الان اگر زمان به عقب برمی‌گشت، دوست داشتی در دوره‌ی متوسطه‌ی اول چه کارهای بیشتری انجام بدهی؟

به‌نظرم بهتر بود برای سه درس علوم و ریاضی و زبان بیشتر کار می‌کردم. پیشنهادم به بچه‌ها این است که پایه‌ی درسی خود را در این سه درس از دوره‌ی متوسطه‌ی اول قوی کنند و برای هرکدام حداقل یک کتاب تست را در کنار کتاب درسی مدرسه، خوب کار کنند. در دوره‌ی متوسطه‌ی اول، روزانه به 6 ساعت مطالعه و حل تست از این سه درس نیاز است. با این میزان مطالعه می‌شود پیشرفت بسیار خوبی کرد. دوست داشتم در دوره‌ی متوسطه‌ی اول برای درس زبان بیشتر کار کنم؛ چون در این درس در سال‌هایی که برای کنکور می‌خواندم و حتی در ماه آخر دچار مشکل شدم. درس زبان را دست‌کم گرفتم. باید از پایه‌ی هفتم روی این درس تمرکز می‌کردم و مهارتم را افزایش می‌دادم.

علاقه به چه درس‌هایی تو را به‌سمت انتخاب رشته‌ی تجربی سوق داد؟

در کتاب علوم، هم به بخش زیست علاقه داشتم و هم به درس‌های محاسباتی. بهترین رشته برای من رشته‌ی تجربی بود که آن را انتخاب کردم. البته الگویی در کشور وجود دارد که دانش‌آموزان را به‌سمت این رشته می‌برد. من هم از این الگو تبعیت کردم. اشتغال به کار و شأن اجتماعی رشته‌ای که قبول می‌شدم، هم برایم خیلی مهم بود. الان که در رشته‌ی پزشکی پذیرفته شده‌ام، علاقه‌ام به این رشته خیلی بیشتر از زمانی شده که انتخاب رشته می‌کردم. دوست دارم به بچه‌های نهم که درگیر انتخاب رشته هستند بگویم که ورود به رشته‌ی تجربی و بعد از آن انتخاب رشته‌ی پزشکی، به افرادی بسیار صبور و باحوصله نیاز دارد. دانش‌آموز باید علاقه و مهارتش را در درس‌های مختلف بسنجد و با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خاصی که دارد، رشته‌اش را انتخاب کند. البته مهم است که اشتغال به کار در آینده را هم در نظر بگیرند. از دید من، رشته‌ی پزشکی بهترین رشته و دشوارترین رشته است و نباید صرفاً با شور و هیجان و بدون فکر آن را انتخاب کرد.

آزمون‌دادن در طول این پنج سال برایت چه دستاوردهایی به دنبال داشت؟

در منطقه‌ی محروم زندگی کردم و درس خواندم. حتی در پایه‌های دهم و یازدهم برای رفتن به مدرسه‌ی تیزهوشان از شهر چرام به شهر دهدشت می‌رفتم. آزمون‌دادن در کانون من را با شیوه و سبک طراحی سؤالات آشنا کرد. به‌نظرم کانون عدالت آموزشی را بین شهرهای برخوردار و مناطق محروم برقرار می‌کند. این نوعی تعادل آموزشی بود که ما هم مثل دیگر دانش‌آموزان کشور می‌توانستیم از آن استفاده کنیم.

عامل موفقیت دانش‌آموزان در مناطق محروم چیست؟

من به کلاس‌ها و امکانات آموزشی متعدد دسترسی نداشتم. فقط از منابعی استفاده می‌کردم که دانش‌آموزان برتر معرفی می‌کردند و در آزمون‌های کانون شرکت می‌کردم. به‌نظرم تلاش و پشتکار دانش‌آموزان بهترین عامل برای موفقیت آن‌هاست. ساعت مطالعه‌ام را در سطح خوبی نگه می‌داشتم و در درس‌خواندن پیوستگی داشتم. سعی می‌کردم نوسان نداشته باشم. در یادگیری مطالب درسی عجله نمی‌کردم. اگر درسی را نمی‌فهمیدم، حتی اگر چند روز هم طول می‌کشید، ناامید نمی‌شدم و آن‌قدر تلاشم را ادامه می‌دادم تا درنهایت بر آن مطلب تسلط پیدا کنم.

شهاب کهزادی‌زارع رتبه‌ی 6 تجربی


تحلیل آزمون‌ها چقدر برایت مهم بود؟

سؤالات آزمون‌ها بسیار استانداردند و در سال‌های بالاتر به سؤالات کنکور خیلی شبیه هستند. بنابراین تحلیل آن‌ها و یادگرفتن نکات موجود در سؤالات آزمون‌ها برایم بسیار مهم بود. علاوه بر این، پیشنهاد تمام دانش‌آموزان برتر هم این بود که تحلیل آزمون را جدی بگیریم. من هم همان عصر جمعه بعد از آزمون، تحلیل را انجام می‌دادم. روشم برای تحلیل، همان روش استانداردی است که کانون به دانش‌آموزان پیشنهاد می‌کند. ابتدا اشتباهاتم را بررسی می‌کردم. بعد به سراغ سؤالات نزده می‌رفتم. در نهایت پاسخ‌های درستم را که نکته‌ی خاصی در سؤال داشتند، مرور می‌کردم.

چه بخشی از سایت کانون برایت کاربردی‌تر بود؟

تقریباً هر روز به بخش‌های مختلف سایت کانون سر می‌زدم. از مطالب مشاوره‌ای، گفت‌وگو با دانش‌آموزان برتر و کلکسیون روش‌های مطالعه استفاده می‌کردم. در یکی از گفت‌وگوها، یکی از دانش‌آموزان برتر مرحله‌به‌مرحله روش درست آزمون‌دادن را گفته بود. من تا روز کنکور از این روش استفاده کردم و برایم بسیار مفید بود.

نقش خانواده‌ات در موفقیت تو چه بود؟

من دو برادر بزرگ‌تر دارم که یکی از آن‌ها مهندسی کامپیوتر و دیگری ژنتیک خوانده است. برادرم سجاد مشاور تحصیلی من بود. مادر و پدرم تمام تلاش خود را کردند که در طول این سال‌ها امکانات درس‌خواندن را برایم مهیا کنند تا به‌جز درس‌خواندن دغدغه‌ی دیگری نداشته باشم. خانواده‌ام دست به دست هم دادند تا سختی‌ها را از سر راهم بردارند.


سایر گفت‌وگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:

گفت‌وگوهای پرستو عسکری

Menu