بدن ما برای تداوم فرایند درست بیولوژیک خود، به مقدار مشخصی از خواب و استراحت در طول روز نیاز دارد. این به معنی وجود نیازی بیولوژیک است. حذف یا اضافهکردن این عامل مهم همسنگ کاستن از توان یادگیری خواهد بود. نباید تعریف سختکوشی را با کمکردن استراحت یکسان دانست.
اگر بخواهیم از یکی از عوامل بسیار مهم بهرهوری یادگیری بگوییم، نمیتوانیم از تأثیر کمنظیر استراحت مناسب در برنامهریزی بهسادگی چشمپوشی کنیم. برقراری تعادل میان حجم فعالیتها و میزان استراحت، همواره دغدغهای در تنظیم برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت بوده است. با توجه به ماهیت غیردرسی و غیرکاری استراحتکردن و قرارگرفتن آن در فهرست فعالیتهای فردی و بهظاهر خارج از برنامه، گاهی نگاهی حداقلی به موضوع استراحت داریم. برای خلق بهرهوری از میزان آن میکاهیم یا با مدیریتنکردن درست زمان، خود را در موقعیتهای اجتنابناپذیر افزایش زمان استراحت قرار میدهیم.
برای شروع و برای ساختن تعادل مناسب میان میزان فعالیت و استراحت باید به تعریف مشخصی از اهمیت استراحت در برنامه برسیم و بعد از آن برای این بازههای زمانیِ برنامهای، جایگاهی مستقل بسازیم که بهتناسب میزان فعالیتهای قبل و بعد آن، تغییرپذیر باشد. استراحت میانبرنامهای یا استراحت در پایان روز (خواب)، دقیقاً نتیجهی این قاعده هستند. حفظ استقلال زمانهای استراحت در برنامهی درسی، اصل مهمی برای پیشرفت است. هدف از حفظ استقلال این بازههای زمانی، دستیافتن به موقعیتی است که در آن، استراحتکردن جایگاه متناسب و حذفنشدنی داشته باشد؛ یعنی همان گونه که در برنامه، فرصتی برای استراحت بیش از حد وجود ندارد، امکان حذفکردن آن برای بیشترکردن بازدهی نیز وجود نداشته باشد. نباید فراموش کنیم که استراحتکردن در وهلهی اول پاسخ به نیاز فیزیولوژیک بدن ما برای هماهنگی بهتر اعضاست. این مفهوم بهخوبی اهمیت انکارنشدنی استراحت را تشریح میکند.
مدیریت زمان استراحت که گامی فراتر از حفظ استقلال آن است، راهکاری برای منظمکردن این بازههای زمانی در طول برنامهی روزانه و هفتگی است. پراکندهبودن بازههای استراحت در برنامهای مدون، نظم ذهنی شما را کاهش میدهد. تحقیقات علمی نشان میدهد داشتن بازههای استراحتی ثابت در برنامه، به افزایش 27درصدی بازدهی فعالیتهای افراد منجر میشود.
منبع: www.edutopia.com
