گفت‌وگو با امیرحسین قربانپور، رتبه‌ی 11 تجربی از رامسر

تیر98 را با بیماری سخت پدر شروع کرد و تیر99 را با بیماری کرونای مادر تمام کرد.

گفت‌وگو با امیرحسین قربانپور، رتبه‌ی 11 تجربی از رامسر

تیر98 را با بیماری سخت پدر شروع کرد و تیر99 را با بیماری کرونای مادر تمام کرد. در شهریور۹9 پدرش دکتر قربانپور، متخصص بیهوشی بیمارستان رامسر از پزشکان مردمی منطقه، پس از‌ چندین ماه تحمل درد و رنج در بستر بیماری به رحمت ایزدی پیوست و همه نگران روحیه‌ی امیرحسین برای برنامه‌ریزی کنکور99 بودند؛ اما امیرحسین با آرامش، این بحران طاقت‌فرسا را پشت‌سر گذاشت. برنامه‌ی کلاسی دوازدهم را هماهنگ با مدرسه از تابستان شروع کرد و در آزمون‌ها هم خوب درخشید. اولین آزمون تابستان را با تراز 8110 با رتبه‌ی 11 منظقه‌ شروع کرد و در ماه‌های آخر نزدیک به کنکور نیز مادرش دکتر پورسید، پزشک حاذق رامسر، به بیماری کرونا دچار شد و امیر‌حسین در روزهای قبل از کنکور، مراقب و پرستار مادرش شد و بالاخره در کنکور سراسری 99 رتبه‌ی 11 تجربی منطقه‌ی 3 را کسب کرد.

امیرحسین قربانپور در یک نگاه

شهر: رامسر (استان مازندران)

مدرسه: شهیدبهشتی تنکابن

سال‌های حضور در کانون: از ششم دبستان تا دوازدهم تجربی به‌مدت 7 سال

رتبه‌ی کنکور: رتبه‌ی 11 تجربی منطقه‌ی 3

رشته: دکترای پیوسته‌ی بیوتکنولوژی

شغل پدر: پزشک متخصص بیهوشی

شغل مادر: پزشک عمومی

لطفاً خودت را معرفی کن.

امیرحسین قربانپور هستم و در مدرسه‌ی تیزهوشان شهیدبهشتی تنکابن درس خواندم. مادرم پزشک عمومی هستند و پدرم متخصص بیهوشی بیمارستان رامسر بودند که به رحمت خدا رفتند. از زمانی که رشته‌ی تجربی را انتخاب کردم، بیشتر به ژنتیک و زیست‌شناسی علاقه‌مند بودم تا پزشکی. بعد که متوجه شدم دکتری پیوسته‌ی بیوتکنولوژی داریم، بیشتر هم علاقه‌مند شدم. معمولاً تراز بالای 10500 در کنکور سراسری جذب این رشته می‌شود. دوست دارم محقق خوبی باشم تا پزشکی خوب. در کشور جاهای خالی زیادی وجود دارد که می‌توانم آن‌ها را پر کنم و کمک کنم و مفید واقع شوم.

از چه زمانی کنکور برایت جدی شد؟

از سال دهم هدفمند بودم و مطالعه‌ی تستی را شروع کرده بودم؛ ولی از سال دوازدهم برنامه‌ریزی دقیقی را شروع کردم.

فضای مدرسه برای درس‌خواندن چگونه بود؟

مدرسه‌ی ما برای کنکور خیلی خوب برنامه‌ریزی می‌کرد و در زمان‌های خالی در طول سال، امکاناتی را فراهم می‌کرد تا بتوانیم برای کنکور مطالعه کنیم؛ برای نمونه، فضای نمازخانه یا کتابخانه را در اختیارمان می‌گذاشت که جا دارد از تلاش‌های ارزشمند و هدفمند مدیر محترم مرکز شهیدبهشتی تنکابن‌، آقای مافی و همکاران خوبشان و معلمان عزیزمان تشکر ویژه‌ای کنم.

اگر درسی با برنامه‌ی راهبردی هماهنگ نبود، چه کار می‌کردی؟

مدرسه از برنامه‌ی راهبردی کانون جلوتر بود؛ چون از تابستان شروع کرده بودیم. همیشه با مدرسه هماهنگ بودم و خودم را برای مدرسه آماده می‌کردم و برای آزمون‌های کانون بیشتر مرور و تمرین تست داشتم.

نظرت درباره‌ی آزمون‌ها چیست؟

در آزمون‌های مبحثی سطح سؤالات سخت‌تر بود و در آزمون‌های جامع سؤالات بهتر بود. معمولاً اگر در آزمون‌های جامع ترازم افت می‌کرد، نگران می‌شدم؛ ولی درس‌ها را پس از هر آزمون تحلیل می‌کردم.

برای دو هفته چطور برنامه‌‌ات را طراحی می‌کردی؟

هفته‌ی اول رفع اشکال می‌کردم و درس مدرسه را می‌خواندم و همراه با خواندن، تست هم می‌زدم تا بهتر یاد بگیرم. با تست‌زدن نکات ریز را بیشتر و بهتر یاد می‌گرفتم. برای درس‌هایی مثل دین‌وزندگی یا زبان بیش از یک یا دو روز بین مطالعه و تست فاصله می‌انداختم. هفته‌ی دوم، برای آزمون، مرور می‌کردم و تست می‌کردم.

درس‌های دهم و یازدهم را چطور در برنامه می‌گنجاندی؟

در تابستان درس‌های پایه را به‌خوبی خواندم. در سال دوازدهم، روز‌های آخر هفته را به درس‌های اختصاصی پایه اختصاص می‌دادم و برای عمومی‌ها در حین هفته برنامه‌ریزی می‌کردم. جمعه‌ای که آزمون کانون نداشتم، از سؤالات آزمون‌های مؤسسات دیگر استفاده می‌کردم.

برنامه‌ات در روزهای جمعه‌ی آزمون چه بود؟

معمولاً بعدازظهرها‌ی روز‌های آزمون کامل استراحت می‌کردم و تحلیل آزمون را از روز شنبه شروع‌ می‌کردم.

ساعت مطالعه‌ات در بازه‌های زمانی گوناگون چقدر بود؟

در روز‌های مدرسه، حدود 6 ساعت درس می‌خواندم؛ ولی در روز‌های تعطیل 12 تا 13 ساعت مطالعه می‌کردم.

در آزمون‌های کانون یا حتی در کنکور با چه درسی مشکل داشتی؟

در درس‌های عمومی معمولاً با بخش کلوزتست زبان مشکل داشتم که البته در کنکور هم در همان سطح سؤال آمد؛ ولی در اختصاصی‌ها با زیست‌‌شناسی درگیر بودم که خیلی سخت و وقت‌گیر بود. در کنکور در درس شیمی خیلی اذیت شدم که سؤالات خیلی سخت و وقت‌گیر و حتی دومرحله‌ای داشت؛ یعنی می‌بایست دو بار حل می‌شدند.

کدام درس نقطه‌قوت تو بود؟

در عمومی‌ها درس ادبیات فارسی نقطه‌قوتم بود. با ‌آنکه ‌کلاس‌ نمی‌رفتم، نمره‌ی بهتری کسب کردم. در کلاس درس مدرسه مباحث بسیار خوبی با دبیرمان، دکتر برزگر (مدیر کانون فرهنگی‌ آموزش رامسر) مطرح می‌شد که در یادگیری به ما کمک می‌کرد و همچنین از پیش‌آزمون‌های ایشان قبل از آزمون ‌اصلی کانون، هر بار چیزهای جدیدی یاد می‌گرفتم. نقطه‌قوت من در اختصاصی‌ها درس ریاضی بود که تمرکز زیادی داشتم. در هیچ‌ درسی هم به کلاس نمی‌رفتم و خودم برای آن‌ها وقتی می‌گذاشتم. فقط از کلاس مدرسه و از کتاب‌های کمک‌آموزشی ‌استفاده می‌کردم.

درس شیمی را در روز کنکور چگونه مدیریت کردی؟

در اختصاصی‌ها از زیست‌شناسی شروع کردم و بعد به سراغ شیمی رفتم. چون کنکور ریاضی را بررسی کرده بودم، حدس می‌زدم که باید وقت‌گیر باشد. به‌مدت 45 دقیقه برای شیمی وقت گذاشتم. بعد از آن به سراغ ریاضی و فیزیک رفتم.

نمره‌هایت را در کنکور برایمان می‌گویی؟

ادبیات فارسی ۶۸، عربی ۹۴، دین‌وزندگی ۸۴، زبان انگلیسی ۷۸، زیست‌شناسی ۷۶، ریاضی ۹۰، فیزیک ۸۳، شیمی ۷۶.

از همکاری خانواده‌ات در دوران کرونا بگو.

در روز‌های پایانی، هفته‌ی آخر، مادرم درگیر بیماری کرونا شد و کامل در قرنطینه بود. بیشترین کمک مادرم در کنکور این بود که به من اعتماد کامل داشت و به برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری‌ام باور داشت. به همین دلیل بدون استرس و فشار درس می‌خواندم.

به‌جز درس‌خواندن چه کاری تو را شاداب می‌کند؟

بیشتر موسیقی و گاهی اوقات دیدن فوتبال و فیلم. به نواختن سنتور علاقه‌مندم و موسیقی هم گوش می‌کنم.

نظرت درباره‌ی کانون و تأثیراتی که در زندگی‌ات داشت، چیست؟

در آزمون‌های کانون رقابت بسیار جدی‌تر شد و این موضوع به من خیلی کمک کرد. سبک مطالعه‌ام را تغییر داد و با سؤالات تستی و دشوارتر آشنا شدم.


مصاحبه‌گر: احسان برزگر

Menu