گفتگو با شایان تواضع رتبه ی 4 کشور مکانیک خودرو از شیراز
سلام من شایان تواضع رتبه ی 4 مکانیک خودرو با تراز 6795 منطقه1 هستم. من ابتدای در مدرسه احسان بودم و در متوسطه اول مدرسه ذاکر حسینی و متوسطه دوم هنرستان نمونه دولتی طالقانی تحصیل میکردم.
اهمیت کانون و برنامه ی راهبردی
رقابت با بچه ها و آشنایی با تست ها و شبیه سازی کنکور من را به سمت کانون سوق داد. من از مهر 98 (ابتدای کلاس دوازدهم) در آزمون ها شرکت کردم. اولین ترازم 6100 بود افزایش تایم مطالعه و حل تست باعث پیشرفتم شد. آزمون ها به دلیل استاندارد بودن سوال ها و بودجه بندی عالی باعث موفقیت من شد. من در هیچ آزمونی غیبت نداشتم زیرا همه کار هایم را کنار گذاشته بودم و فقط به کنکور و درسم فکر میکردم و حاضر نبودم آزمونی رو از دست بدهم. من بعد از مدرسه اول برنامه های راهبردی را اجرا میکردم و آخر شب کارهای مدرسه ام را انجام میدادم.
کلکسیون روش مطالعه
نقاط قوت من ریاضی و دینی بود .در درس ریاضی: ابتدا درسنامه را از روی کتاب کانون مطالعه میکردم و مثال هارو حل میکردم سپس جزوه معلمم رو میخواندم و چند روز بعد تست هایش را کار میکردم. در درس دینی: ابتدا کتاب درسی را مطالعه میکردم سپس درسنامه کتاب کمک درسی و آیات و حدیث هارو تا جایی که ممکن بود حفظ میکردم و چند روز بعد تست هایش را کار میکردم. در درس فارسی چند جلسه معلم گرفتم و پایه ام رو قوی کردم و تست های زیادی کار کردم و سپس به صورت موضوعی آن را پیش بردم.
ابزار کانونی
دفتر برنامه ریزی به روش قلمچی باعث ایجاد انگیزه و نظم میشد و مشخص میشود که چه درس هایی را خواندی و یک رقابت با خودم به وجود میاورد که هر هفته بیشتر از هفته قبل درس بخوانم . در درس ریاضی و فیزیک و شیمی کتاب های کانون را استفاده میکردم . برای دروس تخصصی و عمومی جمع بندی کتاب ده کنکور قلمچی را استفاده میکردم. من به دلیل آینده ام
اینستاگرامم را سال کنکور حذف کردم و فقط از سایت و مجله استفاده میکردم. من از کارنامه و صفحه شخصی و گفت و گو با رتبه های برتر و کارنامه اصلی و پروژه ای و پنج نوع درس بسیار استفاده میکردم. بخش گفت و گو با رتبه های برتر و قسمت اسامی رتبه های برتر برایم بسیار جذاب بود.
نقش اولیا
پدر من لیسانس ریاضی کاربردی و کارمند بانک و مادرم لیسانس فیزیک و خانه دار است. از مدرسه ما چند نفری کانون میآمدند و خودشان و خانوادشان پیگیر بودند. پدر و مادرم تمام کلاس های لازم را برایم گرفتند و محیط خانه را کامل ساکت نگه میداشتند شب ها زود میخوابیدن تا من هم بتوانم زود بخوابم همیشه تشویقم میکردند و از اینکه رتبه های آزمون هایم خوب میشد خوشحال میشدند و به من اطمینان خاطر میدادند که رتبه تک رقمی که هدفم بود را کسب خواهم کرد. از خانواده ی من در کانون ،دختر عمه ام دوسال پیش شرکت میکرد و رشته دامپزشکی قبول شد. من بسیار انسانی ریز بین و حساس و تا وقتی که یک مبحث را کاملا متوجه نشم از آن نمی گذرم. از افتخارات من مقام سوم ناحیه در تک نوازی ویالن است.
روز کنکور
وقتی میخواستم برم سر جلسه یکم استرس داشتم تا اینکه یکی از دوستام رو دیدم و رفتم و باهاش صحبت کردم تا یکم از فکر کنکور بیام بیرون و استرسم کم بشه دیگه همه چی طبق برنامه پیش رفت .از هدف گزاری چند از 10 و ضربدر منها و استراتژی بازگشت استفاده کردم
به نظرم هر 3 روش در کنار هم باعث تشکیل یک استراتژی خیلی خوب شد.حدودا نیم ساعت وقت ذخیره کردم و ابتدا به سراغ دروس تخصصی و سپس علوم پایه و در نهایت عمومی رفتم . پشتیبان ویژه مند جناب آقای حمید رضا رضایی رتبه 7 کنکور هنرستان که ارتباط موثر و پیوسته و دوستانه داشتیم و مدام پیگیر عملکرد و درس خواندن من بودند و از ایشان به طور کامل رضایت دارم.