گفت‌وگوهای داوود اکبری: علی رحمانیان رتبه‌ی 8 تجربی

پنجم و ششم دبستان برای قبولی در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان و نمونه‌دولتی در آزمون‌های کانون شرکت کردم.

گفت‌وگوهای داوود اکبری: علی رحمانیان رتبه‌ی 8 تجربی

گفت‌وگو با علی رحمانیان، رتبه‌ی 8 تجربی منطقه‌ی 3 از جهرم

برای پیشرفت، داشتن ساعت مطالعه‌ی زیاد طبیعی است


علی رحمانیان در یک نگاه

شهر: جهرم (استان فارس)

مدرسه: آیت‌الله شب‌زنده‌دار

سال‌های حضور در کانون: پنجم و ششم دبستان و از یازدهم و دوازدهم تجربی به‌مدت 4 سال

رتبه‌ی قبولی: 8 تجربی و 3 زبان منطقه‌ی 3

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی برق صنعتی، معاون فنی هنرستان

تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی، مدیر دبیرستان

چطور شد در آزمون‌های کانون شرکت کردی؟

پنجم و ششم دبستان برای قبولی در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان و نمونه‌دولتی در آزمون‌های کانون شرکت کردم. یازدهم و دوازدهم تجربی هم برای کسب آمادگی برای کنکور دوباره به کانون آمدم. در فاصله‌ای که بین سال‌های آزمون‌دادنم ایجاد شد، طبق برنامه‌ریزی‌های خودم درس می‌خواندم. در سال‌های آخر دلم می‌خواست با برنامه‌ریزی بهتر و منظم‌تری درس بخوانم؛ به همین دلیل برنامه‌ی راهبردی کانون را انتخاب کردم.

در طول چهار سال، ترازهایت چه روندی را طی کرد؟

ترازهایم را در مقطع دبستان دقیق به خاطر ندارم؛ اما یادم می‌آید پنجم دبستان که بودم، یک بار رتبه‌ی 3 کشور شدم. در مقطع ششم دبستان رتبه‌هایم در سطح کشور دورقمی و گاهی یک‌رقمی بود. هدفم از کلاس چهارم دبستان قبولی در رشته‌ی پزشکی دانشگاه تهران بود. از همان موقع تلاشم را زیاد کرده بودم.

بار دوم از پایه‌ی یازدهم شروع کردی. چه دلیلی داشت؟

وقتی پایه‌ی دهم بودم، شیوه‌های درست مطالعه را برای درس‌های مختلف بلد نبودم. به همین دلیل، آن سال آن‌طور که دلم می‌خواست، پیشرفت نکردم. اواخر پایه‌ی دهم روش درست مطالعه‌ی هر درس را تا حد زیادی یاد گرفتم و سال یازدهم تصمیم گرفتم به‌‌طور جدی برای کنکور برنامه‌ریزی و مطالعه کنم. در پایه‌ی یازدهم مباحث جدید زیادی داشتیم و رتبه‌هایم در آزمون‌ها نوسان داشت. در آزمون‌هایی که رتبه‌ی خوبی کسب می‌کردم، اعتماد‌به‌نفس کاذب پیدا می‌کردم و اگر در آزمونی رتبه‌ام خوب نبود، دل‌سرد می‌شدم. سال دوازدهم سعی کردم دیدگاهم را به آزمون‌ها تغییر بدهم و آزمون‌ها را وسیله‌ای برای پیشرفت خودم قرار بدهم.

می‌توانی دراین‌باره بیشتر بگویی؟

هدف اصلی ما از شرکت در آزمون‌ها این است که در اواخر سال دوازدهم به ثبات خوبی برسیم. درواقع می‌خواهیم به خودمان اطمینان پیدا کنیم و اعتمادبه‌نفس داشته باشیم که در کنکور هم می‌توانیم چنین عملکردی داشته باشیم. هرچند سخت است، باید بتوانیم پیش‌بینی کنیم که در روز کنکور چه عملکردی خواهیم داشت. همین باعث می‌شود دانش‌آموز به شناخت درست و باثباتی از خودش برسد و بتواند مثل آزمون‌های دیگر کانون، به‌خوبی از پس کنکور هم برآید.

پس اطمینان داشتی که اگر در آزمون‌ها عملکرد خوبی داشته باشی، در کنکور هم موفق می‌شوی.

در بعضی از آزمون‌های کانون، ممکن بود بعضی از سؤالات دشوار باشد. در یک آزمون هم با سؤالات متوسط یا ساده روبه‌رو می‌شدم. در آزمون‌ها با انواع گوناگونی از سؤالات آشنا شدم و به‌خصوص در دوران جمع‌بندی چون محدوده‌ی رتبه‌هایم در آزمون‌ها با سطوح مختلف در یک سطح قرار داشت، مطمئن بودم در کنکور هم هر نوع سؤالی مطرح شود، می‌دانم چه عملکردی داشته باشم و آمادگی ذهنی مناسبی کسب کرده بودم.

آیا توانستی وظایف دانش‌آموزی‌ات را به‌خوبی با تلاشت برای آزمون‌ها تلفیق کنی؟

این موضوع در سال یازدهم تا حدودی برایم چالش‌برانگیز شده بود. گاهی اوقات تدریس مدرسه عقب‌تر از برنامه‌ی راهبردی کانون بود. شیوه‌ی برنامه‌ریزی‌ام را تغییر دادم. کانون باعث شد درس‌ها را زودتر از دبیر مطالعه کنم و به تسلط نسبی در آن درس‌ها برسم. وقتی دبیر به آن درس‌ها می‌رسید، من تا حد زیادی آن‌ها را بلد بودم و برای رفع اشکال، درس دبیر را به‌خوبی متوجه می‌شدم. به مبحث مسلط می‌شدم و اشکالاتم رفع می‌شد. برای اینکه این هماهنگی را ایجاد کنم، سعی می‌کردم هر روز بخشی از زمان را به مطالعه‌ی درس‌های مدرسه صرفاً در حد یادگیری اختصاص بدهم. البته بخش عمده‌ای از زمانم صرف تمرکز بر بودجه‌بندی برنامه‌ی راهبردی می‌شد. این موضوع باعث شد هم بتوانم به امتحانات مدرسه برسم و هم آزمون‌ها را به‌خوبی پشت‌سر بگذارم.

حجم کتاب‌ها در سال آخر به مدیریت خوب نیاز دارد.

بودجه‌بندی آزمون‌های کانون ایستگاه‌های جبرانی هم دارد؛ یعنی بعد از مدتی مباحث گذشته تکرار می‌شود. این به‌نوعی امتیاز مثبتی برای آزمون‌های کانون است. وجود ایستگاه‌های جبرانی در برنامه‌ی راهبردی باعث می‌شود دانش‌آموز، هم فرصت کافی برای یادگیری مباحث جدید داشته باشد و هم بتواند مباحث گذشته را به‌خوبی مرور کند. به‌نظرم بودجه‌بندی کانون خیلی خوب است و من هم اصل و اساس برنامه‌ریزی‌هایم طبق بودجه‌بندی‌های کانون بود. هم در آزمون‌های سال یازدهم و هم در آزمون‌های سال دوازدهم بیشترین ترازهایم را در آزمون‌های جامع کسب ‌کردم.

عملکردت در آزمون‌های جمع‌بندی نیم‌سال اول در دی‌ و بهمن چگونه بود؟

آزمونی که در ماه دی برگزار شد، مرور نیم‌سال اول بود. طوری برنامه‌ریزی کرده بودم و درس خوانده بودم که بتوانم درس‌های مدرسه را به‌طور تشریحی و مفهومی یاد بگیرم و هم‌زمان به‌صورت تستی بر مباحث مسلط باشم. البته کمی به جلسه‌ی آزمون دیر رسیدم و باعث شد عملکردم دلخواهم نباشد؛ اما تا حد زیادی بر مباحث دوازدهم مسلط شده بودم. در آزمون جمع‌بندی پایه هم چون زمان خوبی برای جمع‌بندی صرف کرده بودم، رتبه‌ی 23 منطقه را کسب کردم و از ابتدای مهر، این بهترین رتبه‌ام بود. در این آزمون به سؤالات درس‌های دهم و یازدهم و دوازدهم پاسخ دادم. تا قبل از آن، هم درس‌های یازدهم و هم درس‌های دهم را مطابق با بودجه‌بندی کانون مطالعه کرده بودم.

نظرت درباره‌ی آغازی جدید در نیم‌سال دوم چه بود؟

در دومین آزمون جامع نیم‌سال اول توانستم رتبه‌ی خوبی کسب کنم. این دو آزمون باعث شد به شناخت کلی از خودم برسم و بدانم تکلیفم در درس‌هایی که در نیم‌سال اول خوانده‌ام، چیست. نقاط قوت خودم را در این مدت پیدا کردم و بعد از آن، مسیرم را تا روز کنکور مشخص کردم. از آن زمان به بعد، مطالعه‌ی مباحث نیم‌سال دوم دوازدهم را شروع کردم و چون نیم‌سال دوم دوازدهم نسبت به نیم‌سال اول دشوارتر بود، زمان بیشتری اختصاص دادم. بعد از عید هم کانون در آزمون‌های 7 و 21فروردین فرصت خوبی را برای مرور نیم‌سال اول دوازدهم و درس‌های پایه در اختیارمان گذاشت. تا پایان فروردین هم تکلیف نیم‌سال دوم دوازدهم و درس‌های دیگر کاملاً مشخص شد.

علی رحمانیان رتبه‌ی 8 تجربی


به‌طور میانگین چند ساعت در روز مطالعه می‌کردی؟

از نظر من ساعت مطالعه عامل درجه‌ی دوم یا سوم است. ممکن است دانش‌آموزی ساعت مطالعه‌ی عالی داشته باشد؛ اما به رتبه‌ی دلخواهش نرسد. تمرکز من در این مدت روی این بود که کیفیت مطالعه‌‌ام را افزایش بدهم. از نظر کمیت اگر از رتبه‌های برتر کنکور سؤال کنید تقریباً به اعداد مشابهی می‌رسید. من در روزهای تعطیل بین 10 تا 11 ساعت و در روزهای مدرسه بین 5 تا 6 ساعت مطالعه می‌کردم.

در طول سال تحصیلی با درس خاصی مشکل داشتی؟

از دوره‌ی دبستان، درس ادبیات فارسی برایم دشوار بود. به‌طورکلی در سال یازدهم و اوایل دوازدهم درس‌های عمومی نقطه‌ضعف اصلی‌ام بود. ممکن بود در یک آزمون در درس‌های اختصاصی رتبه‌ی 50 را کسب کنم، اما در درس‌های عمومی رتبه‌ی 1000 بیاورم. همین باعث می‌شد که در کل، رتبه‌هایم آن‌طور که می‌خواهم، نباشد. بعد از نیم‌سال دوم دوازدهم سعی کردم برای درس فارسی به کلاس بروم و سبک مطالعه‌ام را در درس‌های عمومی تغییر بدهم. زمانی که وقت بیشتری را برای درس‌های عمومی صرف ‌کردم، منجر به این شد که در آزمون‌های جامع پیشرفت کنم و به نقاط قوتم تبدیل شوند. در درس ادبیات فارسی هم شیوه‌ی مطالعه‌ام را به موضوعی‌خوانی تبدیل کردم و در آزمون‌های جامع نمره‌ی 100 هم داشتم. درس عربی هم نقطه‌قوتم شد که هم در کنکور زبان، هم در کنکور هنر و هم در کنکور تجربی نمره‌ی 100 را کسب کردم. در کنکور امسال، سؤالات ادبیات فارسی را دشوار طرح کرده بودند؛ اما باز هم نمره‌ام خوب شد.

روش خاصی برای مطالعه‌ی درس‌هایت داشتی؟

درس زیست مهم‌ترین درس تجربی است و دانش‌آموزان اهمیت زیادی برای این درس قائل‌اند. زیست درسی است که به‌شدت کتاب‌محور است. سؤالاتی که برای این درس طراحی می‌شود، بر اساس متن کتاب است. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنم که دانش‌آموزان به متن کتاب توجه کنند و وقت صرف نکات دیگر نکنند. هرچند در زمینه‌های مختلف اطلاعاتی داشتم، پیش خودم فرض می‌کردم که تنها اطلاعاتی که دارم، در حیطه‌ی کتاب درسی است. سؤالات امسال هم به نکات کتاب اهمیت داده بود. پیشنهاد می‌کنم منابع متعدد برای درس زیست نداشته باشند و اولویت را به مطالعه‌ی کتاب درسی بدهند. باید دانش‌آموز 70درصد زمانش را به مطالعه‌ی کتاب درسی و 30درصد باقی‌مانده را به حل تست اختصاص بدهد. این شیوه‌ای بود که خودم از آن استفاده کردم. بارها متن کتاب را مرور می‌کردم و نکاتی را که در آزمون‌ها می‌دیدم، در حاشیه‌ی کتاب درسی می‌نوشتم. نکات سه کتاب زیست را با هم ترکیب می‌کردم. فرض می‌کردم دبیر هستم و می‌خواهم درس‌ها را به دانش‌آموزان یاد بدهم. در این فرایند موفق شدم نکات زیادی را از متن کتاب استخراج کنم که بعضی از این نکات در هیچ کتاب تستی وجود نداشت. حتی در آزمون‌ها می‌دیدم که از نکاتی که خودم استخراج کرده‌ام، سؤال طرح شده است و حتی در کنکور هم این اتفاق افتاد.

در زیست چگونه با اشتباهات آزمون‌هایت برخورد می‌کردی؟

در درس‌های پایه، سؤالات نزده‌ کمتر داشتم و اشتباهاتم بیشتر بود. از سؤالاتی که در آزمون‌ها مطرح می‌شد، یکی‌دو نهایتاً سه تا غلط داشتم. در درس‌های پایه‌ تسلط خوبی پیدا کرده بودم؛ اما در درس‌های دوازدهم چون کمتر مرور کرده بود، اشتباهات بیشتری داشتم و ممکن بود از 20 سؤال زیست، دوسه تا غلط داشته باشم. به‌مرور سعی کردم در روزهای جمعه‌ی هر آزمون اشتباهات، نزده‌ها و حتی سؤالاتی را که به آن‌‌ها پاسخ درست داده بودم، اما نکات خاصی داشتند، بررسی می‌کردم و نکات مهم را در کتاب درسی می‌نوشتم.

در طبقه‌بندی اشتباهاتت در درس زیست، اشتباهاتت بیشتر ناشی از چه بود؟

اوایل سرعت‌عملم در درس زیست خوب نبود و اشتباهاتم به‌دلیل عجله‌کردن در خواندن سؤال یا بی‌دقتی بود. گاهی هم نکته‌ی جدیدی از مبحث در گزینه‌ها مطرح می‌شد. سعی می‌کردم در بخش‌هایی که بی‌دقتی کرده بودم، تست‌های بیشتری کار کنم تا بتوانم سرعت‌عملم را هم افزایش بدهم. مشخص می‌کردم که در چه بخش‌هایی از کتاب درسی بی‌دقتی بیشتری دارم و آن قسمت‌ها را در هر آزمون با دقت بیشتری مطالعه و بررسی می‌کردم.

شرایط کرونا را چطور مدیریت کردی؟

دشوارترشدن درس‌های نیم‌سال دوم دوازدهم و غیرحضوری‌شدن کلاس‌ها باعث شد مقداری افت کنم؛ اما از عید به بعد تلاش کردم آن وضعیت دشوار را به فرصتی برای خودم تبدیل کنم و ساعت مطالعه‌‌ام را بیشتر کنم و بدانم که این وضعیت برای همه است. با افزایش ساعت مطالعه و تغییر دیدگاهم به اوضاع جدید توانستم رتبه‌های بهتری در آزمون‌ها کسب کنم. سعی کردم شرایط آزمون‌های حضوری را برای خودم در خانه ایجاد کنم و به‌نوعی شبیه‌سازی کنکور را انجام بدهم. در اواخر سال تحصیلی هم به شناخت خوبی از خودم رسیدم و توانستم با آمادگی ذهنی کاملی در جلسه‌ی کنکور شرکت کنم.

طولانی شدن بازه‌ی کنکور تو را خسته نکرد؟

اگر در زندگی هدفی داشته باشیم و هدفمان برایمان ارزشمند باشد، خستگی معنایی ندارد. من از فرصت پیش‌آمده استفاده کردم تا درس‌های پایه و دوازدهم را بهتر جمع‌بندی کنم. تسلطم را در درس‌های دوازدهم افزایش دادم و در آزمون‌های جامع بیشتری شرکت کردم. تست‌های بیشتری هم کار کردم و همین موضوع باعث شد بتوانم در آن روزها باز هم پیشرفت کنم و رتبه‌هایم را در آزمون‌های جامع حفظ کنم. دانش‌آموز باید بداند که کسب رتبه‌ی دلخواه و ورود به دانشگاه، انتهای مسیر نیست. رشته‌های دانشگاهی در تمام طول دوران تحصیل، به مطالعه و تحقیقات گسترده نیاز دارند و افراد باید دانش خود را به‌روز نگه دارند. دانش‌آموز باید خودش را برای طی‌کردن این مسیر آماده کند. اگر چنین بینش و نگرشی داشته باشد، ساعت مطالعه‌ی زیاد در سال کنکور خسته‌اش نمی‌کند.

نمره‌هایت در کنکور چطور شد؟

ادبیات 67، عربی 100، دین‌وزندگی 95، زبان 80، ریاضی 76، فیزیک 84، زیست 81، شیمی 74.

خودت هم انتظار همین نمره‌ها و رتبه را داشتی؟

در بعضی از آزمون‌های جامعی که کانون برگزار کرد، سطح سؤالات خیلی دشوار بود و برایم سؤال بود که چرا کانون تا این حد سخت می‌گیرد. همان طور که می‌دانید سؤالات کنکور هم تا حدی دشوار بود و به گفته‌ی استادان سخت‌ترین کنکوری بود که برگزار شد. آزمون‌های جامع کانون باعث شد به آمادگی ذهنی نسبی از کنکور برسیم. وقتی در کنکور هنر شرکت کردم، متوجه دشواری درس‌های عمومی شدم. بعد هم سؤالات کنکور ریاضی را سطحی بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که سؤالات دشوارتر از سال‌های قبل طرح است. بعضی از مشاوران معتقدند دانش‌آموزان نباید روز قبل از کنکور خودشان، سؤالات کنکور ریاضی را بررسی کنند؛ اما این بستگی به روحیه‌ی دانش‌آموز دارد. وقتی سؤالات ریاضی‌ها را بررسی کردم، متوجه شدم سطح دشواری سؤالات شیمی بالاست و همین کمک کرد با آمادگی ذهنی در کنکور تجربی شرکت کنم. خودم را آماده کردم که اگر با چنین سؤالاتی روبه‌رو شدم، چه عملکردی داشته باشم. چون خودم در آزمون‌های جامع نتایج بهتری می‌گرفتم، می‌دانستم که هرچه سطح سؤالات کنکور بالاتر باشد، وضعیت برای دانش‌آموزانی که بیشتر زحمت کشیده‌اند، بهتر است و امتیاز مثبتی تلقی می‌شود. شاید سطح نمره‌ها پایین‌ بیاید؛ اما به‌نسبت کل کشور، دانش‌آموزان برتر نتیجه‌ی بهتری می‌گیرند. این موضوع باعث شد روز کنکور با اینکه سؤالات شیمی سخت بود، آمادگی کافی داشته باشم و بتوانم نتیجه‌ای را که می‌خواهم، بگیرم.

نقش کانون را در موفقیتت چگونه ارزیابی می‌کنی؟

آقای نگینی، دانشجوی پزشکی کرمان هستند و اصالتاً اهل بافت هستند. در سه ماه منتهی به کنکور، پشتیبان‌ویژه‌ی من بودند و زمانی که تا حدی دچار غفلت شده بودم، روش‌هایی را به من یاد دادند تا محور برنامه‌ریزی‌هایم را اصلاح کنم و رتبه‌هایم را در آزمون‌های جامع ارتقا بدهم. نقش ایشان در سه ماه آخر چشمگیر بود. از امکاناتی که کانون در اختیارمان می‌گذاشت، استفاده می‌کردم؛ به‌خصوص از بخش گفت‌وگو با رتبه‌های برتر در سایت کانون. رتبه‌های برتر تجربه‌های زیادی داشتند و می‌توانستم از آن‌ها استفاده کنم. در مجله‌های سرای دانش هم بخش گفت‌وگو با رتبه‌های برتر و نگاه مشاوران را می‌خواندم. سعی می‌کردم شالوده‌ی اصلی برنامه‌ریزی‌هایم را آزمون‌های کانون قرار بدهم و سؤالات آزمون‌های سال‌های قبل کانون را حل کنم تا بازخورد بهتری از مطالعاتم داشته باشم.

نکته‌ی دیگری هست که بخواهی برایمان بگویی؟

کنکور واقعاً موضوعی نیست که بتواند در برابر اراده‌ی آدمی قد علم کند. وعده‌ی خداوند این است که هرکس به هرچیزی که برای آن تلاش کند، دست پیدا می‌کند و این قانون طبیعت است. کنکور آخر کار نیست. باید فرد تمام تلاشش را بکند و توکل داشته باشد و بداند که به نتیجه‌ی تلاش‌هایش می‌رسد.


سایر گفت‌وگوهای داوود اکبری را در لینک زیر بخوانید:

گفت‌وگوهای داوود اکبری

Menu