کودکان گلهای ظریفی هستند که به مراقبت و توجه خانواده نیاز دارند. سلامتِ روانِ کودکان مرهون تلاشها و مطالعات خانوادههای آگاه و توانمندی است که برای رشد فرزندانشان، خود را همچنان نیازمند یادگیری میدانند. یکی از نکاتی که اغلب خانوادهها در جلساتِ مشترک با مدرسه مطرح میکنند، انگیزهبخشی به فرزندان است. در این مقاله به سه راهکارِ اساسی در این زمینه اشاره میشود و مطالعهی بیشتر در این زمینه به اولیای فرهیخته واگذار میگردد:
1. خوب بشنوید: در دوران دبستان، کودکان پرحرفتر هستند و این موضوع به اولیا فرصت مناسبی میدهد تا هم شنوندهی خوبی برای حرفهایشان باشند و هم از میان حرفها، کودکانشان را بهتر بشناسند و نکاتی را که نیاز دارند بیاموزند، کشف کنند. خوبشنیدن یعنی به حرفها، درددلها، گلایهها و حتی دستاوردهای موفقیتآمیز کودک خود گوش کنیم؛ اما منتقد و سرزنشگر نباشیم. بشنویم و همدردی کنیم. بشنویم و از خودش بخواهیم برای مشکلش راهکاری ارائه کنند. سپس در میان نظراتِ خودش، نظر خودمان را هم مطرح کنیم و از او بپرسیم که دربارهی ایدهی ما چه احساسی دارد. خوبشنیدن بسیار پیچیده است و به تأمل و صبوری نیاز دارد.
2. خوب ببینید: بعضی بچهها کمحرفتر هستند. آنها دوست دارند شما بر تمرینها و تکلیفهایشان نظارت کنید. کارهای خوب کودک خود را ببینید، هرچند کوچک باشد. مشوقش باشید. به نیمهی پر لیوان نگاه کنید و اگر در درسی پیشرفت کرده است، به آن توجه کنید. اتاق مرتبش را ببینید، کمکی را که به خواهر کوچکترش میکند، ببینید و کتابی را که در اوقات بیکاری مطالعه میکند، ببینید. این خوبدیدنها و تشویقکردنها بهترین منبع انرژی برای کودک شماست. اگر احساس کند دیده میشود، دیگر به خودنمایی نیاز پیدا نمیکند و در کارهایش موفقتر از قبل خواهد بود.
3. خوب صحبت کنید: به جملاتی که بین شما و فرزندتان ردوبدل میشود، دقت کنید. نگاه والدفرزندی را به نگاه دوستانه تبدیل کنید و بهجای سرزنش و نصیحت، از نظرسنجی استفاده کنید. بهطور مثال، بهجای اینکه بگویید: «برو تکالیفت را انجام بده»، بهتر است بگویید: «نظرت چیست که در ساعتی که من مطالعه میکنم، تو هم در کنار من تکالیفت را انجام دهی؟»
نظرخواهی و همدلی همیشه بیشتر از دستوردادن اثربخش است. اینکه کودکتان بداند در تمام کارها مشوق او هستید و نظرش را در کارها میپرسید، بهترین زمینه برای انگیزهپیداکردن اوست.
4. خوب همفکری کنید: کودکان به مشورت و همفکری با شما نیاز دارند. گاهی برای تصمیماتی که میگیرند، به راهنمایی، نه دستور، نیاز دارند. باید بهجای امرکردن، پیشنهادها و دیدگاههای خودتان را با بیانی ساده با کودکتان در میان بگذارید و به او فرصت بدهید تا به پیشنهاد شما فکر کند. از طرفی شما هم به همفکری و مشورت با کودکتان نیاز دارید. بهجای اینکه سلیقهی خودتان را به فرزندتان تحمیل کنید، با او همفکری کنید و نظرش را دربارهی تصمیماتی که برای او یا در خانه برای خانواده میگیرید، جویا شوید.
5. همتیمی خوبی باشید: ما در کنار خانواده، تیم قویای را تشکیل میدهیم. زمانی در این گروه میتوانیم نقش خود را صحیح و مؤثر ایفا کنیم که بتوانیم نیازهای متقابل یکدیگر را درک کنیم و در انجام وظایفمان به یکدیگر یاری برسانیم. بسیار مهم است که بتوانیم احساسات و نیازهای یکدیگر را در خانواده درک کنیم. اولیا نقش و مسئولیت سنگینتری دارند؛ چراکه باید این مفاهیم را در رفتار و گفتارشان به فرزندانشان آموزش بدهند. پدر و مادری که فرزندشان را درک میکنند، او را به درک متقابل تشویق میکنند. پدر و مادری که نقش حمایتی متعادلی را ایفا میکنند، کودکی توانمند و مؤثر تربیت خواهند کرد.
این پنج ویژگی به پدر و مادرها کمک میکند تا در کنار هم خانوادهی سالم و شاد و روبهرشدی داشته باشند. ما در زندگی با دو هدف بسیار مهم «رشد» و «خوشحالی» مسیرمان را ادامه میدهیم. باید در رفتار و کردارمان به دنبال رسیدن به این دو هدف مهم باشیم. باید هر کاری میکنیم، با هدف خوشحالی اعضای خانواده و کمک به رشد فکری و رفتاری آنها باشد. باید از این به بعد در گفتار و رفتارمان دقیقتر باشیم.
منبع: www.kidsmatter.edu.au
